تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 5 فروردین 1404    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نماز قلعه و دژ محکمی است که نمازگزار را از حملات شیطان نگاه می دارد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

دستگاه آب یونیزه قلیایی کره‌ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1870431734




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زندگی نامه شهید جهانگیر حجتی فرد اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی


واضح آرشیو وب فارسی:سپیدار: شهید جهانگیر حجتی فرد در تاریخ دوم خرداد ماه 1340 در شهرستان همدان در خانواده ای روستائی و کم درامد و بی بضاعت اما غنی ازثروت ایمان و دین دیده به جهان گشود چهارمین فرزند پسر خانواده شهید جهانگیر بود... زندگی نامه این شهید گرانقدر به شرح ذیل است: شهید جهانگیر حجتی فرد در تاریخ دوم خرداد ماه 1340 در شهرستان همدان در خانواده ای روستائی و کم درامد و بی بضاعت اما غنی ازثروت ایمان و دین دیده به جهان گشود چهارمین فرزند پسر خانواده شهید جهانگیر بود. تحصیلات ابتدائی را با مراجعت خانواده اش به کرج در مدرسه ای در مصباح سپری کرد و دوره راهنمائی را نیز در همان مدرسه در کرج گذراند بعد از سپری کردن دوران تحصیل به کمک برادرش شتافت و در مغازه ای در قلعه حسن خان ( جوشکاری ) فعالیت می کردند. مدتی به این کار مشغول بود تا اینکه زمان خدمت مقدس سربازی که فرا رسید جهت رفتن به جبهه ثبت نام کرد و به جبهه های جنوب اعزام شد و به طور متعدد به مدت یکسال و نیم خدمت کرد. پدرش در سال 1346 فوت کرد. چند ماهی به پایان خدمت مقدس سربازی باقی مانده بود که سرانجام در تاریخ اول مهر ماه سال 1360 بر اثر اصابت ترکش خمپاره در منطقه عملیاتی خرمشهر به شهادت رسید و به خیل شهدا پیوست. بدن مطهرش را در امامزاده محمد حصارک به خاک سپردند. از ویژگیهای اخلاقی شهید، می توان به دلسوزی و مهربانی نسبت به خانواده و والدین گذشت و فداکاری در رابطه با سایر افراد چه بی بضاعت و کم در آمد اشاره کرد . بازگویی خاطرات شهید از زبان خواهرش روزی به منزل ما آمد و گفت : خواهر من نتوانستم جبران نیکی های شما را بکنم و تلافی کنم نگاه کردم و دیدم به طوری که قرمز شده باشد از خجالتی و حجب و حیا سرخ شده رو به من کرد و در دستش خودکاری را که بود به من داد و گفت : خواهر جانم من می روم و می دانم که اینبار بازگشتی در کار نیست این یادگاری را روی تاقچه خانه ات بگذار تا هر بار که آن را دیدی به یاد من و خاطرات من بیفتی. دوست دارم که گریه نکنی و صبور باشی و مادرم را مواظبت کنی و دلداری بدهی.روزی که شهید به مرخصی آمده بود روزی به منزلم آمد و گفت : خواهر من برای خداحافظی آمده ام دوست دارم دعای خیرت را بدرقه راهم کنی و برایم دعا کنی و برای کسانی که در جبهه هستند سلامتی طلب کنی. از آنجایی که او را بسیار دوست داشتم مدتی بود که داشتم برایش پشه بند می دوختم تا به جبهه بفرستم تا به دستش برسد روز بعد دوباره آمد و گفت : نمی دانم چه شده می خواهم اینبار برای آخرین بار شما را ببینم رو به او کردم و گفتم جهانگیر جان ببین چی برایت درست کرده ام وقتی پشه بند را دید ناراحت شد و گفت خواهر مادر به من گفت تو حامله ای و با این وضعت چرا زحمت کشیدی من نمی خواهم. با اصرار به او گفتم که ببرد رو به من کرد و چشمانش پر از خون شد و گفت : خواهر انشاالله در عروسی بچه هایت تلافی کنم می خواهم که از من ناراحت نباشی دلگیر نباشی بعد از خداحافظی دیگر به خانه برنگشت و این آخرین دیدارمان بود .


پنجشنبه ، ۲۶آذر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سپیدار]
[مشاهده در: www.p-sepidar.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن