واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ستاد خبري سفر مقام معظم رهبري به استان فارس همزمان با سفر ايشان به شيراز بر آن است تا با مرور اين خاطرات و حكايات كه در پايگاه اطلاع رساني و نشر آثار مقام معظم رهبري منتشر شده است گامي ديگر در جهت تبيين انديشههاي رهبر انقلاب و توجه به نكات ژرف و آموزنده در زندگي ايشان بردارد. طعم پيشنمازي اين خاطره به نقل ازرهبرمعظم انقلاب درديداراعضاي شوراي مركزي نمايندگان ولي فقيه در دانشگاهها درتاريخ هشتم مهر ماه سال ۶۹بيان شده است. پيشنمازي، يعني آدم مسجد را واقعا محل كار خودش بداند، قبل از وقت، حتي قبل از ديگران، به آنجا برود و اوضاع مسجد را ببيند، اگر اشكالاتي در وضع ظاهري مسجد هست، برطرف كند، سجادهاش را پهن نمايد، منتظر مردم بماند كه بيايند، با يك يك افرادي كه ميآيند، تا آنجايي كه ميتواند، تماس بگيرد، به آنها محبت بكند، از آنها احوال پرسي كند، اگر مشكلي دارند، در آن حدي كه برايش ميسور است، برطرف كند. نهاينكه پادوي كارهاي خدماتي مردم بشود - دربعضي از مساجد، چنين چيزهايي وجود دارد كه قطعا غلط است - در آنجا بنشيند، مردم به او مراجعه بكنند، درددل بكنند، خودش را بر مردم عرضه كند، در معرض مراجعات مردم قرار بدهد، نماز را كه تمام كرد، براي مردم مسئله و تفسيري بگويد، حرفي بزند و بلند شود بيرون برود، يعني اينطورساعتي از وقت خودش را در اينجا صرف بكند.به نظر من ،اينطور پيشنمازي ، يك فرد خيلي مفيد و موثر و بابركت و جلب كننده عواطف است ، در سايه چنين پيشنمازي است كه وقتي او به آن كساني كه با مسجدش سروكار و رفت و آمد دارند، حتي كساني كه وقت هم نميكنند به مسجد بروند، اما دورادور ميدانند و از ديگران شنيدهاند كه اين آقا، چه آقاي خوبي است، اشاره كند كه فلان كار بايد انجام بگيرد، نه بودجه مي خواهد، نه قدرت قانوني ميخواهد و نه بخشنامه لازم دارد.آن كار طبق نظر و گفته او انجام خواهد گرفت. در مسجد دانشگاه، اگر اين روحاني صاحب اين مسجدشودو به آنجا برود و بنشيند بحث كند، حتما دانشجويان جذب ميشوند. البته ممكن است مدتي نيايند و عدهاي هم بدجنسي كنند، ليكن اصلا دانشجو به يك نفر كه مثل پدر با او برخورد كند و مشكلاتش را مرتفع سازد، احتياج دارد. اگر چنين روحانياي در آنجا باشد، اصلا امكان ندارد كه دانشجويان مراجعه نكنند. ايشان <آقا روح الله> است اين خاطره به نقل از رهبر فرزانه انقلاب در ديدار با جمعي از دانشجويان تشكلهاي اسلامي درتاريخ اول بهمن ماه سال ۷۶بيان شده است.يكي از علماي معروف مشهد كه بسيار هم مرد بزرگوار و خوبي بود و همين چند سال قبل از اين به رحمت خدا رفت و در سن هشتاد سالگي هم به جبهه مي رفت و پاي خمپاره ۶۰و ۸۱و ۱۲۰مينشست و خمپاره هم ميزد - مرحوم ميرزا جواد آقا تهراني - وقتي ما در آن سالها پيش ايشان ميرفتيم، به ماها ميگفت كه شما اين شخص - يعني امام - را تازه شناخته ايد. ولي ما چهل سال است كه ايشان را ميشناسيم ، ميگفت من وقتي براي تحصيل از تهران به قم رفتم - چون ايشان تهراني بود، مدت كوتاهي در قم مانده بود، بعد در مشهد اقامت كرده بود - در حرم حضرت معصومه(س) چشمم به يك آقاي جوان زيباي خوش قيافه داراي محاسن مشكي افتاد كه هر روز و شبي مي ديدم ايشان در جاي معيني ميايستد، تحت الحنك را مياندازد و مشغول عبادت ميشود. گفت محبت اين مرد به دلم افتاد، بعد پرسيدم اين آقا كيست، گفتند ايشان <آقا روح الله> است - آن وقت به ايشان <آقا روح الله> ميگفتند - از آن وقت من به اين مرد ارادت پيدا كردم. چرا فارسي حرف نميزنند اين خاطره به نقل از حضرت آيت الله خامنهاي در ديدار اعضاي فرهنگستان زبان و ادب فارسي در تاريخ ۲۷بهمن ماه ۷۰بيان شده است. الان شما در ايران سوار هواپيما ميشويد و ميبينيد كسي كه دربرج مراقبت هست و يك ايراني است،با اين خلبان كه او نيز يك ايراني است، حتما انگليسي حرف ميزند. بنده گفتم در آن هواپيمايي كه من سوار ميشوم، اين كار ممنوع است چرا فارسي حرف نميزنند؟، آخر يك وقت هست كه با يك برج بيگانه - كه او مثلا چيني است و شما فارس هستيد و زبان يكديگر را نميدانيد - از زبان مشترك انگليسي استفاده ميكنيد، اما بنده مثلا به مشهد كه ميروم، به چه مناسبت شما انگليسي حرف ميزنيد؟ علتش اين است كه واژهها انگليسي است و اينها فقط بايد اين واژهها را بهيكديگر ربط بدهند،خودشان راديگر دچار زحمت نميكنند، همان ربط انگليسي را ميدهند ، پس ما بايد واژه بگذاريم، تا زبان در محيطهايي اين گونه منزوي نشود كه متاسفانه منزوي شده است. در محيط بيمارستانها خيلي اوقات همينطور است، در جاهاي ديگر همينطور است، اينها جاهايي است كه ما ديده ايم. از شوروي برژنف تا شوروي گورباچف اين خاطره به نقل از رهبر فرزانه انقلاب در ديدار سفرا و مسئولان وزارت امور خارجه در تاريخ اول مرداد ماه سال ۶۹بيان شده است.مشكلات اقتصادي شوروي كه مربوط به اين يك سال و دو سال و پنج سال و ده سال نيست،اين مشكلات قبل از آنكه برژنف بيايد و در راس حكومت قرار بگيرد، گريبانگير شوروي بوده است. حكومت چندساله مطلقه برژنف با آن خصوصيات، در همين شرايط اقتصادي تحقق پيدا كرد ، حكومت جانشينانش هم همينطور بود.در اين دهه، چه عاملي است كه از جمع بندي آن حقايق اقتصادي و اجتماعي، به اين نتيجه ميرسد ، اين عامل را احتمالا ميشود در جاي ديگري - غير از خود شوروي - جست و جو كرد. مطرح شدن حضور مردمي و قوت اراده ملتها به حد ايجاد يك قطب جديد در معادلات جهاني - كاري كه ايران اسلامي كرد - از كجا معلوم كه در آن تصميم گيريها موثر نبوده است. چه كسي ميتواند اين را به آساني نفي كند؟ در اروپاي شرقي، حوادث از يك خاستگاه مذهبي آغاز شد. اصلا شعار جنبش همبستگي در لهستان - كه مادر همه قضاياي اروپاي شرقي است- عبارت از خواست انجام عمليات ديني و تشريفات مذهبي در كليسا بود. در سال دوم انقلاب ما - يعني همان سال - ۵۸خبرهايش براي ما ميآمد كه برايمان خيلي جالب بود ، آن روز ما در شوراي انقلاب بوديم. تحليل ما در آن روز اين بود كه گرايش به مذهب در اين نقطه از دنيا، با روي كار آمدن يك حكومت مذهبي بر اساس يك انقلاب مذهبي - كه دنيا را تكان داد و متوجه به خودش كرد - بيارتباط نيست. اينها را نبايد دست كم گرفت. من اينها را به عنوان نظر نميگويم ، به عنوان يك احتمال كه در خور پيگيري است، مطرح ميكنم. حزب اللهي ، بينظم و ترتيب نيست اين خاطره به نقل از مقام معظم رهبري در ديدار با فرمانده و جمعي از روحانيون رزمي، تبليغي تيپ ۸۳امام جعفر صادق(ع) در تاريخ ۱۱آذر ماه سال ۱۳۷۰بيان شده است. يعني آن شخص نظامي كه جلوي شما ميآيد، چنانچه ديديد يقهاش باز است، يا دكمهاش افتاده، بدانيد كه قطعا در ميدان جنگ كم خواهد آورد، نه اينكه اگر يقهاش بسته بود و دكمهاش نيفتاده بود، كار را تمام خواهد كرد. نه، اين جزو موضوع است، تمام موضوع نيست، يعني اگر همه چيزش تكميل باشد، اما مثلا وقتي پيش شما ميآيد، ببينيد بند پوتينش باز يا شل است، يقين كنيد كه او در ميدان جنگ آن كاري كه شما ميخواهيد، نخواهد كرد.بايد كارش شسته رفته، مرتب، منظم و پر و پيمان - در همان زماني كه از او متوقع است - باشد، شل و ول راه رفتن معنا ندارد.يك وقت يك افسر عالي رتبه حزب اللهي مشهور در ارتش نزد من آمد و از بس مقدس ماب بود، با دمپايي پيش من حاضر شد ، به او گفتم اگر بعد از اين تو را اينطوري ديدم، راهت نميدهم ، برو! ردش كردم ، بعد دفعه ديگر كه آمد، ديدم بله، پوتين مرتبي به پا كرده است ، بعضيها حزب اللهي گري را با شل و ول بودن و بينظم و بيترتيبي اشتباه ميگيرند.حزب اللهي گري كه اين نيست ، رئيس حزب اللهيهاي همه تاريخ - يعني اميرالمومنين (عليهالسلام) - ميفرمايد: <و نظم امركم> ، بايد منظم باشيد. نظم چيست، همان آييني است كه از هركسي خواسته اند. هرجا نظمي دارد ميدان جنگ هم نظمي دارد، نظامي هم نظم خاصي دارد، بايد آن نظم را رعايت كنيد. تعجب نكنيد! اين خاطره به نقل از مقام معظم رهبري در ديدار با دانشجويان دانشگاه تهران در تاريخ ۲۲ارديبهشت ماه سال ۷۷بيان شده است. يكي از رهبران ملي آفريقا، <احمد سكوتره> رئيس جمهور گينه كوناكري بود. او در دوران رياست جمهوري من چند بار به ايران آمد. يكي از دفعاتي كه آمد ، زمان جنگ بود، گفت از اين جنگي كه بر شما تحميل شده، تعجب نكنيد. هر انقلابي كه عليهدستگاههاي استعماري و استكباري و قدرتهاي متنفذ جهاني باشد، يكي از اولين كارهايي كه عليه آن ميشود، اين است كه يكي از همسايگانش را به جانش مياندازند. شما هم مشمول اين قانون كلي شدهايد ، تعجب نكنيد! او به من گفت: به شما از يك مرز حمله كردهاند ، اما به من از پنج نقطه مرزم، پنج كشور حمله كردهاند. گينه كوناكري چون كشور كوچكي است و اطرافش كشورهاي متعدي هست او هم چون يك فرد انقلابي بود و با يك انقلاب سر كار آمده بود، مورد حمله قرار گرفته بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 297]