واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: محمود یکی از انسانهایی است که 7 ساعت مرگ را تجربه کرده است و در حالی که در سردخانه به سر می برد و اطرافیان برای مراسم تدفین او حاضر می شدند دوباره به زندگی بازگشت.
تجربه مرگچشم به هم گذاشتیم و دیدیم یکسال مثل برق و باد گذشت؛ تا چشم باز کردیم شهر را سیاه پوش عزا و ماتم سید الشهدا علیه السلام دیدم اما در عین حال که دیوارهای شهر با زبان گریه با ما صحبت می کنند و جهان در غم و اندوه است انگار یک شوری همه جا را فرا می گیرد،شوری حسینی که هر ساله بر درخشش آن افزون می شود و محبت امام حسین (علیه السلام) چنان بر دلها ریشه میدواند که دلهای مرده را هم زنده می کند و آدمی را در فکری عمیق فرو میبرد تا کمی به خود بیاییم. در کلامی می توانیم بگوییم محرم تنها ماه عزا و ماتم نیست محرم ماه فکر کردن است...محرم و کربلا با تاسوعا و عاشورایش اوج فضایل اخلاقی و اعتقادی بر روی زمین است و عاشورا با تمام اتفاقاتش تنها یک حادثه نیست بلکه یک واقعه است و یا شاید بهتر است بگوییم یک فرصت استثنایی است...حتما تاکنون شنیده یا دیده اید که عده ای بازگشت به زندگی دوباره را تجربه کرده اند ، به آنها فرصت دوباره ای داده شده است تا شاید بتوانند گذشته خود را جبران کنند... یادم می آید که جالب ترین داستانی که درباره فرصت دوباره زندگی شنیدم از زبان مردی بود که در قسمت سردخانه بیمارستان کار می کرد .یکی از سوالاتم از او این بود که آیا تا به حال اتفاق غیر منتظره ای در سردخانه پیش آمده که شما را در شوک فرو ببرد؟! او هم داستان محمود مرد 33 ساله ای را گفت که در سردخانه بعد از چندین ساعت مرگ ،زنده شد!ایام محرم ایام تغییر مسیر زندگی و گرفتن تصمیم های بزرگ است. در ماه محرم و کنار سفره امام حسین (علیه السلام) می شود تصمیماتی گرفت که هیچ کجا امکان گرفتن آن نیست و هیچ فرصتی بهتر و بزرگتر از عاشورا برای گرفتن تصمیم های بزرگ نیست که انسان با همه تعلقاتش تسویه حساب کند و خود را به امام حسین (علیه السلام)گره بزند.داستان از این قرار بوده که محمود کارگر ساختمانی بوده که یک روز در حین انجام کار و جوشکاری از طبقه چهارم به پایین پرت میشود و میله ای از گلوی او عبور می کند و از سر او خارج میشود.نیروهای آتش نشانی و اورژانس حاضر میشوند. آتش نشانان تلاش میکنند تا با اره برقی میلگرد را از گردن او ببرند از آنجایی که خارج کردن میلگرد غیر ممکن بود آنها با دقت زیاد بخشی از میلگرد را می برند و او را به اورژانس منتقل می کنند که در بیمارستان هم دکتر ها بعد عمل جراحی 8 ساعته اظهار نا امیدی میکنند و تنها برای اینکه محمود با درد نمیرد آمپولی به او میزنند تا آرام شود . بعد از 4 روز که احیای قلبی محمود بی فایده می شود او را به سردخانه بیمارستان آوردند .7 ساعت در سرد خانه بود تا اینکه بستگانش برای مراسم دفن و کفن خواستند جنازه را تحویل بگیرند هنگام خارج کردن او از سردخانه ناگهان جنازه به سختی نشست. از ترس زبانم بند آمده بود و فرار کردم و کارکنان سرد خانه را صدا زدم و چند ساعت بعد هم پرستاران بیمارستان آمدن و او را به بخش مراقبت های ویژه منتقل کردند آنجا بود که فهمیدم واقعا اگر خدا بخواهد هیچ چیزی غیر ممکن نیست اما این یک داستان واقعی از زندگی مردی بود که دوباره فرصتی برای زندگی کردن پیدا کرد اما گاهی میتوان زنده بود و فرصت دوباره ای به خود داد.گاهی یک روز، یک ماه، یک سال و حتی یک لحظه ی تکان دهنده می تواند زندگی آدم را متحول کند .ایام محرم ایام تغییر مسیر زندگی و گرفتن تصمیم های بزرگ است. در ماه محرم و کنار سفره امام حسین (علیه السلام) می شود تصمیماتی گرفت همانند تصمیم حر بن یزید ریاحی و هیچ فرصتی بهتر و بزرگتر از عاشورا برای گرفتن تصمیم های بزرگ نیست که انسان با همه تعلقاتش تسویه حساب کند و خود را به امام حسین (علیه السلام)گره بزند.
چه بسیار انسانهایی که با حضور در مجالس محرم مسیر زندگیشان عوض شده است. خود محرم می تواند مسیر زندگی را به انسان نشان دهد و انسان را در یک شب بلکه کمتر از آن متحول کند. بسیاری از کسانی که گرفتار گناهان بزرگ بوده اند و با آنها خوی گرفته بودند، توانستند به حرمت ماه محرم این فرصت را به خود بدهند تا زندگی جدیدی را از نو شروع کنند لذا می توان گفت که محرم، عزم آفرین است. محرم ،هدفی است برای رفتن به یک راه درست.محرم می آید تا با سیاه پوشیدن و سیاه پوش کردن کوچه و خیابان به استقبال درس های عاشورا برویم و از درس کربلا و عاشورایش عبرت بگیریم. امیدوارم که در این دو ماه عزای سید الشهدا علیه السلام فرصت استثنایی برای هموار کردن یک زندگی سالم را از دست ندهیم . از کجا معلوم که سال دیگر و یا شاید ساعتی دیگر زنده باشیم ...
تبیان
شنبه 28 آذر 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]