تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):كسى كه از حق دَم مى زند با سه ويژگى شناخته مى شود: ببينيد دوستانش چه كسانى هستند؟ نم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805771879




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفت‌وگو با پدر و مادر شهیدان حسین‌نتاج نیم‎دانه‎هایی که دو دُردانه تحویل امام داد/ از کارگری تا رسیدن به قله‎های افتخار


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفت‌وگو با پدر و مادر شهیدان حسین‌نتاج
نیم‎دانه‎هایی که دو دُردانه تحویل امام داد/ از کارگری تا رسیدن به قله‎های افتخار
با هزار بدبختی فرزندان‌مان را بزرگ کردیم، شوهرم در زمین مردم کار می‌کرد و با نیم‌دانه‌هایی که به منزل می‌آورد، شکم من و فرزندانم را پُر می‌کرد.

خبرگزاری فارس: نیم‎دانه‎هایی که دو دُردانه تحویل امام داد/ از کارگری تا رسیدن به قله‎های افتخار



به گزارش خبرگزاری فارس از ساری، پای صحبت‎های رزمندگان و خانواده‎های شهدا که می‌نشینی، خاطرات تلخ و شیرینی را بیان می‌کنند که می‎توان از این خاطرات منشوری از سیره شهدا به نسل جدید و آینده ارائه کرد، آنها که چه از کودکی و چه در دوران رزمندگی با شهید مأنوس بودند، می‌توانند بهترین راوی در معرفی شهیدشان باشند. در مکتب سرخ شهادت قلم سلاح است و جبهه کلاس درس و حسین(ع) آموزگار شهادت و آنانی که در مدرسه عشق غیبت ندارند، درک می‌کنند که در آنجا همه قلم‌ها، جز قلم عشق از کار می‌افتد، شهیدان معلمانی هستند که توانسته‌اند با ایثار و حماسه‌آفرینی خود به ما درس انسان بودن و انسان زیستن بدهند و با عمل‌شان به ما نشان دادند که باید روح زنگارگرفته‌مان را که در هیاهوی پرزرق و برق دنیا غرق شده است، صیقل دهیم، شهدا اگرچه به ظاهر در دوردست‌ها هستند، اما یاد و نام‌شان برای همیشه تاریخ بر سرلوحه قلب‌مان جاویدان می‌ماند. خبرگزاری فارس در استان مازندران به‌عنوان یکی از رسانه‌های ارزشی و متعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی‌ در سلسله گزارش‌هایی در حوزه دفاع مقدس و به ویژه تاریخ شفاهی جنگ احساس مسئولیت کرده و در این استان پای صحبت‌ها و خاطرات رزمندگان و خانواده شهدا نشسته و آنها را بدون کم و کاست در اختیار اقشار مختلف جامعه قرار داده است که در ذیل بخش دیگری از این خاطرات از نظرتان می‌گذرد. * انگار از قبل می‌دانستیم او شهید می‌شود سیده‌فاطمه حسینی مادر شهیدان رمضانعلی و قربانعلی حسین‌نتاج می‌گوید: با هزار بدبختی فرزندان‌مان را بزرگ کردیم، شوهرم در زمین مردم کار می‌کرد و با نیم‌دانه‌هایی که به منزل می‌آورد، شکم من و فرزندانم را پُر می‌کرد. رمضانعلی بزرگ‌تر از قربانعلی بود ولی دیرتر از او به شهادت رسید، قربانعلی‌ام سال 1360 در شکست حصر آبادان در غرب کارون به شهادت رسید ولی رمضانعلی سال 1363 در چنگوله به آرزوی دیرینه‌اش رسید. هر دو فرزند شهیدم در طول حیات‌شان به‌دنبال کارهای خیر بودند، شهید رمضانعلی مسئول پخش حلب در روستای‌مان بود ولی وقتی نوبت حلب ما شد، گفت: «دیگران واجب‌ترند.» تنها فرزندش مریض شده بود، آن روز ماشین اداره‌اش در منزل بود، هرچه به او گفتیم، با ماشین اداره فرزندت را به بیمارستان برسان، قبول نکرد و گفت: «ماشین بیت‌المال است، من استفاده شخصی نمی‌کنم.»

شهید رمضانعلی حسین‌نتاج این‌ها چند نفر بودند که کارهای عمران و آبادی محل تو دست‌شان بود ولی اصلاً به خودشان توجه نداشتند، قربانعلی وقتی داشت به سربازی می‌رفت، همه می‌دانستیم او دیگر برنمی‌گردد، همه می‌گفتند قربانعلی شهید می‌شود. وقتی قربانعلی شهید شد، کسی گریه نمی‌کرد همه می‌گفتند لباس شهادت برازنده او بود، انگار ما از قبل می‌دانستیم او شهید می‌شود. * کاری نکنیم آن دنیا در مقابل شهدا روسیاه باشیم شعبانعلی حسین‌نتاج پدر شهیدان رمضانعلی و قربانعلی حسین‌نتاج می‌گوید: رمضانعلی وقتی داشت به جبهه می‌رفت، ما نگران بودیم، راستش را بخواهید دوست نداشتم به جبهه برود، برادرش شهید شده بود، او زن و بچه‌دار بود، خیلی نگران بودیم. آقای عبدالمنافی رفت به او گفت: «چرا شما که از خانواده شهدا هستید دارید به جبهه می‌روید؟ بگذارید آنهایی که نرفته‌اند، بروند.» در جوابش گفت: «هر کس که برود، به تکلیف خود عمل کرده است.»

شهید قربانعلی حسین‎نتاج به مجروحان توجه زیادی داشت، شبانه مثل حضرت علی (ع) آذوقه دم در نیازمندان می‌برد، یک فردی در محل جوان‌مرگ شده بود، در ساخت و ساز خانه آن مرحوم سنگ‌تمام گذاشت، آدم خداترسی بود، نماز را سر وقت می‌خواند، هر چه برای مردم کار می‌کرد خسته نمی‌شد. این روزها هر وقت دل من و مادرش برای‌شان تنگ می‌شود، می‌آییم بالای ایوان منزل از همین‌جا به آنها سلام می‌گوییم، من زیاد اهل صحبت نیستم ولی می‌خواهم این را بگویم که کاری نکنیم آن دنیا در مقابل شهدا روسیاه باشیم. * مال این دنیا نبودند سیدمحمد جهانیان پدر شهید عباس جهانیان می‌گوید: خدا به ما 6 پسر داد که شهید عباس را در راهش هدیه دادیم، پسرم عباس در دی‌ماه سال 1346 به‌دنیا آمد، تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی ادامه داد و به‌خاطر مسائل انقلاب و بعد از آن جبهه، ترک تحصیل کرد. عضو فعال پایگاه بسیج محله بود، با پسرعموی شهیدش حسین جهانیان در تمامی زمینه‌های انقلابی و سیاسی فعالیت‌های چشم‌گیری داشت، فوق‌العاده نترس و قوی بود، در تمامی درگیری‌هایی که علیه منافقین صورت می‌گرفت، او شرکت داشت. آن زمان در کانون پرورش فکری محل هم حضور پررنگی داشت، بسیار پرتلاش و پُرجنب و جوش بود، آرام و قرار نداشت، همچنین در کارها‌ی منزل هم به مادر خدابیامرزش کمک می‌کرد، بد نیست یادی از همسر مرحومم حاجیه خدیجه بابازاده کنم، برایم همسری دلسوز و مادری مهربان برای فرزندان بود.

شهید عباس علاقه عجیبی به امام خمینی (ره) داشت، حرف امام برایش مهم‌تر از حرف ما بود، تمام سخنرانی‌های امام را گوش می‌داد و هر چه امام می‌گفت را عمل می‌کرد، وقتی با این‌گونه از فعالیت‌هایش مخالفتی می‌کردیم، می‌گفت: «من از فرمان امام اطاعت می‌کنم.» یک مرتبه با رفتنش مخالفت کردم، در جوابم گفت: «مرا نگذاشتی به جبهه بروم اما حالا وقت سربازی من است، باید بروم!» او و برادرزاده‌ام مال این دنیا نبودند، هر دوی‌شان به آرزوی‌شان رسیدند، شهید عباس 20 سالش بود که به جبهه رفت و سرانجام در تاریخ 2 مرداد 66 در منطقه عملیاتی شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد، ولی برادرزاده‌ام ـ شهید حسین ـ در سال 61 در فتح خرم‌شهر به شهادت رسیده بود. انتهای پیام/86029/ب40

http://fna.ir/AB8M8U





94/09/25 - 09:11





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن