محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846281954
روش برخورد پیامبر اسلام(ص) با دشمنان
واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: رئیس پژوهشکده علوم و معارف حدیث تبیین کرد؛ روش برخورد پیامبر اسلام(ص) با دشمنان
رئیس پژوهشکده علوم و معارف حدیث نحوه برخورد پیامبر اکرم (ص) به بررسی نحوه برخورد پیامبر اکرم (ص) با مشرکان، یهودیان، قبایل نیمهوحشی، منافقان و مردم ضعیفالایمان پرداخت. به گزارش ایلنا به نقل از پایگاه اطلاعرسانی حضرت آیتالله خامنهای٬ از جمله مشکلاتی که همه انقلابها با آن دست و پنجه نرم میکنند وجود دشمنانی بر سر راه تحقق اهداف آنهاست. انقلاب اسلامی پیامبراکرم (ص) هم از این قاعده مستثنی نبود. در طول ده سالی که ایشان در مدینه تشکیل حکومت دادند با چند گروه از دشمنان که تهدید جدی برای ایشان محسوب میشدند مواجه بودند٬ از منظر رهبر انقلاب، مشرکان، یهودیان، قبایل نیمهوحشی، منافقان و مردم ضعیفالایمان پنج دشمن اصلی جامعه تازه متولّد شده مدینه بودند. حجتالاسلاموالمسلمین سید محمدکاظم طباطبایی رئیس پژوهشکده علوم و معارف حدیث در گفتوگویی به نحوه برخورد پیامبر اکرم (ص) با سه جریان از آن پنج دسته پرداخته است: پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در عمر شریف خودشان با طیفهای مختلفی از مخالفان و دشمنان مواجه بودند. حال میخواهیم یک نوع طیفشناسی نسبت به این مخالفین داشته باشیم و مهمتر از این، نحوهٔ مواجههٔ پیامبر اکرم با این گروههاست. در واقع در این گفتوگو میخواهیم به مبانی رفتار پیامبر در مواجهه با دشمنان دست پیدا کنیم. تحلیل وضعیت اجتماعی در دورهٔ پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیازمند پیشداشتههای فراوانی است تا وضعیت آن دوره را بهگونهای برای ما ترسیم کند که واقعنما باشد. اگر بخواهیم طیف مخالفین را در تقسیمبندی جای دهیم، میتوان گفت یک گروه از این مخالفین گروه مشرکینی هستند که پیشینهٔ کهنی داشتند و در بافت جزیرةالعرب دارای نفوذ بودند. در پنج سال اول حضور پیامبر اکرم در مدینه، گروهی که مقابل حضرت میایستد، مشرکین هستند. در کنار مشرکان که تعدادشان فراوان بود، گروهی فرهنگی و فرهیخته نیز بودند که آیین یهود داشتند. مسیحیان در شبهجزیره چندان گسترده نبودند، اما یهودیان وضعیتشان فرق میکرد. یهودیان بخشی از مخالفان پیامبر اکرم بودند که در مقابل حضرت صفآرایی کردند. البته باید به جریان یهود از چند منظر نگاه کرد. یکی از منظر اجتماعی و اینکه بهصورت هستههای مستقل و مرتبط باهم، ولی جدای از مشرکان و اهالی آنجا زندگی میکردند. از این منظر، پیامبر اکرم موفق شدند که این هستههای اجتماعی را متلاشی کنند. پیامبر در زمان ورود به مدینه، عهدی با یهودیان ساکن مدینه بستند و ایشان را بهعنوان یک شهروند تلقی کردند و حقوق آنها را مطابق حقوق مسلمانان قرار دادند. در آن عهدنامه هست که ما و شما باهم موظفیم از مدینه در برابر هجوم مخالفان محافظت کنیم؛ یعنی حقوق شهروندی ایشان با مسلمانان کاملاً برابر بود. این عهدنامه در کتابهای تاریخی هم آمده است، ولی آنها در جنگ احزاب مخالفت کردند و حتی یکی دو نفر از آنها قصد ترور پیامبر را داشتند. پیامبر اکرم آن سازمانیافتگی یهود در عرصهٔ نظامی را از بین برد و از این بُعد پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم موفق بودند و در هنگام رحلت پیامبر اکرم نیز یهودیان از بُعد نظامی صاحب قدرتی نبودند، اما از بُعد اجتماعی و فرهنگی قدرت داشتند و دنبال نفوذ بودند. این بهدنبال نفوذ بودن به این معناست که تفکرات اسرائیلی خودشان را ترویج و تزریق میکردند. بنابراین گروه یهودیان را باید بهعنوان یک گروه خواص در نظر گرفت که قدرت تأثیرگذاری بر تودهٔ مردم را داشتند و میتوانستند مردم را بهسمتوسوی خودشان هدایت کنند. یهودیان از این نظر جزء خواص جامعهٔ عصر پیامبر محسوب میشدند. در جامعهٔ عربی آن زمان، تشکیلات نظامی یهود از بین رفته بود، ولی آنها تفوق فرهنگی و اجتماعی خودشان را داشتند و بنا بر گزارشهای تاریخی رسیده، قدرت اقتصادی یهود نیز در این جریان بیتأثیر نبوده است. یهودیان هم از نظر اقتصادی و هم از بُعد فرهنگی، قدرت و نفوذ داشتند. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم یهود را از نظر نظامی بهشدت تضعیف کرد، اما این دشمن سازمانیافته تمام هستههای سازمانیاش از بین نرفته بود و در برخی حوزهها، صاحب نفوذ بود و از طریق فرهنگ، اقتصاد و آداب اجتماعی، رخنههایی ایجاد میکردند؛ چراکه وقتی نمیتوانستند با اسلام مبارزه کنند، در پوشش و ظاهر اسلام به نفوذ میپرداختند و به اشاعهٔ اسرائیلیات دست میزدند. آیا این پیمانهایی که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم با یهودیان بسته بودند، قبل از مواجههٔ نظامی بود؟ این پیمانها در ابتدای زمانی که پیامبر وارد مدینه شدند با قبایل یهودی بسته شد و بهنوعی پیمان عدم تعرض بود. این پیمان یعنی نهادی که تازه تشکیل شده است، میخواهد خود را از حوادث مصون بدارد. این بدان جهت است که حکومت باید امنیت طرف مقابل معاهده را تأمین کند و ایشان هم قبول میکردند. اما از سال چهارم به بعد، خیانت ایشان شروع میشود و این زمانی است که اسلام قدرت میگیرد. در تفسیر قمی در ذیل آیهٔ شریفهٔ «هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکتابِ مِنْ دِیارِهِمْ» (حشر: ۲) آمده است که سبب نزول این آیه چنین بود که در مدینه سه طایفه و دودمان از یهودیان زندگی میکردند. یکی بنینضیر بود، یکی بنیقریظه و دیگری بنیقینقاع. این سه طایفه با رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم عهدی داشتند که تا مدتی مورد احترام بود و بعداً یهودیان آن عهد را شکستند. سبب این عهدشکنی در بنیالنضیر این بود که مردی از اصحاب آن حضرت دو نفر را ترور کرده بود و قرار شد که به صاحبان خون، دیه و خونبها بپردازند. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم به میان بنیالنضیر آمد تا از آنان مقداری پول برای این منظور قرض کند. در بین افراد بنیالنضیر، کعببناشرف بود که رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم بر وی درآمد. کعب گفت: مرحباای ابوالقاسم، خوشآمدی. برخاست و چنین وانمود کرد که میخواهد طعامی درست کند، ولی در دل نقشهٔ کشتن آن حضرت را میریخت و در سر میپروراند که بعد از کشتن آن حضرت، بر سر اصحابش بتازد. در همین حال، جبرئیل نازل شد و جریان را به پیامبر اطلاع داد. حضرت برخاست و به مدینه برگشت و به محمدبنمسلمه انصاری فرمود: برو در قبیلهٔ بنیالنضیر و به مردم آنجا بگو که خدای عزوجل توطئهٔ شما را به من خبر داد. یا از سرزمین ما بیرون شوید و یا آمادهٔ جنگ باشید. آنان گفتند از بلاد تو بیرون میشویم. گاهی در سیرهٔ عملی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در مواجهه با خیانتهایی که علیه ایشان صورت میگیرد، دیده میشود که ایشان کوتاه نمیآید و نمیگذرند. یکی از همین خیانتها شاید خیانت قوم بنینضیر باشد. بله، به نکتهٔ خوبی اشاره کردید. باید دقت کرد که گاهی خیانت بهصورت فردی انجام میگیرد. مثلاً در جریان فتح مکه، فردی مثل حاطببنابیبلتعه برای حفظ خانوادهاش جاسوسی کرد و با این کار میخواست خانوادهاش مصون بماند. پیامبر هم او را عفو کرد. نمونهٔ این مطلب در جریان عبداللهابنابی که کینهٔ شخصی از اسلام داشت نیز قابل ملاحظه است. پیامبر خیلی با این شخص مدارا کردند و در نهایت هم او به مرگ طبیعی از دنیا رفت. اما گاهی یک نهاد سازمانیافته این خیانت را انجام میدهد و کار، تشکیلاتی است و به دنبال ضربه زدن به جامعهٔ مسلمین هستند، اینجا دیگر وضعیت تفاوت دارد. مثلا یهودیانی چون بنیقریظه و بنینضیر و یهودیان خیبر ارتباطی تشکیلاتی داشتند و پیامبر با مخالفت سازمانیافته بهشدت برخورد میکردند. لذا اگر این خیانتها تشکیلاتی نبودند، حضرت انعطاف از خود نشان میدادند، اما اگر بهصورت تشکیلاتی اتفاق میافتاد، سختگیرانه برخورد میکردند. به عبداللهابنابی اشاره کردید. در واقع طیف دیگری که در مقابل پیامبر نقشآفرینی منفی دارند، منافقین هستند که شاید بتوان گفت آنها هم در دو طیف سازمانیافته و شخصی فعالیت میکردند. لطفاً ابعاد این جریان را نیز توضیح دهید. در حقیقت طیف دیگری که خطر آن مهمترین نگرانی و دغدغهٔ پیامبر اکرم بود، گروه منافقین داخلی بود. البته مجموعهٔ منافقین بهصورت تشکیلاتی باهم ارتباط نداشتند و اینگونه نبود که تمامی ایشان سازمانیافته باشند، اما در درون خودشان سازماندهی داشتند خود منافقان هم طیفهای مختلفی داشتند. مثلاً برخی از ایشان مشکلاتشان با پیامبر یا اسلام، مخالفت عقیدتی و دینی نبود، مانند عبداللهابنابی که درصدد پادشاهی بود و مقدمات آن را نیز به انجام رسانده بود، اما با حضور پیامبر اکرم و ورود دین اسلام، از این هدف بازماند. حتی شاید اگر این پیشینه را نداشت، مسلمان خوبی هم میشد، اما بهخاطر اینکه موقعیتش از بین رفته بود، با پیامبر مخالفت میکرد. حتی خانوادهاش هم با وی موافق نبودند. پسرش به حضور پیامبر آمد و گفت اگر پدر من مهدورالدم است، بگذار خودم او را بکشم و پیامبر فرمودند نه. برخی دیگر از ایشان میخواستند از مقدسات علیه دین استفاده کنند. پیامبر نسبت به این طایفه سختگیرانه برخورد میکردند. نمونهٔ این برخورد را میتوان در جریان مسجد ضرار مشاهده کرد. در مسجد ضرار، این گروه داشتند بهصورت سازمانیافته، یک محل یا مرکز را برای توطئه یا ابراز مخالفت یا حتی ایجاد خدشه در وحدت مسلمانان، به وجود میآوردند و به همین دلیل، پیامبر در این زمینه مماشات نداشتند و بهصورت جدی برخورد میکردند. گروه دیگری از منافقان هم هستند که قرآن با تندی از ایشان یاد میکند و حتی به پیامبر میگوید تو آنها را نمیشناسی. بیش از شصت درصد مضامین سورهٔ توبه مربوط به منافقین است. این سوره در سالهای آخر حیات طیبهٔ پیامبر اکرم نازل شده است؛ یعنی حدود یک سال و سه چهار ماه قبل از رحلت پیامبر این آیات نازل شدهاند. میتوان فهمید چقدر عملکرد منافقان در این ایام پررنگ است. طبیعتاً ما هم نمیتوانیم بهراحتی ایشان را بشناسیم. معلوم میشود این گروه یک گروه سازمانیافته و بسیار خطرناک بوده است که در این سوره، اینقدر پررنگ به آنها پرداخته شده است. اشارهٔ گذرا و خوبی به چند طیف از دشمنان و مخالفان پیامبر بهویژه مشرکین، یهود و منافقین داشتید. گروه دیگری هم بود؟ دنیای اسلام در دوران نضج و بالندگی خود، دشمنان دوردست بیرونی نیز داشت، مثل حکومت ایران یا حکومت روم شرقی (ترکیهٔ کنونی). اینها نیز دشمن محسوب میشدند، ولی بهعلل متفاوت، تصرف این منطقه برایشان مهم نبود و جاذبهای هم برای ایشان نداشت و با وجود اینکه پیامبر برای ایشان نامه هم نوشته بود، خیلی عادی برخورد کردند. رویکرد پیامبر با این دشمنان، رویکرد هدایتگری است. در نامههایی که ایشان در سال ششم هجری مینویسند و به مناطق مختلف جهان مانند ایران، روم، حبشه، مصر و... میفرستند، رویکرد حضرت رویکرد هدایتگرانه است. یعنی درصدد دعوت آنها به دریافت حقیقت و راه درست سعادت یعنی دین اسلام است. به نظر میرسد چنین رویکردی نسبت به دشمنان در زمان حکومت حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز توسط ایشان دنبال شد. بله، امیرالمؤمنین علیهالسلام چند جمله دربارهٔ تاریخ دارند که بسیار رهگشا هستند. حضرت میفرمایند کل وقایع پیشینیان را یاد بگیر و ملاک و معیار آنها را استخراج کن. اگر بتوانیم این ملاکات تاریخی را استخراج کنیم، این نگاه تحلیلی به وقایع تاریخی، به ما راهکار میدهد تا در برابر حوادث مختلف موضع صحیحی اتخاذ کنیم. هماننطور که گفته شد پیامبر اکرم، هم در خصوص مشرکان، هم در مورد یهودیان و هم در مورد منافقین، آنجاهایی که سازماندهی یا مخالفت تشکیلاتی وجود دارد که بهگونهای به بنیان دین یا جامعه ضربه میزند، با آنها مقابله میکنند. اما اگر مخالفت هست، ولی نظر مخالف یک نظر تشکیلاتی نیست، حضرت با این جریان مدارا میکنند. عین این قضیه در تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز قابل مشاهده است. برای مثال، حضرت در جنگ جمل خیلی نسبت به مخالفین سهل گرفتند؛ یعنی به مجرد اینکه لشکر متلاشی شد، فرمودند دیگر جنگ تمام است و ادامه نداند، اما در جنگ صفین سختگیرانهتر عمل کردند. حتی در جنگ نهروان هم همینگونه بود. سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که تفاوت این دو جنگ چه بود و چرا حضرت این دو موضع را اتخاذ کردند. تفاوت اینها به خاطر این بود که در جنگ جمل، در مرحلهٔ اول، هستهٔ اصلی مدیریت جنگ با کشته شدن طلحه و زبیر متلاشی شد و زمانی که هستهٔ مرکزی از بین رفت، امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند با مردم هیچکاری نداشته باشید؛ یعنی کسی حق نداشت هیچ تعرض کوچکی به مردم کند، درحالیکه در جنگ صفین آدمها و کشتهها چند برابر جنگ جمل بودند و آن هستهٔ مرکزی، یعنی معاویه، عمروعاص، ولیدبنعقبه و عبیداللهبنعمر، هنوز سرکار بودند. بنابراین حضرت با آنها خیلی سختگیرانهتر برخورد میکند. در جنگ نهروان هم اینگونه است. در این جنگ امیرالمؤمنین علیهالسلام مرتب تعداد نفرات طرف مقابل را کم کردند و تعداد دوازده هزار نفر طرف مقابل را در چند مرحله توانستند به دو هزار و هشتصد نفر تقلیل دهند، ولی از تعداد باقیمانده نگذشتند، چون در این تشکیلات، هستهٔ اصلی وجود داشت. لذا هرچقدر در تحلیل تاریخی، دقت خود را بالا ببریم، میتواند ملاک و معیار بهتری برای امروز ما باشد که چگونه عمل کنیم. با همین نگاه و تحلیل تاریخی که فرمودید، دشمنان انقلاب اسلامی را چگونه طیفبندی میکنید؟ گاهی ممکن است دشمنان با سازماندهی میخواهند بنیان نظام را از بین ببرند. در این موارد باید با ایشان قاطع برخورد کرد. اما گاهی طیف و جریانی مخالف، به بنیان نظام کاری ندارند و تنها در پی قدرتطلبیاند، تشکیلات هم دارند اما برای ضربه زدن به اساس دین و نظام فعالیت نمیکنند. این گروه ممکن است در هر جناحی هم باشند. طبعا مواجههٔ با این دشمنان با گروه اول تفاوت دارد. به نظر میرسد که ما باید دشمنان را در دورهها و گروههای مختلف، متفاوت ببینیم. در یک نظر میتوان گفت ما یک دشمن خارجی و یک دشمن داخلی داریم و اینها باهم متفاوتاند. این دو دشمن داخلی و خارجی نیز دو گونه هستند. گاهی دشمنان سازمانیافته هستند و گاهی خیر، صرفاً یک مخالفت فردی و جزئی است. اینها باهم متفاوت هستند. ضمن اینکه این دشمنیها با روشهای مختلف بروز پیدا میکنند. برای مثال، همانطور که ذکر شد، در دوران عدم ثبات یا در دورهٔ استقرار، برخورد با دشمنیها باید متفاوت باشد. هریک از این عوامل میتوانند در رویکرد ما نسبت به دشمنیها تأثیرگذار باشند. اگر ما در دوران عدم ثبات باشیم، باید با احتمال تشکیلاتی بودن یک جریان، نسبت به آن حساس شویم. مثلاً جریان کودتای نوژه یک حرکت تشکیلاتی برای ضربه زدن به انقلاب بود که بر اثر یک اتفاق کشف شد. اینگونه نبود که نهادهای انقلابی آن را کشف کرده باشند. این اتفاق زمانی افتاد که هنوز ثبات و استقرار در کشور نهادینه نشده بود. در مواقع اینچنینی، حرکت باید در نطفه خفه شود. گاهی ممکن است دشمنان با سازماندهی میخواهند بنیان نظام را از بین ببرند. در این موارد باید با ایشان قاطع برخورد کرد. اما گاهی طیف و جریانی مخالف، به بنیان نظام کاری ندارند و تنها در پی قدرتطلبیاند، تشکیلات هم دارند اما برای ضربه زدن به اساس دین و نظام فعالیت نمیکنند. این گروه ممکن است در هر جناحی هم باشند. طبعا مواجههٔ با این دشمنان با گروه اول تفاوت دارد. این مسئله را میتوانیم در کشورهای خارجی هم ببینیم. ممکن است کشوری از نظر جمعیتی یا قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی در حدی باشد که جزء قدرتهای بزرگ جهانی محسوب میشود، ولی در پی ضربه زدن به بنیانهای ما نیست. طبیعتاً در رویکردی که پیامبر اکرم نسبت به این دولتها داشتند، بحث جنگ مطرح نیست. ایشان برای روم و ایران نامه مینویسند و آنها را دعوت به هدایت میکنند. برای مثال میتوان گفت کشورهایی مثل چین یا ژاپن درعینحال که در پی قدرت اقتصادیاند، بهدنبال سیطرهجویی نیستند. این در حالی است که ممکن است کشوری از نظر اقتصادی ضعیفتر از این کشورها باشد، اما بهدنبال سیطره باشد. به نظر میرسد که کشورهای غربی اینگونه هستند. برای مثال، کشور انگلستان با وجود اینکه قدرت سابق را ندارد، دنبال پهن کردن چتر خودش است. باید بین این کشورها تفاوت قائل شد. مثلاً روسیهٔ فعلی در وضعیتی نیست که امکان سیطره داشته باشد یا در پی آن باشد و طبیعتاً این کشور با کشوری مانند فرانسه متفاوت است. این تفاوتها را در برخوردهای پیامبر با جریانهای مختلف جامعهٔ آن روزگار میتوان مشاهده کرد.
۱۳۹۴/۰۹/۲۰ ۱۴:۳۸:۳۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]
صفحات پیشنهادی
روش برخورد پیامبر(ص) با دشمنان
جمعه ۲۰ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹ ۳۲ از جمله مشکلاتی که همه انقلابها با آن دست و پنجه نرم میکنند وجود دشمنانی بر سر راه تحقق اهداف آنهاست انقلاب اسلامی پیامبراکرم ص هم از این قاعده مستثنی نبود در طول ده سالی که ایشان در مدینه تشکیل حکومت دادند با چند گروه از دشمنان که تهدید جدی برای ایروش برخورد پیامبر(ص) با دشمنان/طیفشناسی مخالفین سرسخت یک انقلاب
روش برخورد پیامبر ص با دشمنان طیفشناسی مخالفین سرسخت یک انقلابپیامبر در زمان ورود به مدینه عهدی با یهودیان ساکن مدینه بستند و ایشان را بهعنوان یک شهروند تلقی کردند و حقوق آنها را مطابق حقوق مسلمانان قرار دادند به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفحجتالاسلام معزی در مراسم عزاداری دهه آخر صفر حزب موتلفه: جامعه نیاز به رحمت اسلامی و اخلاق پیامبر (ص) دارد/ و
حجتالاسلام معزی در مراسم عزاداری دهه آخر صفر حزب موتلفه جامعه نیاز به رحمت اسلامی و اخلاق پیامبر ص دارد وظیفه داعش ایجاد نفرت از اسلام استنماینده ولی فقیه در جمعیت هلال احمر گفت امروز جامعه نیاز به رحمت اسلامی دارد ما نماینده اسلام هستیم و نباید کاری کنیم که تنفر ایجاد شودانجمن اسلامی مدرسین دانشگاه شهید چمران خواستار برخورد با برهمزنندگان مراسم 16 آذر شد
در بیانیهای انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه شهید چمران خواستار برخورد با برهمزنندگان مراسم 16 آذر شد ایلنا انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه شهید چمران اهواز در محکومیت اتفاقات روز شانزدهم آذر اهواز بیانیهای صادر کرد به گزارش ایلنا متن بیانیه انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه شهید چمران ااسلام ستیزی به فروشگاه های زنجیره ای اتریش رسید
اسلام ستیزی به فروشگاه های زنجیره ای اتریش رسید یک فروشگاه بزرگ زنجیره ای در اتریش به علت فشارهای اسلام ستیزان فروش گوشت حلال را در شعبههای خود ممنوع کرد به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر به نقل از پایگاه خبری اینترنتی المصراوی روزنامه لالیبر چاپ بلژیک نوشت فروشگاه زنجیرهماجرای طلب حلالیت پیامبر اسلام(ص) از مردم به روایت رهبر انقلاب
پایگاه اطلاعرسانی آیتالله خامنهای منتشر کرد ماجرای طلب حلالیت پیامبر اسلام ص از مردم به روایت رهبر انقلاب در آستانه سالروز رحلت پیامبر ص پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI IR بخشی از فیلم بیانات رهبر انقلاب در نماز جمعه ۲۸ اردیبهشت تهران را منتشر کرد به گزارش ایلنا به نقل از پایگحسینی در مجمع اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان: فرهنگ پیامبر عزت و ذلت ناپذیری است/برخی که در رکاب امام(ره) بود
حسینی در مجمع اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان فرهنگ پیامبر عزت و ذلت ناپذیری است برخی که در رکاب امام ره بودند گفتههای ایشان را نادیده میگیرندوزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت امام ره وقتی میگفتند پشتیبان ولایت فقیه باشید تا کشور شما آسیب نبیند به این دلیل بود که با مشکلحجتالاسلام نصوری در گفتوگوی با فارس: بهترین اعمال به روایت پیامبر(ص)/ میراث ۵۶۰ روایت مهدوی از رسول مهربانی
حجتالاسلام نصوری در گفتوگوی با فارس بهترین اعمال به روایت پیامبر ص میراث ۵۶۰ روایت مهدوی از رسول مهربانیهامعاون مرکز تخصصی مهدویت گفت در روایات مهدوی پیامبر اعظم ص چند نکته مهم مطرح شده است یکی از نکات قطعی بودن ظهور است پیامبر ص خطاب به حضرت زهرا س میفرماید بشارت بمراسم ختم قرآن به مناسبت رحلت پیامبر اسلام و شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و حضرت امام رضا علیه السلام
کانون هلال احمر دانشجویی مراوه تپه به مناسبت ایام سوگواری روزهای آخر ماه صفر مراسم ختم قرآن برگزار نمود به گزارش اترک درغم از دست دادن پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی صل الله و علیه و آله و سلم و دو دردانه بزرگوارشان حضرت امام حسن مجتبی و حضرت امام رضا علیهم السلام به سوگ می نشینیم-
سیاسی
پربازدیدترینها