واضح آرشیو وب فارسی:رویش نیوز: یادداشت میهمان رویش نیوز- امین انگارده : بی وفایی در جوامع امروز بشری، چیزی غیر قابل انکار است و در این میان نقش فناوری های ارتباط جمعی و ارتباط میان فردی در رواج و به اشتراک گذاری بی وفایی قابل بررسی است. از زمانی که اینترنت بخش زیادی از زندگی روزمره مردم را به خود اختصاص داده است، علاوه بر ارتباط جمعی، ارتباط میان فردی نیز تحت تأثیر قرار گرفته است. گسترش روابط میان فردی مبتنی بر اینترنت در کشور و رواج شبکه های ایترنتی تلفن همراه باعث شده روابطی غیر از رابطه با شریک زندگی اولیه گسترش یابد و حوزه هایی از زندگی مشترک را تحت تأثیر قرار دهد و این تأثیرات از سرد شدن روابط زناشویی، درگیری و نزاع و حتی گرایش به رابطه نامشروع جنسی را شامل می شود. لذا بی وفایی اینترنتی شامل ترجیحاتی است که افراد برای ارتباط با غریبه ها و دوستان مجازی قائل می شوند. رابطه معنی داری میان بی وفایی اینترنتی و پنهان کاری وجود دارد، شریک زناشویی درگیر مسأله با بستن پنجره ها، پاک کردن سابقه پیام ها، ذخیره نام ها به صورت متفاوت سعی دارد هر طور شده رابطه خویش را پنهان کند. رواج جوک هایی در خصوص زنانی که گوشی همسرشان را چک می کنند نشان دهنده غلبه فضای بی اعتمادی در میان زوجین دارد که از مشکوک شدن به یک ارتباط شروع می شود. دوستی های مجازی بین دو جنس مخالف را می توان امتداد دوستی های واقعی دانست. مهم ترین تفاوت ارتباط میان فردی در شبکه های اجتماعی و ارتباط چهره به چهره این است که در ارتباط چهره به چهره در ایران هنجارهای زیادی بر روابط میان مردان و زنان با هم و با یکدیگر برقرار است اما در فضای مجازی بسیاری از این هنجارها نادیده گرفته می شوند. مثلاً در ارتباط چهره به چهره یک فرد هر قدر هم بی ادب و دریده باشد حدی از هنجارها را در ارتباط با دیگران رعایت می کند و بیشتر رفتارهای نابهنجارش با هم نوعانش رخ خواهد داد اما فضای مجازی موجب تصور هم سطحی و یکسان انگاری می شود و فرد درونیات خود را به راحتی و بدون توجه به شخصیت طرف مقابل متجلی می کند. در فضای مجازی، پدیده ای در میان مردان و زنان و پسران و دختران در حال اتفاق افتادن است که می توان این گونه تحلیلش کرد: بسیاری از پسران و دختران و مردان وزنان، به دلایل مختلفی دنبال دوستی های معمول بین دختر و پسر نیستند ولی از اینکه در فضایی مشترک حضور دارند لذت می برند، این لذت در قالب لایک ها، آفرین و احسنت ها، اخم کردن ها، شکلک ها و استیکرها رخ می نماید و افراد به صورت غیر رسمی و شاید ناخودآگاه لذتِ جنسی می برند. درواقع این افراد از سویی حساب شان پاک است که با کسی دوست نیستند و کسی نمی تواند بازخواست شان کند و از سوی دیگر خودشان هم وجدان شان از این بابت آسوده است که سالم هستند. بنابر آنچه گفته شد فضای مجازی و ارتباطات میان فردی مورد غلبه بحران جنسی قرار گرفته است، روابط دوستانه که به صورت آشکار این غلبه را نشان می دهد اما ارتباطات غیر از دوستی های دخترپسری نیز آلوده به این بحران جنسی شده است. ارتباطات کاری، گروه های خانوادگی، دنبال کردن همکاران و هم کلاسی ها و غریبه هایی از جنس مخالف را می توان در راستای غلبه فضای جنسی بر ارتباط میان فردی دانست. البته نباید از این نکته غفلت کرد که پوشش و رفتارهای افراد در ارتباط چهره به چهره موجب شده فضای ارتباطات چهره به چهره نیز تا حد زیادی جنسی شود و مردان بیش از زنان در این خصوص مورد تهدید هستند و از فضای آلوده لذت هایی می برند که در نهایت موجب به هم ریختگی نظم جنسی می شود و لذت های جنسی را از مسیر اصلی خود خارج می کند. زن و شوهر به جای آنکه از ارتباط با یکدیگر لذت ببرند به صورت خودآگاه و ناخودآگاه از فضای نامناسب پوشش و ارتباط چهره به چهره، و ارتباط در فضای مجازی لذت می برندو برای ارتباط شان نیز هزاران توجیه دارند. در فضایی که وصف آن رفت «توهم شکست عشقی» روز به روز بیش تر می شود و افراد در سنین بسیار پایین از بی وفایی، خیانت، تنها گذاشتن و مواردی اینچنین گلایه دارند. در واقع درصد زیادی از روابط میان افراد از ازدواج منحرف شده و به سمت رسمیت یافتن دوستی میان پسر و دختر رفته است. دوستی میان دختر و پسر کم کم دارد ناهنجار بودن خود را از دست می دهد و برخی خانواده ها از اینکه فرزندان شان درگیر چنین روابطی هستند آگاهی داشته و فراتر از آن برخی اصرار بر وجود آن دارند. روابط معنی داری میان موسیقی، فیلم های تلویزیونی و سینمایی و شبکه های اجتماعی برای تشدید شکست عشقی وجود دارد؛ موسیقی های زیادی در وصف بی وفایی و خیانت و شکست عشقی هر روز در کشور تولید شده و مورد استقبال افراد قرار می گیرد، در فیلم ها و سریال ها برای خلق جذابیت بر شکست عشقی و روابطی اینچنین میان شخصیت ها تکیه می شود و کاربران شبکه های اجتماعی نیز تجربیات و آرزوهای عشقی خود را به اشتراک می گذارند و افرادی که حتی تجربه رابطه عاشقانه ای نداشتند برای خود شکست عشقی تصور می کنند. موسیقی غم و خیانت و شکست عشقی طرفداران خاص خود را دارد و آخرین نمونه موفق این نوع موسیقی را محسن چاوشی تحت عنوان «کجایی» خوانده است و این موسیقی مورد استقبال بسیاری از افراد جامعه قرار گرفته و خیلی زود فضای مجازی را در تصرف خود درآورد. اینکه این موسیقی برای تیتراژ یک فیلم با موضوع شکست عشقی (سریال شهرزاد) خوانده شده است و در فضای مجازی دست به دست می شود پیوند میان موسیقی، فیلم و فضای مجازی را در رشد مارپیچ گونه «توهم شکست عشقی» در کشور نشان می دهد. بنابراین جنسی شدن فضای ارتباطاتِ مجازی و چهره به چهره، پیوند میان موسیقی شکست عشقی، فیلم شکست عشقی و فضای مجازی باعث شده «توهم شکست عشقی» و بی وفایی اینترنتی هر روز تشدید می شود. بسیاری از ارتباطات میان دختر و پسر به خاطر تجربه ارتباط است و پس از مدتی به علتی این رابطه سرد شده و رابطه دیگری برقرار می شود و در این میان یکی از طرفین دچار وابستگی عاطفی شده و پایان رابطه را برنمی تابد و آن را شکست عشقی تفسیر می کند. بر این اساس برای تحلیل و اصلاح بحران موجود باید همه متغیرها را با هم دید و تکیه بر یکی از عامل ها به تنهایی نمی تواند مسأله را حل کند.
شنبه ، ۲۸آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رویش نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]