تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سزاوار است كه عاقل ، از مستى ثروت، قدرت ، دانش ، ستايش و مستى جوانى بپرهيزد، چرا ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816888052




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بهشتي همچنان مظلوم


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

  محمد مهدي اسلامي: اولين روزهاي ارديبهشت ماه سال 1387 بود که انتشار يک سند درباره شهيد دکتر بهشتي نام او را اين بار در غير از سالروز شهادتش بر سر زبانها انداخت.  سند مربوط به ديدار آيت الله بهشتي به عنوان يکي از نزديک ترين چهره هاي نزديک به امام که نايب رئيس مجلس خبرگان قانون اساسي را بر عهده داشته و به تازگي و در پي فوت آيت الله طالقاني رياست شوراي انقلاب را عهده دار شده بود با دو مقام آمريکايي در هفتم آبان ماه 1358 و درست يک هفته قبل از تسخير لانه جاسوسي است.  اين سند تا بهار امسال منتشر نشده بود و همين امر بهانه به دست نشريات و سايت هايي داد تا با مقايسه اي ناجوانمردانه ميان شهيد بهشتي و اميرانتظام، سعي بر ايجاد ابهام در اين خصوص نمايند. هر چند به علت جايگاه ويژه آن شهيد عزيز در ميان ايرانيان اغلب اين ياوه گويي ها در قالب هايي غير مستقيم بيان شده است. اما اين يک اصل کلي نيست تا آنجا که يک نويسنده پرسابقه در روزنامه هاي زنجيره اي در اين خصوص مي نويسد که اين سند 29 سال مخفي نگه داشته شده تا چهره انقلابي آن روحاني بانفوذ غير راديکال جلوه نکند و حساب او از حساب بازرگان و يزدي و اميرانتظام و امثال آنها جدا بماند! سپس مدعي شده است که اين سند که امروز پيش روي ماست اگر ديروز منتشر مي شد او را در رده محکومين قرار مي داد.  اين قياس بي شک مقايسه اي باطل و رفتن به راه خطاست. چه آنکه اجزاي گوناگوني در اين قياس ناهمگون است و بايد با ديده ترديد در خصوص نيت قياس کنندگان نگاه کرد. جالب آنکه آنها براي اثبات ديدگاه خود هيچ تورقي در سخنان خود شهيد دکتر بهشتي نمي کنند و تنها با افرادي همچون "ابراهيم يزدي"، "ابراهيم اصغر زاده"، "معين فر" و حتي "بروس لينگن" آمريکايي انجام مي دهند.  در خصوص اين ادعا ها تذکر چند نکته ضروري است:  1- نوع ارتباط شهيد مظلوم با اميرانتظام بسيار متفاوت بوده است. بر اساس اسناد متقني که در دادگاه به اثبات رسيد، نوع ارتباط اميرانتظام از نوع جاسوسي بوده است. او از سال 1332 با کاتم کارمند سفارت امريکا و عضو سيا ارتباط مي گيرد و حتي خود در خاطراتش آورده است که «آقاي ريچارد کاتم پيشنهاد کرد هرچند وقت يکبار من او را ببينم و مطالبي را که دارم به او بدهم.» ارتباط او با کاتم تا پيروزي انقلاب همچنان ادامه داشت.  در كتاب شماره 10 اسناد لانه جاسوسي ملاحظه مي شود كه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در ديماه 57، عباس اميرانتظام در پي ملاقاتي با ريچارد كاتم که تحت عنوان نماينده كميته حقوق بشر امريكا به ايران بازگشته بود، ابراز تمايل مي كند كه با سفارت امريكا در تهران در تماس باشد و كاتم هم او را به ان تشويق مي كند.  در 19 ديماه 57،  اميرانتظام تحت عنوان عضو كميته مركزي نهضت آزادي با استمپل، كارشناس سياسي سفارت امريكا ملاقات و درباره حوادث آن هنگام تبادل نظر كرده و از قول نهضت آزادي مي گويد كه با دولت بختيار مقابله و رقابت نخواهد شد. از اميرانتظام در اين سند به عنوان منبع جديد نهضت آزادي كه بايد قوياً محفوظ بماند، ياد مي شود. او با تأييد اين ديدار در دادگاه، به ديداري نيز با رمزي کلارک در تهران در همان زمان اذعان نموده است.  اسنادي در خصوص نوع عملکرد او در همکاري رسمي با امريکا براي فراري دادن عوامل و خروج برخي اموال و اسناد آنان نيز در دادگاه به اطلاع عموم رسيد و حتي رفتار جاسوسانه او با آمريکا تا آنجا بود که حتي نهضت آزادي نيز آن را بر نتافت و اما در اطلاعيه اي در شنبه 18 فروردين 1358- زماني که او هنوز دستگير نگشته بود - تصريح کرد: «بدينوسيله به اطلاع عموم ملت ايران مي‌رساند كه آقاي مهندس اميرانتظام تنها به هنگام تأسيس نهضت آزادي ايران در سال 1340 به مدت 3 ماه با اين حزب همكاري داشته است و از آن پس، چه در داخل و چه در خارج از كشور، هيچگونه فعاليتي در نهضت آزادي ايران نداشته است و نهضت در برابر سخنان و نظرات و اعمال وي مسئوليتي ندارد.»  ابراهيم يزدي در نهمين جلسه دادگاه اميرانتظام در توضيح علل امضاي افراد مختلف در پاي اسناد مي گويد: «گاهي اوقات مي بينيد که آن افسر سياسي -روسها مي گويند کميسر سياسي ولي هر دو يک معني را مي دهد-، يعني کسي است که از طرف سازمان جاسوسي آنجا هست و آن افسر سياسي بايد نظر بدهد، که آيا اين را مي توانند بفرستند يا نه؟ اين را ببينيد اينجا نوشته است که افسر سياسي: جان استمپل...» اشاره او به سندي است درباره ديدار اميرانتظام با استمپل. ديدارهايي که از اميرانتظام با کد رمز مخصوص جاسوسان ياد مي شده است نامهايي همچون "اس. دي پلاد(1)"، "ا س‌.د.آهسته‌رو.1" و "ادوارد".  اما شهيد آيت الله دکتر بهشتي تنها در دوران مسئوليت خود در شوراي انقلاب ديدار هايي را با طرف هاي مختلف از جمله امريکايي ها در زماني که هنوز روابط فيمابين برقرار بوده، انجام داده است که کاملاً در حوزه وظايف سازمانيش بوده است. در اين ديدارها نه تنها اطلاعاتي از سوي شهيد مظلوم منتقل نشده است بلکه در همين سند طرف امريکايي متذکر شده است که او هشدارهايي نيز به برخي رفتارهاي دولت امريکا مانند قصد پذيرش شاه، دخالت در حوادث کردستان و... داده است. طبيعتاً در اسناد سفارت امريکا از شهيد دکتر بهشتي با اسم رمز ياد نشده و نام و سمت او ذکر شده است.  2- شهيد بهشتي اين ديدارها را که کاملاً جايگاهي قانوني داشته است، از مردم پنهان نکرده بود. او در سخنراني هاي مختلف از نتايج اين ديدارها سخن به ميان آورده بود. به عنوان نمونه آيت الله بهشتي در اجتماع پر شکوه مردم اصفهان با توضيح رويکردهاي سه گانه اي که در شوراي انقلاب براي ديدارهاي رسمي با کشورهايي همچون امريکا، انگليس، آلمان و... وجود داشته است، يادآوري مي کند که ارتباط با اين کشورها تصويب شد اما به شرطي که آنها "حس کنند يک سر سوزن از آنها چيزي نمي خواهيم. به شرطي که حس کنند ما از موضع قدرت با آنها روبرو هستيم. به شرطي که در هر برخوردي يک پيروزي رواني بدست آوريم و... بدون استثنا در تمام اين چند برخورد پيروز شديم و دشمن را ضعيف تر کرديم. »  3- ديدارهاي اميرانتظام کاملاً منفعت طلبانه براي خود و دوستانش بوده است و رويکردي زبونانه داشته است اما شهيد دکتر بهشتي را بروس لينگن کاردار وقت امريکا در ايران در گزارش خود اينگونه معرفي مي کند «او گفت كه انقلاب پشتوانه لازم را در اكثريت مردم ايران دارد و اگر لازم باشد، مي‌تواند طبقه متوسط و اقليت متخصصين را ناديده بگيرد. بهشتي اعتماد به نفس فوق‌العاده‌اي از خود بروز مي‌دهد، خصومت ظاهري نشان نمي‌دهد، ولي در امر بهبود روابط امريكا و ايران، او بار اصلي را به دوش امريكا مي‌گذارد.»  از اين گزارش رفتار عزت مدارانه و معقول شهيد آيت الله بهشتي کاملاً مشهود است.  از ديگر تفاوت ها در اين ديدار ها نوع مواجهه با طرف امريکايي در محل برقراري ديدارهاست. ديدارهاي اميرانتظام عموماً در سفارت امريکا يا مکان هاي مربوط به آنان بوده است و او حتي در مقطعي براي برقراري ارتباط بهتر با امريکا از سخنگويي دولت کناره گيري کرده و به سفارت ايران در استکهلم مي رود تا به اذعان اسناد راحت تر ارتباط بگيرد. اما شهيد بهشتي اين ديدار ها را در موضعي عزت مدارانه در دفتر محل کار خود در مجلس خبرگان انجام داده اند و قبل از آن که دفتري داشته باشند نيز در منزل خود انجام مي داده اند. شهيد بهشتي خود در يک سخنراني به اين موضوع اينگونه اشاره مي کند «...من براي حفظ عزت و قدرت يکي از روش هايي که به کار مي بردم اين بود که مي گفتم... اگر حرفي دارند آنجا بيايند، ما که با آنها حرفي نداريم. همين اولين برخورد نشانه بي نيازي ما بود.»  4- شهيد دکتر بهشتي اين ديدار را با اطلاع قبلي اعضاي شوراي انقلاب انجام داده بود و يک ارتباط شخصي و غير رسمي نبود. حتي در برخي موارد اين ديدار ها را پيشتر به اطلاع عموم مي رساندند. به عنوان نمونه شهيد دکتر بهشتي ملاقات با «كورت والدهايم» دبير كل وقت سازمان ملل که جهت تلاش براي آزادسازي گروگان هاي امريکايي به ايران آمده بود؛ در يک کنفرانس عمومي موضوع احتمال ديدار با او را به نمايندگي از شوراي انقلاب مطرح کرد. اما ملاقات هاي اميرانتظام به سبب وجهه جاسوسي آن، طبيعتاً با اطلاع نظام نبود و سبب شد حتي وزير خارجه دولت موقت که در متون اخير سعي شده او را در کنار اميرانتظام قرار بدهند، نتواند از او در دادگاه دفاع کند و شهادت هايي بدهد که جاسوس بودن اميرانتظام را تضمين کند.  5- اما مهمترين بخش تفاوت ها، تقاضاي اميرانتظام براي جلوگيري از انتشار اين اسناد بود که در قالب هاي مختلف بروز مي کرد، در مقابل، شهيد دکتر بهشتي بارها در همان دوران هيجان افشاگري ها که برخي زمزمه وجود برخي اسناد در خصوص ايشان را مطرح کرده بودند، خواستار افشاي کامل و بدون سانسور هر آنچه سند در خصوص او وجود دارد، شده بود. امري که اثبات کننده پاک بودن حساب وي است و نهراسيدنش از محاسبه.  به نظر مي رسد بر خلاف آنچه در برخي جرايد ادعا شده است، عدم انتشار اين اسناد که تنها اثبات کننده حقانيت آيت الله بهشتي بود، نه از سر دلسوزي کساني که حق وتو داشتند، صورت مي گرفت؛ بلکه خيانتي از سوي آنها بود تا اين زمزمه بر سر زبان برخي چهره هاي افراطي بماند که "البته سندهايي هم در خصوص شهيد بهشتي وجود داشت که نگذاشتند منتشر شود..." اين ابهام سرانجام با انتشار اين سند پايان يافت تا وجهه تازه اي از مظلوميت بهشتي را نمايان سازد.  اما بيشترين ظلمي که در اين خصوص بر بهشتي شد، نشاندن نام او در کنار عناصر آلوده اي بود که حتي به ملي گرايي شان نيز صادق نبودند و وطن خود را در ازاي دريافت ثمن بخسي به فروش گذاشته بودند. و از آن بدتر تلاش براي تطهير چهره آنها و معقول نشان دادن جاسوسي آنها به بهانه همسان سازي اسناد مذکور. امري که اين روزها برخي جرايد بار ديگر به بهانه سالروز شهادت دکتر بهشتي به آن دامن زده اند و اين قلم را ناگزير ساخت که به غلط به قياس آن نور خدايي با وطن فروشان کند تا بطلان اين ادعا ها را ثابت سازد. اين رخداد بيان کننده واقعيت هويت برخي گروه هاست که تلاش دارند با ادعاي حمايت از شهيدان پاکي همچون بهشتي عناصر آلوده همداستان با خود را پاک سازند و اين سندي است بر تداوم مظلوميت بهشتي. مظلوميتي که امام در خصوص آن چنين گفت: «مرحوم شهيد بهشتي … را من بيست سال بيشتر مي‌شناختم. مراتب فضل ايشان و مراتب تفكر ايشان و مراتب تعهد ايشان بر من معلوم بود. و آنچه كه من راجع به ايشان متاثر هستم، شهادت ايشان در مقابل او ناچيز است و آن مظلوميت ايشان در اين كشور بود. مخالفين انقلاب، افرادي (را) كه بيشتر متعهدند، موثرتر در انقلابند، آنها را بيشتر مورد هدف قرار داده‌اند. ايشان مورد هدف اجانب و وابستگان به آنها در طول زندگي بود...»  محمد مهدي اسلامي  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن