واضح آرشیو وب فارسی:فارس: هادی محمدی
پازل مرحله جدید تجاوز به عراق و سوریه
این پازل مداخلهگری، درواقع همان ناتوی عربی است که غربیها، ادبیات آن را در نشستهای ناتو و یا نشستهای امنیتی در دوحه و پایتختهای عربی رواج دادهاند و موفقیت آن در سوریه و عراق را پایهای برای اقدامات مداخلهگرانه بعدی قرار خواهند داد.
گروه بین الملل خبرگزاری فارس؛ هادی محمدی:
ارزش ژئوپلتیک و اقتصادی و امنیتی خاورمیانه برای قدرتهای غربی، سلطه و شرکای منطقهای آنها به قدری است که به سادگی حاضر به متوقف کردن سیاستهای خود یا برافراشتن پرچم سفید و پذیرش شکست نیستند. به همین سبب و با وجودی که آمریکا و غرب با تنگنا در گزینه و کارت بازی و مقدورات بازیگری روبهرو هستند، بسیاری از رسواییها و از جمله همزیستی و همکاری و حمایت تمامقد از تروریسم تکفیری و القاعده را پذیرفته و بسیاری از شاخصهای تمدن غربی که همواره بر روی آن مانور میکنند و با چماق آن بر دیگران میتازند، را زیر پا میگذارند. حقوق بشر، حقوق مدنی، دموکراسی، قواعد بینالملل و منشور ملل، رنگ باختهاند و در اولویت غربیها قرار ندارند. غربیها اینگونه توجیه میکنند که امنیت منافع غربی و ثبات در هژمونی آنها بر غرب آسیا و بسیاری نقاط دیگر جهان، بر دموکراسی و شعارهای بشردوستانه غربی اولویتدار ارجحیت دارند و لذا همزیستی با پدیدههای ضدبشری و ضد امنیت منطقهای و بینالمللی، مادامی که در مسیر تأمین منافع و خواستههای آمریکا و غرب و رژیم صهیونیستی و امنیت دیکتاتوریها و البته به غرب قرار دارند، قابل اغماض هستند. سوریه و عراق بهعنوان یک پرونده کلیدی در تحولات راهبردی منطقه، با اثرگذاری پتانسیل روسی ـ ایرانی در مسیری قرار گرفته که غرب باید یا در کنار تروریسم داعش و القاعده خود را معرفی کند و یا باید به روندهای ناشی از تأثیرگذاری روسیه و ایران در سوریه و عراق تن دهد. این هر دو گزینه به زیان منافع تاکتیکی و راهبردی غرب و شرکای آن است و لذا به گزینه سوم روی آوردهاند. آمریکا میداند که جریانهای رنگارنگ تکفیری و القاعده بهدلیل تسلط بر برخی مناطق سوریه و عراق، در صورت پیروزی، به مدل و الگوی حکومت و حاکمیت سیاسی غربی تن نمیدهند و مشکلات فراوانی با آنها خواهند داشت و لذا برای باقی ماندن در صحنه بحرانی عراق و سوریه و عقب نماندن از قافله مبارزه با تروریسم و از دست ندادن کارت بازی تروریستها، به راهبردی متکی بر دگردیسی شکلی این گروههای تروریستی و یک مدیریت ستادی و فرماندهی در صحنه و بر روی زمین فکر میکنند.
جان کری برای دومین بار (حداقل) در چند هفته گذشته از ضرورت مشارکت یک نیروی زمینی عربی و سوری (یعنی تروریستهایی که با نام معتدل نامگذاری میشوند) و حمایت هوایی ائتلاف آمریکایی باید به موازنهسازی در مقابل روسیه ـ ایران بپردازند.
این راهبرد از مجموعهای از عناصر و بازیگران تشکیل میشود که آمریکا و کشورهای غربی تمامی اهرمهای حمایتی، تسلیحاتی، لجستیکی و مالی از این گروههای تروریستی را در اختیار دارند، با یک حضور محدود نظامی و یک بازوی ضربتی از نیروهای ویژه نظامی، گروههای تروریستی را با نام معتدل و با هویت سوری به کار گیرند. این کار موجب میشود تا کنترل رفتاری تروریستها، روی زمین نیز در اختیار آنها باشد و آنها صرفاً بهعنوان پیادهنظام عمل کنند و هرگونه تمرد از سوی آنها با سرکوب و قطع هرگونه حمایت روبهرو شود و عملاً بهعنوان اهرم موازنهساز نظامی بر روی زمین عملیاتی در سوریه و سپس در عراق قرار گیرند. اگر آمریکا و فرانسه و غرب بهدلیل فقدان اهرمهای میدانی و بر روی زمین ناچار شدهاند به شکل تلویحی بقای بشار اسد را بپذیرند، از این جهت نیست که به آن اعتقاد دارند،بلکه بدین سبب است که در صحنه بحران باقی بمانند و در جایگاه مبارزه با تروریسم، جا نمانند و ضمنا برای تکمیل کارت فشار به دولت قانونی سوریه و حذف بشار اسد، به شکل تدریجی، این پازل را کامل کنند. انگلیس و فرانسه و آلمان مجوزهای پارلمانی برای مداخله نظامی در سوریه را دریافت کردهاند و هلند در حال بررسی آن است که احتمالاً تعدادی از کشورهای مؤثر اروپایی به این مجموعه بپیوندند. فشار به کشورهای حاشیه خلیج فارس و برخی کشورهای دیگر مانند سودان هم برای اعزام محدود نیروی زمینی و بهویژه به سوریه ادامه دارد. ترکیه به جز یگانهایی که به شکل اطلاعاتی و عملیاتی در شمال حلب و یا غرب ادلب و شمال لاذقیه وارد سوریه کردهاند، به بهانه آموزش نظامی نیروهای مسعود بارزانی، واحدهای نظامی خود را به عراق هم وارد کردهاند تا وزنه نیروهای کرد بارزانی را در مقابل کردهای شمال سوریه که با «پ.ک.ک» همپیمان و با دولت سوریه همسویی دارند، قرار دهند. این کردهای وابسته به بارزانی، بخشی از پیادهنظام پروژه آمریکایی در سوریه و سپس در عراق است و باید در کنار کاهش نگرانیهای کردی برای ترکها، در پازل راهبردی آمریکا در سوریه نقش بازی کنند. اگر آمریکا و کشورهای غربی بتوانند این پازل را کامل کنند، عملیاتهای نمایشی بیشتری علیه داعش در شمال سوریه انجام خواهند داد و داعش را بهعنوان یک نیروی شکستخورده، ولی به شکل پنهانی به حوزههای مطلوب امنیتی در قفقاز و آسیای مرکزی، فعال خواهند کرد. حاصل این پروژه، اشغال استانهای شمالی و شرقی سوریه است تا بهعنوان کارت مذاکراتی در وین به کار گرفته شوند. پاشنه آشیل اصلی آمریکا و دوستان آنها در حمایت از تروریسم، محدودیت تحمل هزینههای این پروژه راهبردیست. این هزینهها، محدود به عرصههای نظامی و امنیتی نیست و ابعاد رسانهای ـ انظار عمومی، اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک در عرصههای منطقهای در بینالملل را نیز شامل میشود. از آنجا که تلاشهای آمریکایی، نوعی دو قطبی جدید و متفاوت از دوره جنگ سرد را در فضای جهانی دامن میزند، ظرفیتهای فراوانی برای افزایش هزینههای پروژه آمریکایی و دوستان آن در اختیار است که در چارچوب تلاشهای فشرده و سریع و هماهنگیهای اجرایی و عملیاتی قابل حصول هستند. همانگونه که آمریکا برای قوام بخشیدن و محقق کردن یک ائتلاف مداخلهگر در سوریه و عراق، پتانسیل خود را به کار گرفته، گسترش یک ائتلاف مبارزه واقعی با تروریسم با هسته اصلی روسیه ـ ایران، عراق ـ سوریه و محور مقاومت امری ضروری است. کشورهای زیادی هستند که نگران تروریسم داعش و القاعده و نگران رفتارهای مداخلهگرانه آمریکا در کشورها و وارونه کردن قواعد گذشته در روابط بینالملل میباشند و آماده همکاری و همافزایی هستند. عربستان سعودی و قطر و ترکیه باید ادب شوند تا به قواعد قابل قبول رفتاری تن دهند و اینگونه نباشد که با وقاحت از تروریسم تکفیری و القاعده حمایت کنند و پرخاشگری سیاسی بنمایند و حتی، از زبان کارشناسان مجهولالهویه، طرح حمله هوایی به ایران را امکانپذیر بدانند. باید به سعودیها و قطریها تفهیم شود که عبور از مرزهای تحمل و صبر از سوی آنها، قابل تحمل نیست و در تدبیر لازم برای فروپاشی آنها از درون آماده و فعال شود. پاشنه آشیل آمریکایی و غربی، تلفات است و آنها در پایگاههای نظامی در منطقه باید هشدارهای عملی دریافت کنند تا سیاستها و اقدامات خود را بدون هزینه فوری ندانند.
این پازل مداخلهگری، درواقع همان ناتوی عربی است که غربیها، ادبیات آن را در نشستهای ناتو و یا نشستهای امنیتی در دوحه و پایتختهای عربی رواج دادهاند و موفقیت آن در سوریه و عراق را پایهای برای اقدامات مداخلهگرانه بعدی قرار خواهند داد. به شکست کشاندن این پروژه نیز اگرچه پیامدهای بزرگی به جای میگذارد، ولی پایان راه نیست. انتهای پیام/
http://fna.ir/M76VRJ
94/09/16 - 14:17
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]