محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830870857
اصلاح سبك زندگي هم بيفايده است!
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
كارشناسان ميگويند، 20 سال پيش سوء تغذيه شديد چالش اصلي سلامت مردم ايران بود اما اين مشكل اكنون به شدت كاهش يافته و بهزودي مشكل اصلي تغذيهاي ايران نيز بحث چاقي خواهد بود. دكتر فريدون عزيزي، متخصص داخلي و فوق تخصص غدد درونريز و متابوليسم، استاد دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي و رئيس انجمن پيشگيري و درمان چاقي ايران در اين گفتوگو كه به بهانه برگزاري كنگره چاقي در هفته اول اسفندماه انجام شد، درباره باورهاي غلط مردم در مورد اين بيماري و روشهاي صحيح پيشگيري و درمان چاقي توضيح ميدهد. او معتقد است: چاقي تقريبا مثل اعتياد است به اين معني كه اعتياد را شايد بتوان متوقف كرد ولي بعد از مدتي اين بيماري دوباره برميگردد. چاقي هم همينطور است. آقاي دكتر، هنوز خيلي از ما درست نميدانيم كه اصلا تعريف چاقي چيست. شما به چه كسي چاق ميگوييد؟ببينيد ما چاقي را يك اختلال متابوليسم چربي در بدن ميدانيم، يعني تجمع چربي در بدن بيش از مقداري كه لازم است. علاوه بر اين طبق استانداردهاي بينالمللي براي هر كسي بر اساس قد و سنش يك وزن متعادل در نظر گرفته شده كه وقتي وزن از اين حد افزايش يابد، در اكثر موارد علتش اضافه وزن يا چاقي است بهجز موارد خيلي محدودي كه ممكن است اضافه وزن به اين علت باشد كه فرد ورزشكار بوده و توده عضلانياش افزايش پيدا كرده باشد. متأسفانه در كنار افرادي كه بيش از حد از اضافه وزني كه شايد اصلا نداشته باشند نگران هستند و دچار بياشتهايي عصبي هم ميشوند! بعضي از مردم فكر ميكنند كه چاقي يا اضافه وزن قدرت بيشتري براي فرد ايجاد كرده و او را در برابر بيماريها مقاوم ميكند. البته عدهاي هم علت چاقي را فقط مربوط به ژنتيك ميدانند در حاليكه يك زمينه ژنتيك براي اين بيماري قطعا وجود دارد ولي اين زمينه ژنتيك فقط 35 درصد ماجرا را شايد تشكيل دهد. خب، 65 درصد باقيمانده شامل چه عواملي هستند؟عوامل محيطي. ديگر براي همه ما تقريبا واضح است كه با در دسترس قرار گرفتن مواد غذايي و تنوع آنها و همچنين بالا رفتن مصرف غذاهاي آماده و... در كنار كمي فعاليت بدني نبايد انتظاري غير از شيوع چاقي داشته باشيم. در واقع افزايش انرژي دريافتي و عادات غلط غذايي در اكثر خانوادهها به همراه عدم تحرك از عواملي هستند كه حتي بر عوامل ژنتيك غالب شدهاند. شاخصهاي زيادي براي سنجش چاقي در نظر گرفته شده مثل همين شاخص نمايه توده بدني يا BMI. سؤال اين است كه آيا اين شاخص، هنوز بهترين شاخص براي سنجش همه افراد چاق است؟شاخصهاي زيادي براي چاقي در نظر گرفته شده است. امروزه كمتر روي وزن به تنهايي صحبت ميكنيم چون وزن در افراد مختلف براساس قدشان متفاوت است بنابراين در سطح بينالمللي شاخصي را تعريف كرديم بهعنوان BMI كه عبارت است از وزن به كيلوگرم تقسيم بر مجذور قد به متر. البته براي افرادي كه از نژاد سفيد قفقازي هستند مثل اروپاييها آمريكاييها و ما اين شاخص بيشتر پذيرفته شده است ولي براي نژاد زرد بايد تغييراتي در نحوه محاسبه آن داد. منظورتان از اين تغييرات چيست؟ببينيد براي نژادهاي نامبرده شده كه نمايه توده بدني بيشتر براي آنها پذيرفته شده، BMI بين 5/18 تا 25 نمايه توده بدني سالم است، نمايه پايينتر از 5/18 شامل فردي است كه دچار كم وزني است و نمايه بيشتر از 25 فرد دچار اضافه وزن را نشان ميدهد. اما اين عدد براي نژاد زرد بايد از عدد 23 به بالا شروع شود. خب، افراد داراي چاقي مرضي در چه گروهي قرار دارند؟الان اكثريت مردم در هزاره سوم بيشتر در معرض اضافه وزن هستند ولي ما افرادي كه BMIيشان بالاي 25 است را به 2 گروه تقسيم ميكنيم. يك گروه كساني كه BMIيشان بين 25 تا 9/29 است كه دچار اضافه وزن هستند و گروه ديگر داراي نمايه بالاي 30 هستند كه به اين گروه چاق ميگوييم. البته چاقها خود به 3 گروه تقسيم ميشوند؛ كساني كه چاقيشان درجه يك است يعني داراي نمايه بين 30 تا 9/34، گروه دوم كساني كه چاقي درجه دو و نمايه بين 35 و 9/39 دارند و سوم افراد داراي چاقي مفرط يعني كساني كه BMI مساوي 40 يا بالاي آن دارند. علاوه بر شاخص نمايه توده بدن شاخصهاي ديگر مثل اندازه دور كمر به دور باسن يا شاخص دور مچ و... چقدر در سنجش چاقي قابل استناد هستند؟ خب، البته علاوه بر BMI كه وضعيت چاقي عمومي بدن را مشخص ميكند، بعضي از شاخصها را هم داريم كه به آنها شاخصهاي چاقي شكمي گفته ميشود. چون چاقي شكمي ارتباط بيشتري را با بيماريهاي قلبي عروقي و عوارض چاقي دارد. يعني چاقي كه به صورت احشايي در داخل شكم وجود دارد فرد را در معرض خطر بيشتري براي ابتلا به سكتههاي قلبي و مغزي قرار ميدهد. اين نوع چاقي را چطور ميتوان سنجيد؟اين نوع چاقي را از دو جهت ميتوان سنجيد يكي بهوسيله شاخص اندازهگيري دور كمر كه معمولا در مردها از 102 سانتيمتر به بالا و در زنها از 88 به بالا غير طبيعي محسوب ميشود. روش دوم هم به اين صورت است كه نسبت دور كمر به دور باسن را اندازه ميگيريم ولي امروزه براي سهولت كار از همان شاخص دور كمر استفاده ميكنيم. شاخص دور مچ چطور؟ اصلا كاربردي دارد؟- ببينيد، اصل براي ما همان شاخص دور كمر و شاخص نمايه توده بدني به عنوان شاخصهاي عمومي هستند.شاخص دور مچ يا شاخصهاي ديگر هم براي ما خيلي معمول نيست و بيشتر در كودكان از آنها استفاده ميشود. البته بايد تأكيد كنم كه سومين شاخص مهم براي ما شاخص سنجش عوارضي است كه چاقي ميتواند به همراه داشته باشد چون علاوه بر ابتلا به بيماريهاي قلبي در افراد داراي چاقي مفرط بايد منتظر بيماريهايي از قبيل پرفشاري خون ديابت نوع 2، سكته مغزي، بيماري كيسه صفرا، آرتروز، آپنه خواب، بيماريهاي تنفسي، سرطانهاي رحم، سينه، پروستات و سرطان روده بزرگ هم باشيم. آقاي دكتر، الان در ذهن خيليها جا افتاده كه در كشورهاي پيشرفته چاقي و اضافه وزن بيشتر است. درحالي كه كارشناسان در كشور ما هم مدام در حال هشدار در مورد افزايش اين بيماري در همه گروههاي سني هستند. بهنظر شما در اين شرايط باز هم ميتوانيم بگوييم هنوز كشورهاي پيشرفته بيشترين آمار مبتلايان به چاقي را دارند؟- اين هم يك تصور غلط است. الان كشورهاي در حال پيشرفت خيلي عقبتر از كشورهاي پيشرفته نيستند. امروزه چاقي مفرط در كشورهاي پيشرفته زياد است ولي اضافه وزن در كشورهاي در حال توسعه يا مساوي كشورهاي پيشرفته است و يا از آنها بيشتر است؛ يعني ميتوان گفت مجموعه اضافه وزن و چاقي در كشورهاي در حال توسعه و پيشرفته يكسان است منتها در كشورهاي در حال توسعه اضافه وزن بيشتر است و در كشورهاي پيشرفته چاقي مفرط. كشور ما چطور؟ - متأسفانه هرچه كه جلوتر ميرويم، چاقي در كشور ما هم در حال افزايش است چون در كشورهاي پيشرفته مسئله استفاده زياد از كالري و كمتحركي از 50سال قبل شروع شد و در كشور ما از 20 سال پيش. بنابراين اگر سبك زندگي غلط همين طور پيش برود، 30 سال ديگر ما هم از نظر آمار مبتلايان به چاقي در رده كشورهاي پيشرفته يا حتي بالاتر از آنها خواهيم بود. شما به چاقي ژنتيك اشاره كرديد كه 35 درصد علت چاقي را تشكيل ميدهد. اگر فرض كنيم كه با اصلاح شيوه زندگي بتوانيم درصد چاقي را كاهش دهيم، تكليفمان با كساني كه در اثر عوامل ژنتيك به اين بيماري مبتلا شدهاند چيست؟- البته تغيير و اصلاح شيوه زندگي در همه جاي دنيا مشكلي است كه وجود دارد و اصلا ساده نيست. در نظر بگيريد مثلا مسواك زدن را فقط صبح انجام ميدهيد و حالا بخواهيد شب هم اين كار را انجام دهيد. خوب مسلما كار سادهاي نيست و كمترين تغيير در شيوه زندگي مسائل عصبي و رواني زيادي را به همراه دارد كه گاهي فرد آن را رها ميكند. براي همين است كه ما از افراد داراي چاقي مفرط توقع نداريم كه وزن طبيعي خود را برگردانند بلكه به آنها توصيه ميكنيم در يك دوره زماني سعي كنند وزن خود را در يك اندازه مشخص كاهش دهند. كساني كه مسئله ژنتيك دارند هم خود به 2 دسته تقسيم ميشوند؛ گروه اول كساني هستند كه يك بيماري نادر دارند و از ابتداي زندگي تعداد سلولهاي چاقي در آنها زياد است كه بايد براي آنها سراغ درمانهاي تهاجمي برويم مثل عمل جراحي. اما اكثر افراد اينطور نيستند، يعني زمينه ژنتيك چاقي دارند ولي با رعايت كردن يك سري از عوامل محيطي و تغيير در سبك زندگي ميتوانند چاقي خود را كنترل كنند. گفتيد افراد داراي چاقي مفرط به وزن ايدهآل برنميگردند. اين يعني به هيچوجه نميتوان وزن نرمالي را براي اين افراد متصور شد؟- ببينيد، برگشتن به وزن نرمال برحسب اينكه فرد اضافه وزن داشته باشد يا چاقي درجه يك، دو و سه داشته باشد، متفاوت است. براي كساني كه چاقي مفرط دارند، برگشت به وزن نرمال نزديك صفر است، براي چاقي درجه يك و دو، يك تا 2 درصد اميد به برگشت وجود دارد و براي مبتلايان به اضافه وزن 5 تا 20 درصد اين احتمال وجود دارد. فرض كنيم اين افراد به وزن طبيعي خود برگشتند، چقدر احتمال دارد كه در همين وزن باقي بمانند؟- مشكل ما هم همينجاست. ببينيد مسئله اين نيست كه افراد بتوانند به وزن طبيعي برگردند بلكه مسئله مهمتر اين است كه بتوانند وزن خود را نگه دارند. چون چاقي تقريبا مثل اعتياد است به اين معني كه اعتياد را شايد بتوان متوقف كرد ولي بعد از مدتي اين بيماري دوباره برميگردد. چاقي هم همينطور است. الان خيليها با استفاده از روشهاي مختلف كاهش وزن از قبيل لاغري موضعي، ماهانه مقداري از وزن خود را از دست ميدهند. شما ميگوييد اين كاهش وزن هم برگشتپذير است؟- صددرصد. اصولا اين روند در كشورهاي غربي زياد است كه افراد با روشهاي مختلف ابداع شده مثل استفاده از انواع گوشوارههاي لاغري، كمربندهاي لاغري و انواع دستگاههاي ماساژ كه از نظر ما پايه علمي هم ندارند، سعي در كاهش وزن ميكنند اما بعد از استفاده از اين روشها وزن 5 تا 6 ماه بعد برميگردد و يا حتي بيشتر ميشود. پس با توجه به برگشتپذير بودن چاقي ميتوانيم بگوييم كه اين بيماري درمان نسبي دارد نه مطلق؟- همينطور است، البته اگر انگيزه قوي در فرد وجود داشته باشد، بعضي از افراد ميتوانند به وزن طبيعي برگردند و آن را نگه دارند. براي همين است كه ما ميگوييم اگر كسي چاقي مفرط داشته باشد و بتواند در عرض 6 ماه 10درصد وزنش را كم كند و آن را نگه دارد، اين يك موفقيت است.اگر هم اين روند تا 3سال ثابت بماند، فرد تقريبا موفق بوده است. براي همين ما تمام رژيمهاي سفت و سختي را كه مثلا باعث ميشوند فرد در عرض يك ماه 5تا 6 كيلو كم كند را مطرود ميدانيم چون بيشتر افراد با اضافه وزن بيشتري مجددا به چاقي برميگردند. به هر حال براي افراد داراي چاقي مفرط هم هرچند درمان قطعي وجود ندارد، ولي روشهاي درماني در مورد اين افراد كاملا كنار گذاشته نشدهاند. به اين روشها اشاره ميكنيد؟ ببينيد، براي درمان چاقي و در بررسي افرادي كه اضافه وزن و چاقي دارند، ما 3 مسئله را در نظر ميگيريم؛ BMI، اندازه دور كمر و عوارض و بيماريهاي مرتبط. چون نحوه برخورد ما با كساني كه چاقي مفرط دارند با كساني كه اضافه وزن دارند متفاوت است. يعني براي كساني كه بيماري همراه مثل بيماريهاي قلبي و ديابت و... ندارند، با توصيه رژيم غذايي مناسب و فعاليت بدني كافي او را به سمت وزن كمتر سوق ميدهيم اما در مورد كسي كه چاقي مفرط دارد و دچار فشار خون بالا يا سكته قلبي شده، درمانهاي شديدتري داريم. ولي پيشنهاد شما براي همه گروهها يكي است: اصلاح سبك زندگي. اينطور نيست؟- بله همينطور است، البته اين روش در كساني امكانپذير است كه ما بتوانيم در آنها انگيزه ايجاد كنيم چون بدون ايجاد انگيزه هيچ روشي مؤثر نيست بنابراين تغييرات و همراهشدن يك روانشناس در طول دوره درمان اولين كار است. منظورتان از درمانهاي شديدتر در افراد با چاقي مفرط چيست؟- خوب ما به هيچوجه نميتوانيم در عرض 3 تا 6 ماه در اين افراد كاهش وزن ايجاد كنيم. بنابراين بايد وارد درمانهاي دارويي شويم البته خيلي از افراد باور غلطي نسبت به اين داروها دارند و بايد بدانند كه اين داروها تا زماني كه مصرف بشوند، مؤثرند ولي وقتي كه قطع شوند تاثير خود را كاملا از دست ميدهند حتي داروهاي بسيار گران. بنابراين اين داروها به كساني توصيه ميشود كه چاقي مفرط دارند؛ چون ثابت شده همين 5 تا 6 كيلو وزن كمكردن موقتي هم باعث كاهش فشار خون ميشود، ابتلا به ديابت را كم ميكند و چربي خون را پايين ميآورد. پس اين افراد بايد مدت مديدي اين داروها را مصرف كنند؟- بله، مگر اينكه با قطع دارو شيوه زندگي خود را هم تغيير دهند. البته ناگفته نماند تجربيات ما در مصرف داروهاي جديد نشان ميدهد تاثير آنها بيش از 2 تا 3 سال نيست و ما نميدانيم كه بعد از اين مدت تاثيرشان ماندگار خواهد بود يا نه و عوارض خواهند داشت يا نه. خوب براي افرادي كه چاقي درجه دو يا سه دارند چه پيشنهادي داريد؟ - در اين افراد بعد از كار اوليه كه براي تغيير شيوه زندگي ميكنيم، كه در بيشتر موارد هم بيفايده است، ناچاريم به سراغ درمانهاي جراحي برويم؛ چون طول عمر اين افراد بهدليل ابتلا به بيماريهاي مختلف كوتاه است. امروزه با پيشرفتهايي كه در عرصه جراحي ايجادشده، بهنظر ميرسد كه اين روشها داراي عوارض كمتري هستند. تا 40 سال پيش تنها كاري كه براي اين افراد ميشد انجام داد اين بود كه مقداري از رودهها را از مسير جذب مواد غذايي كنار ميگذاشتند و يا معده را به قسمت انتهايي روده ميچسباندند؛ يعني همان عمل بايپس كه با اين كار حتي مواد غذايي مفيد هم جذب نميشدند و نتيجه آن ابتلا به بيماريهاي كبدي و گوارشي بود. براي همين، امروزه سعي در كوچك كردن معده از طريق روشهاي مختلف مثل آندوسكوپي ميشود. چون بيهوشكردن اين افراد هم حتي خطرناك است. البته توجه كنيد چاقي يك سيكل معيوب بيماري جسمي و رواني است و خيلي از افراد تمايلي به كاهش مواد غذايي مصرفي ندارند و حتي بعد از اين اعمال جراحي هم زياد خوشحال نيستند و ممكن است بعد از عمل دچار مشكلات رواني شوند. براي همين است كه تأكيد ميكنم انجام عمل جراحي احتياج به بررسيهاي عميق ژنتيك خانوادگي و رواني دارد تا مناسببودن فرد براي عمل جراحي كاملا مشخص شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 394]
-
گوناگون
پربازدیدترینها