واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
به نقل از فارس سردار سرلشكر غلامعلي رشيد، از فرماندهان نامآشناي سپاه پاسداران كه پنجشنبه شب گذشته در برنامه «محرمانه» حضور يافته بود در خصوص نامه محسن رضايي فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به امام(ره) و پذيرش قطعنامه از سوي امام، با اشاره به اينكه من آن نامه را نديدم، اما در فضاي تنظيم آن قرار داشتم، گفت: بعد از فتح خرمشهر با مباحث متعددي كه به وجود ميآيد، امام تصميم به ادامه جنگ گرفته و تائيد ميفرمايند كه جنگ بايد ادامه پيدا كند، به شرطي كه متعرض مردم عراق نشويم و زمين هايي را تصرف كنيم كه مردم عراق آنجا نباشند. وي در ادامه با اشاره به شكست نيروهاي ايراني در عمليات رمضان، والفجر مقدماتي و والفجر 1 و پيروزي در عمليات خيبر، خاطرنشان ساخت: از عمليات خيبر تا پايان جنگ، آقاي هاشمي رفسنجاني به عنوان فرمانده ادامه دهنده عمليات والفجر از سوي حضرت امام حكم گرفت و قرارگاه خاتم را متشكل از عناصر ارتشي و سپاهي تشكيل داد تا جنگ را در سطح عالي هدايت كند. رشيد در ادامه افزود: ما پس از عمليات مذكور به آقاي هاشمي و حتي مقام معظم رهبري به عنوان رئيس جمهور وقت و رئيس شوراي عالي دفاع گفتيم كه با اين هزينهاي كه نظام جمهوري اسلامي و دولت آقاي مهندس موسوي پاي جنگ هزينه ميكند، قادر به پايان جنگ و يا همان هدفي كه خود آقاي هاشمي به صراحت تاكيد ميكرد يعني «انجام يك عمليات سرنوشت ساز و گرفتن امتياز براي پايان جنگ» نيستيم. فرمانده ارشد سپاه خاطرنشان ساخت: حال تفاوت شعارها هم معلوم ميشود چرا كه امام ميفرمود «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم»، رزمندگان ميگفتند «جنگ جنگ تا پيروزي» و فرمانده عالي جنگ يعني آقاي هاشمي ميگفتند «جنگ جنگ تا يك عمليات ولي يك عمليات سرنوشت ساز» و ايشان ميگفتند؛ من لحظهاي كه اين مسئوليت را پذيرفتم اين موضوع را به امام در ميان گذاشتم و در ملاقات با امام افكارم را براي ايشان تشريح كردم كه امام تبسم كردند يعني نه تائيد كردند و نه رد كردند. رشيد در بخش ديگري از سخنان خود با بيان اينكه ما به آقاي هاشمي ميگفتيم كه اگر منظور شما از عمليات سرنوشتساز فتح بصره است، با اين ميزان از امكانات قادر به انجام اين عمليات سرنوشتساز نيستيم، تصريح كرد: ما به آقاي هاشمي ميگفتيم كه بصره را با 100 هزار نيروي بسيجي و 150 گردان آفندي نميتوان فتح كرد، بلكه بايد 400 تا 500 هزار نفر را بسيج كرده و 400 تا 500 گردان را تشكيل دهيم و اين ظرفيت در مردم و دولت ايران وجود دارد، چرا كه مردم حاضر هستند براي حفظ انقلاب و نظام، جوانان خود را به سوي جبهههاي نبرد بفرستند و حتي در اين ميان توپ و تانك و هواپيماي خارجي هم نميخواهيم بلكه همين ميزان امكاناتي كه وزارت دفاع ميتواند در اختيار ما قرار دهد، يعني همين تفنگ و پوتين و كلاه و مهمات كفايت ميكند و ما اين بار نه از يك محور بلكه از 3 محور به سمت دشمن هجوم ميبريم. وي با اشاره به افزايش چشمگير قدرت دشمن در طول ساليان جنگ تحميلي، خاطرنشان ساخت: تعداد لشكرهاي دشمن از 15 لشكر زمان حمله به 60 لشكر افزايش يافته بود و 7 لشكر زرهي و مكانيكي داشت كه نه اسرائيل، نه هند، نه آلمان، نه فرانسه هيچ كدام نداشتند و تنها ورشو و ناتو بيش از آن داشتند، در حالي كه ما 8 لشكر خود در زمان آغاز جنگ را به 10 لشكر افزايش داده بوديم و سپاه هم با 12 لشكر به كمك آمده بود. يعني سپاه و ارتش جمعاً 22 لشكر داشتند و واقعاً توان زرهي آنها به حدي بود كه من در يكي از نوشتههايم در جزيره مجنون خطاب به محسن رضايي نوشتم كه گويي هزاران دهل زن بر دهل ميكوبند. چرا كه در عرض 2 ساعت نزديك به 2 ميليون گلوله بر سر ما ميريخت و تجهيزات ارتش عراق 7 بار نو شده بود، در حالي كه تناسبي بين امكانات مورد نياز و هدف ما نبود. فرمانده ارشد سپاه پاسداران در ادامه سخنان خود گفت: ماجرا به سمتي پيش رفت كه دشمن در 28 فروردين سال 67 براي دومين بار به ايران آفند زد در حالي كه دشمن دو بار بيشتر عليه ما آفند نكرد، يكي ابتداي جنگ در 30 روز اول و يكي هم پايان جنگ در حالي كه ما 90 بار به اين دشمن آفند كرديم كه 20 مرتبه آن درون خاك خودمان و 70 مرتبه ديگر درون خاك عراق بود. البته اجماع جهاني براي پايان جنگ هم شكل گرفته بود و قدرتهاي بزرگ به صدام گفته بودند غير از سلاح هستهاي هر آنچه بخواهي به تو ميدهيم ولي تو جنگ را تمام كن. رشيد در ادامه خاطرنشان ساخت: عراق با ماشين جنگي خود حمله كرد و فاو و شلمچه را گرفت كه ما اينجا به آقاي هاشمي اعلام كرديم كه شما به عنوان فرمانده جنگ اختيارات كافي نداريد، لذا ما پيشنهاد ميدهيم شما اختياراتي در حد جانشين فرمانده كل قوا يعني همان چيزي كه پيش از آن بني صدر داشت، از امام بگيريد كه بتوانيد نيازهاي نيروهاي مسلح را بر آورده كرده و به سپاه و ارتش دستورات قاطع بدهيد كه ايشان قبول كردند و اين منجر شد به حكمي با عنوان جانشين فرمانده كل قوا در خرداد 67. وي افزود: آقاي هاشمي به عنوان جانشين فرمانده كل قوا به فرماندهان سپاه يعني آقاي محسن رضايي و ساير فرماندهان گفت كه من فرمانده كل قوا هستم و هر آنچه كه ميخواهيد براي انجام يك عمليات سرنوشت ساز، روي كاغذ بياوريد كه آقاي رضايي نامهاي مينويسد و در آن نامه امكانات لازم براي شكست دشمن را در آن نامه مينويسد. فرمانده ارشد سپاه پاسداران در ادامه سخنان خود گفت: البته آقاي هاشمي يك نامه از رئيس برنامه و بودجه دولت آقاي مير حسين موسوي نيز دريافت ميكند كه وضعيت بد اقتصاد كشور در آن نامه تشريح ميشود و يك نامه از بخش فرهنگي و نامهاي ديگر در مورد تحليل سياسي از مراكز سياسي كشور ميگيرد و با يك دسته تحليل سياسي، نظامي، اقتصادي و فرهنگي خدمت امام ميرسد كه هر 4 تحليل ميگويند ادامه جنگ با اين وضع سخت است. البته نظاميان و خصوصاً فرماندهان سپاه معتقد بوديم كه آنقدر ظرفيت در درون ملت ايران و دولت حاكم وجود دارد كه ما قادريم «جنگ جنگ تا پيروزي» را تحقق بخشيم. رشيد با اشاره به طرح فرماندهان سپاه براي ادامه جنگ خاطرنشان ساخت: در طرحي كه برآورد كرده بوديم بصره را شش ماهه ميگرفتيم و در شش ماه دوم ميتوانستيم كركوك را فتح كرده و شش ماهه سوم اگر مقامات تصميم بگيرند به سمت بغداد حركت كنيم ولي توان ما بايد 3 يا 4 برابر شود و اين توان در درون جمهوري اسلامي امكان پذير است. وي با بيان اينكه اما مقامات ما معتقد بودند كه ما هزينهاي بيش از اين نميتوانيم صرف جنگ كنيم، خاطرنشان ساخت: بارها به ما جواب ميدادند كه شما با وضع موجود بايد بجنگيد و ما هم ميگفتيم وضع موجود براي به پيروزي رساندن در يك عمليات سرنوشت ساز كافي نيست. فرمانده ارشد سپاه پاسداران در پايان تصريح كرد: امام خميني(ره) پس از ديدن اين 4 تحليل به پذيرش قطعنامه اشاره مينمايند و ميگويند حال كه مسئولين فرهنگي، اقتصادي و سياسي و نظامي و از جمله فرمانده كل سپاه كه يكي از معدود فرماندهاني است كه قائل به ادامه جنگ است اين را ميگويند؛ من قطعنامه را ميپذيرم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 237]