واضح آرشیو وب فارسی:سراج24: امام حسن(ع) در حدیث دیگری می فرمایند: «به خدا قسم، آنچه من عمل کردم، برای شیعیانم بهتر و پرمنفعت تر از طلوع و غروب خورشید است».به گزارش خبرنگار سیاسی سراج24 ، به نظر می رسد در سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام ، بهترین موضوع بررسی، صلح آن حضرت با معاویه است که مقام معظم رهبری از آن به پرشکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ تعبیر کردند . انواع برداشت ها از وقایع تاریخی، انواع عملکردها را می سازند. سیاستمداران از برخی از وقایع تاریخی یعنی با یک نوع خوانش خاص از وقایع تاریخی برای رسمیت بخشیدن به سیاستهای خود استفاده می کنند. در این دوسال دولت یازدهم این اتفاق فراوان رخ داده است . سوء استفاده از تاریخ و وقایع تاریخی و در واقع تحریف آنها، همیشه مورد سوال جوامع قرار نمی گیرد، چرا که ممکن است به دلایل متعدد حافظه تاریخی جامعه کم شده باشد . در مورد برخی وقایع اما این موضوع مطرح نیست. وقایعی که هر سال بازخوانی می شوند. برای مثال هر سال در مورد عاشورا یک قرائت با دلایل مشخص از قیام امام حسین(ع) برای مردم بازخوانی می شود. حال اگر در این میان رییس جممهور اگر بگوید «کربلا درس مذاکره بود»، به واقع با تحریف تاریخی تلاش کرده، مذاکره را توجیه کند. موارد دیگری نیز وجود دارد . صلح امام حسن(ع) یکی از این موارد است که همواره در دوسال گذشته از سوی دولت و طرفداران رسانه ای اش مطرح شده است. تطبیق توافق و مذاکرات و ... با صلح امام حسن(ع) موضوعی است که به استناد با آن مذاکرات توجیه می شد . کارشناسان تاریخی و مذهبی اما به این تحریف های تاریخی پاسخ داده اند. حجت الاسلام پناهیان در این باره معتقد است: اگر مذاکرات هسته ای را با صلح امام حسن (ع) تطبیق دهیم بسیار فاجعه آمیز است و این یک توهین بزرگ به ملت می شود، زیرا نامردی فرماندهان امام حسن(ع)، خیانت اطرافیان و ضعف ایمان مردم بود که صلح را به امام تحمیل کرد. اگر بگوییم مذاکرات مثل صلح امام حسن (ع) هست این افتخاری برای ملت ما نیست زیرا که این تطبیق تاریخی به این معناست که مردم ما به امام خود خیانت کرده و برای ادامه راه و مقاومت از خود ضعف نشان دادند که اگر کمی تامل کنیم متوجه می شویم به هیچ وجه اوضاع صلح امام حسن (ع) مشابهتی با شرایط ما و آنچه در زمان ما می گذرد ندارد، زیرا ما الان در اوج اقتدار و انگیزه برای دفاع از حق و مقاومت هستیم. تطابق این دو واقعه باهم شایسته و صحیح نیست . دکتر محمد حسین رجبی دوانی نیز در این باره می گوید: عطف به شرایطی که پیش از پذیرش صلح بر امام حسن مجتبی تحمیل شد می توان به این نتیجه رسید که دعوی افرادی که شرایط کنونی ما را با شرایط امام حسن مجتبی قیاس نموده و از تعبیر مقام معظم رهبری در مورد نرمش قهرمانانه سوء استفاده می نمایند یک مغالطه تاریخی فاحش است. درحالی کاربرد اولیه این تعبیر توسط معظم له در مورد صلح امام حسن مجتبی مورد استناد غلط این طیف قرار می گیرد که باید گفت به رغم کاستی های مسئولین از ابتدای انقلاب تا کنون ، قاطبه مردم ایران ولایتمدار و پابند به امر ولی فقیه هستند که مظاهرآن پس از 36 سال در ایام الله 22 بهمن و روز قدس و ... مشهود است . ایران با گذشت 36 سال از پیروزی انقلاب ، انبوهی ازجوانان راسخ را در اختیار دارد که با علم و عقیده کامل حاضرند بدون درنگ جان خود را برای اجرای فرامین ولی امر مسلمین فدا کنند. حال آنکه از این عده فدائی جز تعداد انگشت شماری در اطراف امام حسن مجتبی حاضر نبودند. ما شاهد بودیم که در زمان پذیرش قطعنامه 598 از سوی امام خمینی احدی از فرماندهان جنگ به ایشان اعتراضی نکردند حال آنکه امثال «سلیمان بن صرد خزاعی» پس از پذیرش صلح از سوی امام حسن علیه السلام ، نزد حضرت آمد و گفت: «السلام علیک یا مذل المومنین؛ سلام بر تو که مؤمنان را خوار کردی . » درحالی که مقام معظم رهبری شرایط امروز ما را برابر با شرایط بدر و خیبر برابر دانسته اند باید از مغالطه جویان پرسید که آیا شرایط فعلی ما در جمهوری اسلامی ایران همانند شرایطی است که امام حسن مجتبی در زمان پذیرش صلح با معاویه با آن روبرو بود؟ ! دکتر حشمت الله قنبری نیز در مرود تطبیق مذاکرات با صلح امام حسن می گوید: اگر منظور رئیس جمهور محترم از بازخوانى عصر امام مجتبى تطبیق تاریخى با شرایط امروز کشور ما باشد، این تطبیق به لحاظ مفهوم تاریخى اساسا نادرست و به نوعى ظلم به ملت بزرگ ایران است. زیرا مردمان عصر حضرت امام حسن و حضرت سید الشهداء مردمانى بودند، متلون و دمدمى مزاج که حضور امام و امر امامت او را در استخدام خواسته ها و امیال خود مى دیدند و مى خواستند و عهد و میثاق آنها با امام زمانشان براى اقامه امر خدا و بازگشت به عصر عزت و عظمت به تاراج رفته نبود ، لذا براى احقاق حق و صیانت از کیان اسلام و شرف اسلامى و انسانى نه تنها از روح مجاهده و ایثارگرى برخوردار نبودند، بلکه در خاص و عام جامعه ی وقت، عطش خیانت، دین به دنیا فروشى و به ننگ وابستگى به طاغوت شام تن سپردن بر همه چیز احاطه داشت. امام حق حاضر بود اما مامومین صالح مجاهد بسیار کم بود . در این میان حقیقت تاریخ چه شهادت می دهد؛ به گواه تاریخ امام مجتبی، به دلیل حفظ و بقای اسلام، جلوگیری از خونریزی و نداشتن یارانی راسخ و با ایمان مجبور به صلح شد، نه اینکه صلح خواست قلبی او باشد . امام مجتبى(علیه السلام) در پاسخ شخصى که به صلح آن حضرت اعتراض کرد، عوامل و موجبات اقدام خود را چنین بیان نمود: من به این علت حکومت و زمامدارى را به معاویه واگذار کردم که اعوان و یارانى براى جنگ با وى نداشتم. اگر یارانى داشتم شبانه روز با او مى جنگیدم تا کار یکسره شود. من کوفیان را خوب مى شناسم و بارها آنها را امتحان کرده ام. آنها مردمان فاسدى هستند که اصلاح نخواهند شد، نه وفا دارند، نه به تعهدات و پیمان هاى خود پایبندند و نه دو نفر با هم موافقند. بر حسب ظاهر به ما اظهار اطاعت و علاقه مى کنند، ولى عملاً با دشمنان ما همراهند . امام حسن(ع) در خطبه اى دیگر می فرمایند: «در شگفتم از مردمى که نه دین دارند و نه شرم و حیا. واى بر شما! معاویه به هیچ یک از وعده هایى که در برابر کشتن من به شما داده، وفا نخواهد کرد. اگر من با معاویه بیعت کنم، وظایف شخصى خود را بهتر از امروز مى توانم انجام بدهم، ولى اگر کار به دست معاویه بیفتد، نخواهد گذاشت آیین جدم پیامبر را در جامعه اجرا کنم. به خدا سوگند (اگر به علت سستى و بی وفایى شما) ناگزیر شوم زمامدارى مسلمانان را به معاویه واگذار کنم، یقین بدانید زیر پرچم حکومت بنى امیه هرگز روى خوش و شادمانى نخواهید دید و گرفتار انواع اذیت ها و آزارها خواهید شد. هم اکنون گویى به چشم خود مى بینم که فردا فرزندان شما بر در خانه فرزندان آنها ایستاده و درخواست آب و نان خواهند کرد؛ آب و نانى که از آن فرزندان شما بوده و خداوند آن را براى آنها قرار داده است، ولى بنى امیه آنها را از در خانه خود رانده و از حق خود محروم خواهند ساخت» امام حسن مجتبی(ع) در پاسخ کسی که وی را پس از پذیرش صلح، با جمله «یا مُذِلَّ المُؤمِنین: ای خوارکننده مؤمنان» خطاب کرد، فرمود : من، خوارکننده مؤمنان نیستم، بلکه عزّت دهنده آنان می باشم؛ زیرا هنگامی که دیدم شما را توان برابری و ایستادگی با سپاهیان شام نیست، امر حکومت را واگذاردم تا من و شما باقی بمانیم. همان طوری که شخص دانایی، یک کشتی را عیب دار می کند تا برای مالکان و سرنشینانش باقی بماند (اشاره به داستان قرآنی حضرت موسی و حضرت خضر درسوره کهف). داستان من و شما این چنین است، تا بتوانیم میان دشمنان و مخالفان باقی بمانیم. امام حسن(ع) در حدیث دیگری می فرمایند: «به خدا قسم، آنچه من عمل کردم، برای شیعیانم بهتر و پرمنفعت تر از طلوع و غروب خورشید است». همچنین نقل شده است پس از ماجرای صلح، حجر بن عدی نزد امام حسن(ع) آمد و به آن حضرت اعتراض کرد و گفت: روی مؤمنان را سیاه کردی؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: «این طور نیست که همه افراد چیزی را که تو می خواهی بخواهند و یا مثل تو فکر کنند. کاری که من انجام دادم، جز برای حفظ جان و ابقای شما نبود».
پنجشنبه ، ۱۹آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سراج24]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]