تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830444021




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایت ۱۴ زن از تجاوز در پرايد شيشه دودی


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



روایت ۱۴ زن از تجاوز در پرايد شيشه دودی
روز نو : دادگاه رسيدگي به پرونده متهمان تعرض به 14 زن در پرايد شيشه دودي كه به پرونده «گرگ‌هاي خاكستري» مشهور شده است صبح ديروز با حضور شاكيان زن زن در دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد.زن و دختر که در تله وحشتناک ٢ گرگ خاکستری پایتخت گرفتار شده بودند، پس از چند ماه در دادگاه با دیدن متهمان و یادآوری لحظه‌های سیاه زندگیشان اشک‌های تلخی ریختند. آنها که به‌شدت از دیدن متهمان و ماجرای آن لحظه‌ها وحشت کرده بودند، برای قضات دادگاه یک‌بار دیگر از جزییات ماجراهای پر از ترس گفتند.  ماجرا به ٩ماه پیش برمی‌گردد. نخستین شاکی و تشکیل پرونده‌ای بزرگ درباره ربودن، سرقت و آزار و اذیت زنان و دختران پایتخت از سوی ٢ جوان شیشه‌ای. این دو پسر ٥ماه پس از شکایت نخستین و دومین شاکی در تله پلیس گرفتار شدند و به آزار و سرقت از ٨ زن و دختر اعتراف کردند، ولی این پایان ماجرا نبود. با دستگیری این دو پسر زنان و دختران زیادی یک‌به‌یک راهی دادسرای جنایی پایتخت و پلیس آگاهی تهران شدند و شکایت‌های مشابه خود را مطرح کردند تا جایی‌که این دو متهم شیشه‌ای درحالی برای برگزاری جلسه محاکمه روانه دادگاه کیفری شدند که ١٥ شاکی را در پرونده خود ثبت کرده بودند. ٤٠ روز پیش قاضی اصغرزاده، رئیس شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به همراه یک مستشار، جلسه تحقیق از متهمان این پرونده را برگزار کرد. فرهاد و سعید در آن جلسه با وجود اعترافاتی که پیش از این در دادسرا داشتند، در مقابل قاضی منکر جنایت‌های سیاه خود شدند و تنها به سرقت و آدم‌ربایی اعتراف کردند.  حضور ١٤ شاکی در جلسه دادگاه صبح دیروز جلسه محاکمه ٢ گرگ خاکستری در سالن اجتماعات دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی اصغرزاده و ٢ مستشار برگزار شد. ساعت ١١ صبح بود که فرهاد و سعید را از زندان به دادگاه منتقل کردند. پشت در شعبه هشتم دادگاه کیفری زنان و دختران زیادی ایستاده بودند و انتظار می‌کشیدند. پس از انتقال متهمان هر دو را به سالن اجتماعات دادگاه کیفری بردند و شاکی‌ها نیز در جایگاه‌های خود نشستند. هنوز جلسه شروع نشده بود که یکی از زنان شاکی با دیدن متهمان از حال رفت. او را آرام کردند و درنهایت جلسه به دستور قاضی رسمی شد.  در ابتدای این جلسه پس از این‌که کیفرخواست پرونده قرائت شد، شکات یک‌به‌یک شکایت‌هایشان را مطرح کردند و در میان اشک و وحشت، ماجرای هولناک خود را تعریف کردند. آنها هرکدام با یادآوری آن لحظات و دیدن چهره متهمان به خود می‌لرزیدند و اشک می‌ریختند. در میان ١٤ شاکی، ٥ نفر در اظهارات خود گفتند که مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند و بقیه نیز همه به‌شدت از سوی متهمان کتک خورده بودند و از آنها سرقت شده بود. در میان ٥ شاکی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته بودند ٤ نفر از آنها گفتند که از سوی فرهاد و یکی از آنها گفت که از سوی سعید مورد آزار قرار گرفته است. همه زنان و دختران پس از شکایت، بابت کتک‌هایی که خورده بودند، درخواست دیه نیز کردند.  شوهر و فرزندم را از دست دادم یکی از این زنان زمانی که در مقابل هیأت قضائی قرار گرفت، در مورد شکایت خود به قضات گفت: «ششم فروردین‌ماه بود که می‌خواستم از محل کارم در هفت تیر به خانه‌مان برگردم و سوار خودرو پراید سعید و فرهاد شدم. سعید پشت فرمان بود و فرهاد هم روی صندلی جلو نشسته بود. در یک لحظه فرهاد به صندلی عقب آمد و با چکش کتکم زد. او آن‌قدر مرا کتک زد که جنین سه‌ماهه‌ام سقط شد. فرهاد مرا آزار داد و تمام وسایل و طلاهایم و ٢٠٠‌هزار تومان پول نقدم را سرقت و مرا رها کرد.»  این زن درحالی که به‌شدت اشک می‌ریخت به هیأت قضائی گفت:  «بعد از آن شب و این ماجرای تلخ من که سه‌ماهه باردار بودم، فرزندم را از دست دادم و حتی شوهرم نیز از من جدا شد. من زندگی‌ام بعد از آن شب نابود شد. برای همین از فرهاد و سعید شکایت دارم و می‌خواهم آنها به سزای اعمالشان برسند.»  یکی دیگر از شاکیان درحالی که حال جسمی مناسب نداشت و نمی‌توانست روی پای خود بایستد، با صدایی لرزان به قضات گفت: «وقتی سوار خودرو این دو آدم‌ربا شدم، متوجه شدم که این خودرو نه دستگیره در دارد و نه دستگیره برای باز کردن شیشه؛ برای همین شک کردم ولی دیگر دیر شده بود. فرهاد مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و پول و طلاهایم را سرقت کرد. درست وقتی که داشتم سعی می‌کردم از دست آنها فرار کنم، خودرو پژویی را روبه‌روی خود دیدم و سعی کردم به راننده آن بفهمانم که مرا نجات دهد. اما سعید مرا دید و موضوع را به فرهاد گفت. برای همین فرهاد هم عصبانی شد و از سعید خواست دوباره به یک محیط خلوت برود. این پسر برای بار دوم مرا آزار داد و در اتوبان رهایم کرد. من هم همان زمان به کلانتری رفتم و شکایت کردم.»  در این لحظه این دختر جوان رو به فرهاد کرد و با صدایی بلند و اشک‌ریزان به او گفت: «من را شناختی. من همانی هستم که به تو التماس می‌کردم اما به من ناسزا می‌گفتی. یادت می‌آید به تو گفتم همین الان به یک کمپ ترک اعتیاد برو تا مثل خواهرت به تو کمک کنم ترک کنی. حتی به تو گفتم تمام مخارجت را برعهده می‌گیرم تا ترک کنی اما باز هم به من ناسزا گفتی. تو به من رحم نکردی و من هم از تو نمی‌گذرم.»  دختر جوان دیگری که به‌دلیل بیماری در بیمارستان بستری بود، خودش را به دادگاه رساند و درحالی که باز هم نزدیک بود بیهوش شود روی صندلی نشست و به قضات گفت: «آن شب سعید بود که مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و آن‌قدر کتکم زد که از حال رفتم. بعد از این‌که از حال رفتم آنها کولر خودرو را روشن کردند تا هوایم عوض و حالم بهتر شود. اما بعد از آن شب من همیشه بیمار و بدحال هستم و مرتب در بیمارستان بستری می‌شوم. همیشه فشارم پایین است و دیگر حتی از خانه هم نمی‌توانم بیرون بروم. در خانه می‌مانم و به آن شب فکر می‌کنم و عذاب می‌کشم. برای همین هم شکایت دارم و خواستار دیه هستم.»  در این لحظه قاضی اصغرزاده از سعید خواست که بایستد. او از سعید پرسید که اظهارات دختر جوان را قبول دارد یا خیر که سعید پاسخ داد: «من تمام اظهاراتش به جز تجاوز را قبول دارم. ولی موضوع آزار و اذیت را انکار می‌کنم.»  در ادامه این جلسه زنی که چهره‌اش نشان می‌داد سن و سالش از همه بیشتر است، درحالی که اشک می‌ریخت به قضات گفت: «وقتی این دو جوان مرا ربودند به آنها التماس کردم که رهایم کنند. به آنها گفتم من مادر ٢ فرزند یتیم هستم و چندین‌سال است که شوهرم را از دست داده‌ام. ولی اصلا به حرفم گوش نمی‌دادند و مرتب کتکم می‌زدند. در آن لحظات من فقط به ٢ فرزندم فکر می‌کردم و نمی‌دانستم باید چه‌کار کنم. آنها هم نمی‌دانم ناگهان از چه ترسیدند که پس از کتک‌های زیاد و سرقت تمام اموالم مرا رها کردند.»  این زن ادامه داد: «فرهاد می‌گفت من مادر مریض دارم و به خاطر او است که دست به چنین کارهایی می‌زنم. باید خرج داروهایش را به‌دست آورم. من هم به او می‌گفتم که به مادرت کمک می‌کنم ولی تو را به خدا رهایم کن. اما باز هم به راه خود ادامه می‌دادند و از من می‌خواستند سر و صدا نکنم.»  باز هم انکار در دادگاه در ادامه جلسه هر ١٤ زن و دختر شکایت‌های خود را مطرح کردند. همه آنها می‌گفتند که فرهاد با قمه و سعید نیز با چکش آنها را کتک زده و تهدید کرده‌اند. پس از آن فرهاد در جایگاه ایستاد و زمانی که قاضی اتهامش را که ٦ مورد تجاوز، ١٥ مورد سرقت و آدم‌ربایی و ضرب و جرح بود، به او تفهیم کرد، او گفت: «من اتهام سرقت، آدم‌ربایی و ضرب و جرح را قبول دارم ولی به هیچ عنوان اتهام تجاوز را قبول نمی‌کنم. من به هیچ‌کدام از این زنان و دختران تجاوز نکردم و حرف‌هایشان را قبول ندارم. حتی این‌که می‌گویند من قمه داشتم را هم قبول ندارم. تنها یک چاقوی میوه‌خوری بود که گاهی اوقات با آن طعمه‌ها را تهدید می‌کردم.»  صحبت‌های متهم که به اینجا رسید، قاضی اصغرزاده جلسه را غیرعلنی اعلام کرد و بقیه محاکمه پشت درهای بسته صورت ‌گرفت. در پایان نیز پس از ٤ ساعت جلسه محاکمه هیأت قضائی وارد شور شدند تا رأی مهم و نهایی را در این‌باره صادر کنند. 



تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن