واضح آرشیو وب فارسی:19دی آنلاین: بسیاری از خبرنگاران چیره دست تر از من از تلاش برای مصاحبه با یک گیشا دست خالی بازگشته اند. مصاحبه با یک گیشا یا حتی سرک کشیدن به دنیای پرزرق و برق و مملو از "گل و بیدهای مجنون" گیشاها تقریباً کاری است غیرممکنکیکومارو، گیشای مشهور آلیستر هیمر*: سکانسی در فیلم 007ای "فقط دو بار زندگی می کنید" وجود دارد که در آن مامور سرویس مخفی ژاپن به جیمز باند می گوید: "در ژاپن مردها مقدمند، و زنها دوم." به گزارش آژانس خبری فرانسه، تقریباً پنجاه سال گذشته و با وجود شهرت ژاپنی ها به ادب و اخلاق، برخلاف غرب "خانمها مقدمند" هنوز وارد فرهنگ محلی ژاپن نشده است. اخیراً سفری به شهر عرفانی کیوتو داشتم تا علت موضوع را پیدا کنم. اما اول باید یک گِیشا پیدا می کرد. کاری که گفتنش از انجامش آسانتر است. بسیاری از خبرنگاران چیره دست تر از من از تلاش برای مصاحبه با یک گیشا دست خالی بازگشته اند. مصاحبه با یک گیشا یا حتی سرک کشیدن به دنیای پرزرق و برق و مملو از "گل و بیدهای مجنون" گیشاها تقریباً کاری است غیرممکن . بنابراین وقتی که یکی از دوستانم که در صنعت مد کار می کند گفت که شاید بتواند من را به یک گیشا معرفی کند، چند لحظه ای نفسم بند آمد. من و گیشا در یک چایخانۀ سنتی در منطقۀ تفریحی گیون ملاقات کردیم. ناحیۀ گیون کیوتو گیشاهای عروسک شکل با کیمونوهای پرطمطراق و صورتهایی که با پودر سفید شده، در خیابانهای سنگفرشی بیرون از چایخانه با متانت و انگار که معلقند راه می روند. درست مثل قرن هفدهم. خم شدم تا از دری کوتاه وارد شوم، و بعد انگار که در زمان سفر کرده بودم. کیکومارو، گیشا مشهور ، وقتی که برای مصاحبه وارد شد، ابتدا فروتنانه تعظیم کرد و سپس لهجۀ ملایم کیوتویی گفت: "اُ-کینی" که یعنی تشکر. سپس، دو زانو روی زیرانداز تاتامی نشست. گیشاها – یا به زبان کیوتویی "گیکو"ها- دقت زیادی به خرج می دهند که حتماً سه قدم پشت مرد حرکت کنند. چیزی که حتماً تن فعالان حق رای زنان را در قبر می لرزاند. کیکومارو، سریعاً پاسخ من را می دهد: " صبر کن. اگر خوب به این موضوع فکر کنی، خیلی طبیعی است. مردان با شخصیت به این خاطر که خیال می کنند خبری است نیست که جلو راه می روند. قدیمها به این خاطر که مردم شمشیر داشتند، راه رفتن در بیرون خطرناک بود و ممکن بود اتفاقی برایتان بیافتد. به این خاطر بود که مرد در جلو حرکت می کرد. " گیشا با دارا بودن هنرهای ژاپنی نظیر رقص، عود نوازی و نواختن سه تار ژاپنی، وظیفه دارد تا مهمانان شخصی را در هنگام شام یا دورهمی سرگرم کند. کارآموزان گیشا در حال صحبت مشتریان یک رستوران سنتی این مشتریان که اغلب سیاستمدران پرنفوذ یا تاجر هستند، تا وقتی که صورتحساب سنگین ماهانه را دریافت نکرده اند، حتی نمی دانند که هزینۀ اش چقدر بوده است. کیکومارو می گوید: "مردم فکر می کنند که کار پر زرق و برقی است، اما در واقع آزمون قدرت است. گیشاها خیلی پوست کلفت هستند." در ژاپن، آموزش تا سن 15 سالگی اجباری است. گیشاهای کیوتو، پس از فارغ التحصیلی از مدرسه، ابتدا به عنوان پیشخدمت کار خود را آغاز می کنند و خیلی زود به مقام "مایکو" یعنی رقاص می رسند. سپس پنج سال، هنرهای نمایشی، رفتار اجتماعی مناسب و مهارتهای گفتگو را آموزش می بینند. آنها معمولاً در حول و حوش 20 سالگی به لقب گیشا نائل می شوند. "مایکو"ها، کارآموزان گیشا شدن با این وجود، سنتهای سختگیرانه ای که زندگی حدود 175 گیشایی که در کیوتو کار می کنند را احاطه کرده، در تضاد کامل با آزادی و فراق بالی است که زنان ژاپن مدرن از آن بهره می برند. من از کیکومارو پرسیدم که آیا تا به حال از مسیری که انتخاب کرده پشیمان نشده است و او با لحن تاثر برانگیز و صادقانۀ گیشاهای کیوتو پاسخم را داد. او سر تکان داد و گفت: "شما پیوسته آگاهید که زندگیتان نورمال نیست. این سبک زندگی شما را در قالب گیشا می ریزد و شما از عموم احساس جدایی می کنید. اگر یک مایکو در راهش به یک دورهمی و کیمونو به تن، عده ای دختر دبیرستانی هم سن اش را در یونیفرم دبیرستان ببیند، به این فکر می کند که اینها حتماً دارند می روند که بیرون شام بخورند و خودش مجبور است که برود روی کف تاتامی بنشیند. او وقت خصوصی ندارد و با سه چهار دختر دیگر هم اتاق است." کیکومارو که حالا 31 ساله است، ادامه می دهد: "شما برای گیشا شدن سالهای نوجوانیتان را قربانی می کنید و بعضی وقتها احساس می کنید که دلتان می خواهد تسلیم شوید. اما باید بر این احساسات غلبه کنید." گیشاها مجرد زندگی می کنند و زمانی که متاهل شوند، باید از این حرفه کنار بکشند. گیشاها حتی کارهای روزمره ای نظیر یک چیزبرگر خوردن ساده را هم باید همچون ماموریتی مخفیانه و پوشش مبدل انجام دهند." کیکومارو می گوید: "ما خیلی باید مراقب تصویری که از خودمان نشان می دهیم باشیم. در نتیجه اگر یک مایکو هوس سیب زمینی سرخ کرده بکند، باید لباس جین بپوشیم و بعد به رستوران فست فود آن سر شهر برویم، سیب زمینی را بگیریم و بیاوریم مخفیانه بخوریم." پرسیدم که آیا در فیسبوک هم هست؟ لبخند زد و جواب داد: "نه، عزیزم." مایکوهای توکیو منبع: فرارو
سه شنبه ، ۱۷آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: 19دی آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]