واضح آرشیو وب فارسی:خرداد: افراطیون ماسک دار علاوه بر کشتن بی گناهان بی شمار، ثابت کرده اند که اگر چه تروریسم دارای هیچ پس زمینه مذهبی، ملی یا قومی نیست، اما دارای پشتیبانانی با نام و نشان و دارای دستور کاری هولناک است. از سوری ها بپرسید؛ یا از عراقی ها که در 12 سال اخیر هدف حدود 2000 بمب گذاری انتحاری بوده اند. آنان که مرتکب این جنایات می شوند و آنان که در نیویورک، لندن، مادرید، پیشاور، بیروت، تونس، پاریس، سن برناندینو و جاهایی دیگر دست به جنایت زده اندسرویس سیاسی خرداد: وزیر امور خارجه کشورمان که برای شرکت در مذاکرات حل بحران سوریه در نیویورک به سر می برد، مواضع اصولی کشورمان در قبال بحران جاری را در روزنامه گاردین تشریح کرد. متن کامل مقاله دکتر محمدجواد ظریف در روزنامه گاردین که هم زمان با شروع اجلاس نیویورک منتشر شده است، به شرح زیر است: دستیابی به صلح در سوریه امکان پذیر است گروه بین المللی حمایت از سوریه (ISSG) چارچوب منحصر به فردی برای شماری از بازیگران اصلی جهت انجام بحث هایی مهم راجع به موضوعات مربوط به بحران سوریه فراهم کرده است. از این رو، امکانی واقعی جهت ایجاد تحولی عینی در شرایط سیاسی جاری شکل گرفته که می تواند به اتخاذ تدابیری مشخص در جهت برقراری صلح کمک کند. بنابراین، ضروری است که در این شرایط بر روند سیاسی و ایجاد یک جبهه متحد بر علیه افراطیون خشونت طلب متمرکز شویم. با این حال، پیش شرط هایی که طی بیش از چهار سال گذشته موجب ادامه خشونت و خونریزی بوده است، هم چنان مانع پیشرفت در چنین جهتی است. در واقع، آن چه که هم طنزآمیز است و هم تاسف بار این است که این پیش شرط ها گویای خواست مردم سوریه نیستند؛ بلکه منعکس کننده اهدافی هستند که طرف های خارجی دنبال می کنند؛ طرف هایی که هیچ یک حق تحمیل اراده خود بر یک ملت مستقل را ندارند. مردم سوریه به قیم نیاز ندارند. عصر تحت الحمایگی مدت هاست که سپری شده است. مضحک و بی معنی است که کسانی که از قواعد اولیه رفتار دمکراتیک با مردم خود و اصول اولیه دمکراسی مانند قانون اساسی و انتخابات احتراز می کنند، اکنون خود را به کسوت دروغین قهرمانان دمکراسی در سوریه درآورده اند. با این حال، دمکراسی ادعایی آن ها متوجه فراهم کردن فرصت ابراز عقیده برای مردم سوریه نیست، بلکه هدف منحرف کردن روند سیاسی از طریق ممانعت از برقراری آتش بس را دنبال می کند. آن ها در ضمن می کوشند تا وابستگان به القاعده از جایگاه برجسته ای در میز مذاکره برخوردار شوند. باعث نگرانی است که برخی به راحتی فراموش کرده اند که چگونه باندهای شروری مانند داعش و القاعده که تحت عناوین و به شکل های گوناگون تکثیر می شوند، تهدید مشترکی علیه همه ما، از جمله پرورش دهندگان آن ها هستند. توهمی بیش نخواهد بود اگر تصور کنیم حمایت مستقیم از این تروریست ها یا پشتیبانی از هم زادهای ایدئولوژیک آن ها با نام های متفاوت می تواند به اهرم موثری برای تامین حتی اهداف سیاسی کوتاه مدت کسی تبدیل شود. با این حال، آنان که از افراط گراهای ستیزه جو حمایت کرده اند، نه تنها به اقدامات خود بدون نگرانی از مجازات ادامه می دهند بلکه در پشتیبانی از تروریسم نیز مصرند. آن ها حتی از متحدان سیاسی و لابی های خود جهت مشروع جلوه دادن ارائه چنین کمک هایی و دریافت کنندگان این کمک ها، از جمله از طریق تلاش برای تفکیک تروریست ها به "خوب" و "بد"، بهره می جویند. افراطیون ماسک دار علاوه بر کشتن بی گناهان بی شمار، ثابت کرده اند که اگر چه تروریسم دارای هیچ پس زمینه مذهبی، ملی یا قومی نیست، اما دارای پشتیبانانی با نام و نشان و دارای دستور کاری هولناک است. از سوری ها بپرسید؛ یا از عراقی ها که در 12 سال اخیر هدف حدود 2000 بمب گذاری انتحاری بوده اند. آنان که مرتکب این جنایات می شوند و آنان که در نیویورک، لندن، مادرید، پیشاور، بیروت، تونس، پاریس، سن برناندینو و جاهایی دیگر دست به جنایت زده اند، همه با رشته واحدی به هم مرتبط اند و افراطی گری همه آن ها ریشه در تبلیغات عوام فریبانی دارد که اسلامی تحریف شده را با کمک پول نفت در جهان منتشر می کنند. آنچه که در آن روز سرنوشت ساز از ماه سپتامبر، 14 سال قبل، رخ داد و پاسخی که به آن داده شد، مستقیما به حوادث تلخ پاریس، بیروت و سن برناندینو در چند هفته اخیر ربط دارد. به رغم هزینه سنگین چند صد هزار کشته و صرف بیش از 4 تریلیون دلار، آن چه که به اصطلاح "جنگ علیه ترور" خوانده می شود، از نیل به اهداف اعلام شده خود باز مانده است. ایدئولوژی معیوب گروه هایی چون القاعده نه تنها زنده مانده بلکه اشاعه نیز یافته و منشاء ظهور و بروز کینه توزی های خام و خونریزی های بیش تر شده است. اشرار نقاب دار اکنون مشغول تخریب در گهواره تمدن بشریت اند. تروریستها نمی بایست هرگز اجازه تعیین دستور کار یا دیکته کردن نحوه پاسخ را می یافتند. این اشرار مولود انتقام جویی های بی حد و حصر، شکست در اتحاد با هدف مقابله با ریشه های تروریسم و دادن امکان فرار از مجازات به متحدان تروریست ها و کسانی است که افراطی گری را سرمایه و اهرمی برای خود می دانند. همه باید درک کنیم که امنیت نمی تواند به قیمت ایجاد نا امنی برای دیگران حاصل شود. مادام که تغییری جدی در مسیر داده نشده، افراطی گرایی خشونت طلب به جنایت علیه همه حتی کسانی که آن را تغذیه می کنند، ادامه خواهد داد. نباید اشتباه کنیم؛ در چهار سال گذشته، سوریه مرکز ثقل جنگی تمام عیار بر سر آینده تمامی ما بوده است. "تمامی ما" در واقع تکرار نکته ای در پیام اخیر آیت الله خامنه ای است که تهدید افراطیون منحرف را "درد مشترک ما" خوانده است، چرا که همه جهانیان دارای سرنوشت مشترکی هستند و هیچ کس از عواقب جنگ مرگ و زندگی که همه درگیر آن هستیم، مصون نخواهد بود. از ابتدای بحران سوریه، مواضع ایران بر سه پایه استوار بوده است: احترام به خواسته ها و اراده آزاد مردم سوریه برای تصمیم گیری در مورد آینده شان و تدبیر امور خود؛ مخالفت با مداخلات خارجی که متوجه تحمیل خواسته های طرف های خارجی بر یک مردم مستقل است و رد تروریسم به عنوان ابزاری برای نیل به اهداف سیاسی. ایران بر این سه مبنا همواره اصرار داشته هیچ راه حل نظامی برای بحران سوریه وجود ندارد و تنها صندوق رای می تواند در نهایت به شکل گیری دوران جدیدی در سوریه بیانجامد. برای این منظور، ایران به طور مستمر خواستار برقراری فوری آتش بس و خاتمه خونریزی، برقراری گفت وگو بین دولت سوریه و گروه های مخالف که تروریسم را رد می کنند، تلاش هماهنگ و واقعی جامعه بین المللی برای ریشه کنی افراطیون خشونت طلب و یک مبارزه جهانی برای پرداختن به فاجعه انسانی جاری و بازسازی سوریه بعد از فرو نشستن آتش جنگ بوده است. گروه بین المللی پشتیبانی از سوریه باید سوری ها را تشویق کند و به آن ها امکان دهد تا مسیر خود را تغییر دهند و از این طریق به همه ما امکان دهد تا بتوانیم مسیر خود را اصلاح کنیم. برای این منظور، همه باید با هدف خاتمه دادن فوری به خونریزی با هم همراه شویم، بر پیشبرد یک روند سیاسی فراگیر در داخل سوریه متمرکز شویم و همه سوری هایی را که شکل گیری فردایی روشن تر را به سود خود می دانند، گرد هم آوریم. ما باید صفوف خود را در مبارزه علیه افراطی گری خشونت طلب و ترور فشرده تر کنیم و اجازه ندهیم تا خشم بر حرکت ما به سمت یک پاسخ عقلانی و مشترک بر مبنای خرد جمعی تاثیر سوء بگذارد. مهم تر این که، ما باید با هم برای مقابله با ریشه های افراطی گری خشونت طلب که شامل استانداردهای دوگانه، به حاشیه راندن برخی اقشار، سرکوب، بیگانه ستیزی و اسلام هراسی است، همکاری کنیم. اگر چنین نکنیم، فرزندان ما و فرزندان آن ها ما را به حرکت در چنین جهتی وادار خواهند کرد و هزینه آن بسیار گزاف تر خواهد بود.
جمعه ، ۲۷آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خرداد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]