واضح آرشیو وب فارسی:عصر بانک: فروشنده انحصاری دلار در ایران البته دولت است، اما دولت هزینه را به بخش خصوصی منتقل می کند، آن هم ضعیف ترین های بخش خصوصی.عصر بانک ؛تورم، کاهش ارزش پول است. طبیعتا اگر دو ارز کاهش ارزش متفاوتی تجربه کنند، نرخ برابری شان باید فرق کند. مثلا اگر دلار ۳۰۰۰ تومان است و تورم آمریکا یک درصد ولی تورم ایران 16 درصد، یعنی تومان ۱۵ درصد بیش از دلار کاهش ارزش داشته. این باید در نرخ برابری خود را نشان دهد و دلار با 15 درصد افزایش از ۳۰۰۰ تومان به ۳۴۵۰ تومان برسد. اگر نرخ اسمی بازار در حد ۳۰۰۰ تومان ماند، یعنی به ازای هر دلار معامله شده، فروشنده ۴۵۰ تومان سوبسید داده است. فروشنده انحصاری دلار در ایران البته دولت است، اما دولت هزینه را به بخش خصوصی منتقل می کند، آن هم ضعیف ترین های بخش خصوصی. آن ۴۵۰ تومان سوبسید از جیب کشاورز و صنعتگر درمی آید. وقتی گوجه فرنگی گران می شود و همه فریاد می زنند و با دلار ارزان گوجه فرنگی وارد می شود این کشاورز ایرانی است که ضرر می کند. وقتی قیمت مرغ باب میل مردم نیست و متولی بازرگانی به جنگ مرغدار می رود تا با دلار ارزان مرغ ارزان خارجی روانه بازار کند، یک کارآفرین ایرانی سوبسید ۴۵۰ تومانی را پرداخت می کند. اگر دلار ۴۰۰۰ تومان بود که مرغ وارداتی ارزان تر از مرغ ایرانی نمی بود. دلار ارزان نگه داشته می شود تا مرغ و گوجه شهرنشینان را ارزان کند. آن سوبسید که اگر از فروردین سال 92 محاسبه کنیم، سر به 1500 تومان به ازای هر دلار می زند و از جیب کشاورز و صنعتگر می رود، بخشی به جیب مصرف کننده شهری و بخش بیشتری به جیب خارجی ها می رود، هم تولید کننده خارجی و هم مصرف کننده خارجی. پس سیاست ارزی ما بر مبنای سوبسید دادن به خارجی ها از جیب نیازمندترین اقشار جامعه ما است؟ بله! باغات سرسبز و مزارع پربار می خواهیم یا زاغه نشینی در حومه شهر؟ کارآفرینی و شغل برای کارگر و مهندس ایرانی را می خواهیم یا کارگاه های ورشکسته داخلی و رفاه خارجی ها را؟ در شرایط ایده آل، دلار باید هر ماه متناسب با تفاضل تورم ایران و آمریکا افزایش یابد. رای دهنده شهرنشین هم باید توقعاتش را واقع گرایانه کند. همه ما، از کارمند و کشاورز تا کارآفرین و تاجر در یک کشتی هستیم، کشتی ای به نام ایران. این کشتی اگر کج شود، چپ می شود و همه را غرق می کند. دلار ارزان تعادل این کشتی را برهم می زند. نرخ دلار بالاخره واقعی می شود؛ چراکه جیب سوبسید دهنده دلار بی انتها نیست، اما دو سوال بی پاسخ می ماند. یکی اینکه تا چه مدت دیگر فشار به کشاورز و صنعتگر را ادامه می دهیم، قبل از افزایش دلار؟ سوال دوم این است آن گاه که دلار جهید، آیا درس می گیریم و ارزش دلار را ماهانه و متناسب با تورم افزایش می دهیم یا خیر؟ دکتر پویا ناظران /دنیای اقتصاد
چهارشنبه ، ۱۸آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر بانک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]