تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1819883083
ادعای دلسوزی مسئولان از حرف تا عمل/مراجعه اکثر بیماران بناب به مراکز درمانی شهرستانهای همجوار!
واضح آرشیو وب فارسی:دانا: در این روزهای سرد پاییزی چند نفر از شهروندان بنابی ضمن بیان مشکلات خود درخصوص وضعیت اسفبار بیمارستان و مراکز درمانی بناب به مسئولین شهرستان اعتراض کرده و خواستار رسیدگی فوری شدند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از خبرنگار انعکاس بناب ، اصغر عطاران یکی از معترضانی بود که در این خصوص چنین می گوید: حدود ساعت ۲ نیمه شب بود که پسرم از ناحیه شکم شدیداً درد داشت، برای معالجه به درمانگاه شبانه روزی آوردیم، درب درمانگاه بسته بود و دکتر هم با خیال راحت در خواب بود، تا اینکه در را زدم و با چشمان خواب آلود بیدار شد. بدون اینکه معاینه ای انجام دهد، گفت دارو نوشتم بدید بخوره خوب میشه!
پسرم همین داروها را خورد اما تا ساعت ۷ صبح از درد شکم کاسته نشد، تا اینکه تصمیم گرفتیم به بیمارستان امام خمینی(ره) ببریم، وقتی به اورژانس بیمارستان وارد شدیم، طبق معمول پرستاران و دکتر مشغول بگو بخند بودند، رو به آنها گفتم دکتر پسرم حالش خوب نیست لطفا معاینه اش کنید، گفت برو پرونده تشکیل بده، رفتم این کار را کردم، اما انصاف نیست مریض از درد بمیره تا اینکه همراه بره تشکیل پرونده بده، بعد معاینه اش کنند.
بعد از تشکیل پرونده دکتر گفت برو قبض سرم و آمپول بگیر تا برای مریضتون بزنیم، بلاخره پسرم داشت از درد ناله می زد و من مدام با دستور دکتر در حال برو برگرد به صندوق بودم، اما ... [ مشاهده متن کامل خبر در شبکه اطلاع رسانی دانا ]
دوشنبه ، ۱۶آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دانا]
[مشاهده در: www.dana.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
-
گوناگون
پربازدیدترینها