گفتگو با دكتر يوسف سيد على استاديار دانشگاه “جامعه آفريقياالعالميه”شهر خارطومامام خميني(ره) مرجع روحى همه كشورهاى اسلامى است

واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: گفتگو با دكتر يوسف سيد على استاديار دانشگاه “جامعه آفريقياالعالميه”شهر خارطومامام خميني(ره) مرجع روحى همه كشورهاى اسلامى است
اشاره:بخش ائل گقتگو با دكتر يوسف سيدعلي،استاديار دانشگاه “جامعه آفريقياالعالميه”شهر خارطوم در شماره قبل از نظرتان گذشت.اينك بخش دوم و پايانى اين گفتگو از نظرتان مى گذرد:

چنانكه در جنبش هاى سياسى همزمان با انقلاب در كشور هاى عربى و به طور كلى كشور هاى جهان سوم مى بينيم ، آن ها در قيام هاى انقلابى خود براى رهايى از استعمارغرب ، وطن پرستى يا گاهى مكتب ماركسيسم را اصل و اساس نهضت خود قرار مى دادند . تفاوت انقلاب امام با جنبش هاى ضد اسلامى آنان چه بوده است و امام چه چيز را معيارو اساس جنبش انقلابى خود قرار داده اند ؟

در نظر امام خمينى ( ره ) تمامى امت اسلام يك قانون اساسى دارد كه آن هم قرآن است . امام خمينى اين طوراعتقاد داشتند كه هيچ كدام از مكتب هاى موجود اعم از كمو نيسم و سوسيالسم و ليبراليسم و دموكراسى به شيوه غربى ، نمى توانند بر مردم مسلمان حكم فرما شوند . چرا كه مسلمانان مرجعيت دارند‌. اگر مسلمانان در موضوعى اختلاف نظر پيدا كنند به اين مرجعيت كه قرآن كريم قانون اساسى تمام مسلمانان است روى مى آورند . نه به غرب و نه به شرق . چه اينكه در مكاتب مادى ، مرجعيت معنوى وجود ندارد . و اين مسئله بسيار مهمى است . وهمين عامل باعث شده است كه ايران به موفقيت هايى دست يابد كه ساير كشورها ى اسلامى از آن عاجز مانده اند . در ايران مرجعيت معنوى وجود دارد . درست مى گويم ؟

- بله ، همين طور است .

- در صورتى كه اعضاى مجلس ، اعضاى هيات دولت و ساير مقامات بالا مرتبه كشور دچار اختلاف نظر شوند به چه مرجعى رجوع مى كنند . آيا مرجعى وجود دارد ؟ بله وجود دارد و آن همان مقام رهبرى است كه تنها در جمهورى اسلامى مى يابيم .

وى بر رويكرد هاى كلى دولت و اجراى آن نظارت مى كند .وى بر چگونگى عملكرد اقتصادى ، سياسى ، علمى ، و غيره نظارت دارد .

و اگر در اين زمينه ها اختلاف نظرى رخ دهد تنها اين رهبر معنوى و دينى مى تواند اين اختلاف نظر را به بهترين شكل حل كند . اگر اين مرجع معنوى نباشد اختلافات بسيار شديدى رخ خواهد داد . چنانكه در حكومت هاى مختلف چه كمونيستى و چه طرفداران دموكراسى غربى مى بينيم .

- آيا تفاوت ديگرى هم هست ؟

- بله ، فرق ديگرى كه بسيار مهم است را با نيم نگاهى به تاريخ كمونيسم و سوسياليسم در مى يابيم‌.امروزه ديگر اثرى از كمونيسم مگر به صورت پراكنده و بسيار ضعيف نمى بينيم . چرا كه اتحاد جماهير شوروى كه پايگاه اصلى كمونيسم بود از بين رفت . دليل آن هم اين است كه تفكر كمونيستى يك تفكروضع شده انسانى بود . در مقابل تفكر امام ( ره ) تفكرى الهى است . كه تفكر الهى امام از وحى الهى به پيامبر اكرم ( ص) و از قرآن مجيد سرچشمه مى گيرد در آنجا كه رويكرد كلى اسلام را اين گونه معرفى مى كند كه : “ كنتم خير ا‡مهِ ا‡خرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر “ اسلام هيچ چيز را در مورد انسان فرو گذار نكرده است . از روابط خانوادگى گرفته و چگونگى رفتار با دوست و همسايه و سايرين در اجتماع تا مسايل بزرگتر .

استاد شما قبلا به مسئله فلسطين و تاكيد امام خمينى بر روى اين مسئله اشاره كرديد آيا به نظر شما اين مسئله مى‌تواندراه حلى براى اختلافات مذهبى وفرقه‌اى درجهان اسلام از ديدگاه امام خمينى باشد؟

بله قطعا چنين است ولى همچنانكه قبلا نيز گفتم اين دعوت ابتدا به حكام عرب برمى‌گردد مثلا به‌عنوان مثال اگر كمى به عقب برگرديم مى‌بينيم تمام نشست‌هاى اتحاديه عرب همه در مورد مسئله فلسطين مسائلى را مطرح كرده‌اند و يكى از مسائلى كه آنها بر آن تاكيد كرده‌اند همين مسئله فلسطين است ولى حالا بياييم ببينيم كدام در موردفلسطين چه كار كرده‌اند؟ و اين نشست‌ها چه چيزى را توانسته به مردم فلسطين ارائه دهند. هيچ كدام از اين نشست‌ها مفيد و موثر نبوده‌اند هرچند در پايان اين نشست‌ها برضرورت حقوق غصب شده مردم فلسطين تاكيد شده. ولى با اين حال هيچ كارى نتوانسته‌اند بكنند چرا چون اينها در سالن‌هاى مجلل نشسته‌اند سوار اتومبيل‌هاى گران قيمت شده‌اند و هر كدام به كشورشان بازگشته اند ولى قبل از اينكه مركبى كه با آن توافق نامه را امضا كرده‌اند خشك شود ما شاهد آنيم كه اسرائيل دست به جنايت جديدى عليه فلسطينيان مى‌زند اين به چه خاطر است به اين خاطر است كه در بين سران عرب اتحاد وجود ندارد ومسئله ديگرى كه قبلا به آن اشاره كردم مشكل دوم كشورهاى عربى است .

يعنى اينكه در كشورهاى عرب مرجعيت سياسى و دينى يكى نيست. الان حكومت‌هاى عربى فقط در حد مرجعيت سياسى هستند وبا اين حال نمى‌تواند مشكلى از مشكلات عرب حل كنند جداى از مسئله فلسطين ببينيم آنها براى جهان عرب چه كرده‌اند مثلا براى سودان چه كردند. جنگ داخلى سودان 30سال طول كشيد و در طى آن همه چيز از بين رفت جامعه عرب در اين بين چه نقشى داشت ؟ بسيارى از جوانان سودان در آن كشته شدند منابع اقتصادى سودان از بين رفت در مقابل اعراب منابع ثروت خود را در كشورهاى كانادا و ايتاليا،آمريكا و ... سرمايه‌گذارى كردند. چه كسى ازعرب به مردم فقير و جنگ زده سودان كمك كرد چه كسى ازاعراب به حل مشكل دارفور كمك كرد. الان بسيارى از كشورهاى اسلامى در آفريقا نيازمند كمك‌اند. عرب‌ها تا وقتى كه متمسك بر يك قرآن ويك قبله متحد نشوند نمى‌توانند كارى كنند به خاطرهمين است كه من خيلى روى مسئله رهبرى دينى تاكيد مى‌كنم . الان ما مى‌بينيم ايران به لحاظ حكومت روابط بين‌الملل و مسائل سياسى كشورى بسيار پاك و درستكار است زيرا تمام اين مسائل در آن از مبادى انقلاب اسلامى شكل گرفته‌اند و مرجعيت دينى اجازه نداده كه در اين زمينه‌ها ايران از راه اصلى خودش منحرف شود واين چيزى است كه كشورهاى عربى و اسلامى آن رااز دست داده‌اند.

الان اتحاديه عرب در قبال عراق چه كرده است چقدر وقت نياز است كه امنيت به عراق برگردد يك سال ده سال، صد سال، چقدر بايد شاهد كشته شدن‌ها در عراق باشيم. به اعتقاد من همه اينها برمى‌گردد به عدم وجود مرجعيت دينى در بين اعراب كه اگراين مسئله حل شود تمام اين مسائل داخلى وخارجى براى كشورهاى عربى حل مى‌شود و مادامى كه اين مسئله در ميان اعراب به تحقق نپيوندد تمام اين مسائل كه در نشست‌هاى اتحاديه عرب مطرح مى‌شود عقيم مى‌ماند . سران كشورها در اتحاديه عرب جمع مى‌شوند تصميم مى‌گيرند اما همين كه متفرق مى‌شوند و به كشورهاى خود باز مى‌گردند هركدام مسير خودرا در جهت نيل به اهداف خودادامه مى‌دهد. ما در زبان عربى ضرب‌المثلى داريم كه مى‌گويد:” اعراب در اتحاديه عرب بر اين مسئله توافق كردند كه در هيچ مسئله توافق نكنند .”

به نظر شما در جامعه امروز عرب با وجوداين مشكل‌ها چه طور مى‌شود افكار امام خمينى را به عنوان راه حلى براى اين مشكل‌ها عملى كرد و آنها را اجرا نمود.

همان طور كه قبلا گفته شد فكر سياسى شيعه در حال پيشرفت و به روز شدن است واز جريان‌هاى اقتصادى سياسى روز اثر منفى نمى‌پذيرد واين به دليل اين است كه ايران هميشه براساس مبانى دينى خودايستاده يعنى ايران الان از تكنولوژى وعلوم وفناورى كشورهاى غربى استفاده مى‌كند اما هيچ گاه در برابر آنها دچار تزلزل و خودباختگى درناحيه سياست نمى‌شودواين به افكار امام برمى‌گردد كه داراى اين ويژگى است كه درعين حال كه مى‌توان به لحاظ علم تكنولوژى از غرب استفاده كند در عين حال در ناحيه عقيده وسياست دچارخود باختگى وتاثر نمى‌شود و بر خلاف آنچه در مورد شيعه و تفكر آ‌ن مى‌گويند وتبليغ مى‌كنند كه مذهب شيعه مذهب خشك و متحجرى است برخلاف آن به نظر من در نظريه سياسى شيعه نوعى تسامح وجود دارد كه اين امكان را براى جميع اعراب و مسلمين ميسر مى‌كند كه افكار امام خمينى مرجع تمام كشورهاى اسلامى شود .يك مرجع روحى كه با مراجعه به آن توان مشكلاتى را كه عرض كردم حل كرد و از اين طريق تمدن اسلامى جديد بنيان گذاشته شود كه ايران مرجعيت روحى تمام كشورهاى عربى واسلامى شود.

به‌عنوان آخرين سوال بگذاريد به شخصيت امام خمينى برگرديم واينكه الان تاثيرامام خمينى در سودان و كشورهاى اسلامى در بين مردم و فرهيختگان وجوانان چگونه است؟

امام خمينى و افكار او در ميان جوانان سودان ومردم سودان و بسيارى از كشورهاى عربى افكارى مثال زدنى و اسوه است يعنى الان بسيارى از مردم عرب در سنين مختلف مى‌گوينداى كاش در ميان عرب شخصيتى مانند امام وجود داشت.

مبانى فكرى را مانند آنچه در انقلاب اسلامى بيان كرده براى ما بيان مى‌كرد. يعنى امام واقعا در ميان عرب و جوانان عرب تاثيرگذار است و در ميان اين مسائل، مسئله شايعى است كه جوانان جلسات سخنرانى درمورد افكار امام برگزار كنند. در نشست‌ها و روزنامه‌هاى ديوارى دانشجويى در مورد افكار و مبادى نظام جمهورى اسلامى بحث كنند .يعنى وقتى پيشرفت سياسى ايران را مى‌بينند واينكه چه طور ايران بر سر اصول ومبانى خودش تاكيد مى‌كند چه طور رئيس جمهورى شما آقاى احمدى‌نژاد در مورد مبانى اسلامى و افكار و برنامه‌هاى كشورش تاكيد مى‌كند.

و چه طور بر سرافكار و شعارهاى امام خمينى پافشارى مى‌كند، احساس غرور مى‌كنند و غبطه مى‌خورند به آن و در حقيقت اين رويكرد احمدى‌نژاد به خاطر آن است كه او شاگردى از شاگردهاى مكتب امام است. پس به اين مسئله غبطه مى‌خورند كه اى كاش براى كشورهاى اسلامى ديگر نيز اينچنين مى‌شد كه مى‌توانستند با اين صراحت لهجه و قدرت از مواضع وحقوق خودشان حرف بزنند و دفاع كنند. آنچنانى كه به راحتى آ‌مريكا را تهديد مى‌كند كه شما در قبال حمله به ايران بايد هزينه سنگينى را براى آنچه بر سراسرائيل مى‌آيد بپردازيد. نگاه كنيد به اين لهجه صريح وى در مورد هولوكاست . الان من يك عرب هستم و عضوى از جامعه اسلامي، الان من به نمايندگى از جامعه عرب واسلامى در برابر تمام زعماى اسلامى وعربى به غير از زعماى ايران نسبت به اين مسئله مبارز طلبى مى‌كنم كدام يك جرات اين را دارند كه درباره هولوكاست در ملا عام حرف بزنند ،ببينيد اگر حرف بزنند چه به سرشان مى‌آيد به سادگى يا از قدرت كنار مى‌رود يا ضد او كوتاديى صورت مى‌گيرد . بله هولوكاست در واقع مسئله شك برانگيزى است و من با رئيس جمهور ايران آقاى احمدى‌ نژاد هم راى هستم اين چيزى نيست مگر بدعتى و خرافه‌اى كه غرب و حركت فراماسونرى و صهيونيسم براى گمراهى افكار عمومى از آنچه كه در فلسطين اكنون مى‌گذرد خلق كرده‌اند.

براى چه مردم عرب مسلمان را در فلسطين مى‌كشيد، ثروت‌هاى آنها را به يغما مى‌بريد، آنگاه از كوره‌هاى ‌آدم سوزى حرف مى‌زنيد كوره‌هاى آدم سوزى وجود ندارد . من با او موافقم، من با احمدى نژاد در يك سنگر مى‌ايستم و از الان به بعد من شاگرد وسرباز براى احمدى‌نژاد هستم اما الان به صراحت مى‌گويم كه هر جا كه او از راه امام برگردد وازاين افكار امام طرفدارى نكند من اولين فردى هستم كه از او برمى‌گردم واعلام مى‌كنم براى اين است كه درسودان براى امام خمينى احترام بسيارى قائل هستيم و برخى مى‌گويند از اين لحاظ بين ما و ملت ايران فقط در دو چيز اختلاف است در رنگ و زبان . در پايان از شما به خاطر اين فرصت كه به من داديد متشكرم و براى شما وملت شريف ايران آرزوى موفقيت مى‌كنم .
يکشنبه 12 خرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: رسالت]

[مشاهده در: www.resalat-news.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]