واضح آرشیو وب فارسی:قانون: 20 آذر 94 ساعت 11:32 صبح قرار بود د ر ساختمان نهاد ریاست جمهوری یک کنفرانس مطبوعاتی د اشته باشم. وزارت کشور، استاند اری تهران، وزارت اطلاعات و سایر نهاد های مسئول قول د اد ه بود ند که مراسم به خوبی و خوشی برگزار شود . اول زنگ زد م به وزیر اطلاعات آقای علوی که ببینم برنامه ها چطور پیش می رود . گفتم: «آقامحمود اوضاع چطور پیش میره؟ همه چیز برای کنفرانس مطبوعاتی من آماد ه ست؟ تحرک خاصی ند اشتیم؟» محمود آقای علوی وزیر اطلاعات جواب د اد : «امرووووز، همه چیییییز، برای برگزاری کنفرانس مطبوعااااتییییی، آماد ه استتتت! مرد م جهااااان، خود را برای این سخنرانیییی، آماد ه کرد ه اند د د د د ...» گفتم: «خب اینا که د ر حیطه اختیارات معاونت ارتباطات و روابط عمومی نهاد ه. شما از تحرکاتی که برای لغو کنفرانس مطبوعاتی انجام شد ه گزارش بد ه.» محمود علوی جواب د اد : «همه چییییز، آماد ه ستتتت، حالا چهارتا خاااار و خششششش، این گوشه موشه هاااا، یه کارایی می کننننن...» خیلی تعجب کرد م. گوشی را نگاه کرد م و د ید م به کانتکتی به نام Mahmoud irancell زنگ زد ه ام. خوب که د قت کرد م د ید م این شماره ایرانسل رئیس د ولت قبلی بود . اشتباهی او را گرفتم. احساس کرد م صد ایش با علوی فرق د ارد ها، ولی چون صد ایش آشنا بود خیلی حساس نشد م! تلفن را بد ون سلام و علیک قطع کرد م. به آقای علوی زنگ زد م که ایشان گفت: «همونطور که آقای ایرانی اشاره کرد ن، د ستگاه های اطلاعاتی و امنیتی، تمام تحرکات رو رصد کرد ه و به طور قطع با کسانی که قصد اخلال د ر نظم و همچنین برهم زد ن مراسم های قانونی رو د ارند ، برخورد قاطع قانونی انجام می شه.» با وزیر کشور هم تلفنی صحبت کرد م. پرسید م: «مشکلی که وجود ند اره نه؟ برگزار می شه د یگه؟» گفت: «مطمئن باشید که ما د ر وزارت کشور امنیت رو تضمین می کنیم. خون از د ماغ کسی نخواهد اومد .» امید وار شد م و کمی استراحت کرد م تا وقت سخنرانی برسد . نیم ساعت ماند ه به سخنرانی عد ه ای که بسیار نگران و د غد غه مند به نظر می رسید ند جلوی د ر تظاهرات کرد ند ... ساعت 15:22 بعد ازظهر از شوک که خارج شد م، به علوی و رحمانی فضلی زنگ زد م. به آقای علوی گفتم: «مگه شما نگفتی همه چیز رو زیر نظر د ارم؟ پس چرا این اتفاق افتاد و متوجه نشد ین؟» گفت: «ما که متوجه شد ه بود یم. منتها ما قصاص قبل از جنایت که نمی تونیم بکنیم. اول باید خطا رو مرتکب بشن بعد د ستگیرشون کنیم.» پرسید م: «الان یعنی همه شون د ستگیر و تحویل مقامات د اد ه شد ن؟!» گفت: «نه د یگه. تازه قراره بچه ها نامه پیگیریش رو بزنن، من ظرف این هفته نامه شون رو امضا می کنم. فعلا د ر جلسه هستم. فرد ا هم ناهارم. پس فرد ا هم مرخصی!» به رحمانی فضلی هم گفتم: «د رود به تأمین امنیتتون. چی شد پس؟» گفت: «آقا ما گفتیم امنیت رو تأمین می کنیم که کرد یم. شما میون معترضان یک نفر رو نشون بد ه که آسیب د ید ه باشه. هیچی! حتی یک نفر نیست! خب اگه تأمین رو امنیت نمی کرد یم به این موفقیت د ست پید ا می کرد ین؟! این مصد اق بارز زند ه باد مخالف من بود .» گفتم: «آقا الان د وساله زند ه باد مخالف من رو عمل کرد ین. یه کمی هم «زند ه باد موافق من» رو اعمال کنید . گناه د ارن، تا د هنشون برای موافقت باز میشه هزار انگ بهشون می چسبونن و هزینه واسشون ایجاد می کنن. یه کمی هم به فکر خود مون باش. اینقد ر نسبت به مخالف ترحم کرد ن هم خوب نیست.» وقایع نگار 20 آذر 94 1. علی رغم قول د ولت، جلسه منتجب نیا و غفاری هم د ر کرج به علت اغتشاش تند روها لغو شد .
یکشنبه ، ۲۲آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قانون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]