واضح آرشیو وب فارسی:فرهیختگان: مهربانو ابدی دوست ناهـید طـباطـبـایی از معدود داستان نویسان ایرانی است که سینمای ایران به آثار او اقبال نشان داده و همکاری اش با فیلمسازان به تدریج او را در صف فیلمنامه نویسان نیز قرار داده است. برگزیده 20 سال داستان نویسی بعد از انقلاب قبل از اینکه در سینما مطرح شود، مخاطبان ادبیات داستانی او را به عنوان یک نویسنده می شناخته اند. روایت دغدغه ها و زندگی زنان طبقه متوسط از مهم ترین مولفه های داستان های این نویسنده است. « بانو و جوانی خویش»، « چهل سالگی» ، « حضور آبی مینا»، « آبی و صورتی»، « جامه دران» و... آثاری هستند که تاکنون به چاپ های متعددی رسیده اند. طباطبایی در چند سال اخیر همکاری خوبی با کارگردان ها داشته که این فرصت برای نویسنده های دیگر کمتر پیش آمده است. علیرضا رئیسیان فیلم « چهل سالگی» و حمید رضا قطبی هم فیلم « جامه دران » را براساس رمان های او ساخته اند. طباطبایی در سی و سومین جشنواره فیلم فجر دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه اقتباسی در بخش نگاه نو را به دست آورد. این همکاری ها ادامه دارد، به طوری که طباطبایی در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر با فیلمنامه « آبجی» با دیگر فیلمنامه نویسان رقابت می کند. به بهانه این همکاری و اکران فیلم « جامه دران» با او به گفت وگو نشسته ایم. جامه دران دومین فیلم اقتباسی از آثار ادبی شما بعد از چهل سالگی است. قبل تر پیش آمده است که آثار دیگری از شما برای اقتباس در نظر گرفته شده، ولی شما موافقت نکرده اید؟ قبلا «چهل سالگی» را محمد علی نجفی و «جامه دران» را داوود رشیدی برای ساختن فیلم در نظر گرفته بودند که به دلایلی به نتیجه نرسید. اما اول از همه داستان «بانو و جوانی خویش» بهرام بیضایی را انتخاب کرده بودند ولی تا آنجایی که یادم می آید مجوز نگرفت. اقتباس از آثار ادبی چه کمکی به نویسنده اثر می کند؟ این امر باعث می شود اثر بیشتر شناخته شود و مخاطب بیشتری بیابد. چهل سالگی بعد از فیلم تا به حال 10 بار دیگر چاپ شده و اقبال زیادی یافته است. اصولا تصویر یک داستان در قالب فیلم کوتاه تر از متن ادبی است. آیا این ساختار به داستان های شما آسیبی نمی رساند؟ همه داستان ها برای فیلم مناسب نیستند و آنهایی که مناسبند با کار روی متن است که کیفیت فیلمنامه پیدا می کنند. به نظرم باید موردی در این باره صحبت کرد و نتیجه گرفت. تاثیر گذاری درام در داستان گویی بیشتر است یا فیلم؟ هم داستان و هم فیلم ژانر های مختلف دارند. اما به نظرم عنصر درام در فیلم می تواند مخاطب بیشتری پیدا کند. اصولا مخاطب فیلم داستانی بیشتر تحت تاثیر کشمکش های عاطفی و روانی قرار می گیرد. در کشور ما بر خلاف کشور های دیگر تعاملی بین کارگردان ها و نویسندگان آثار ادبی وجود ندارد. به نظر شما این مساله از کجا نشات می گیرد؟ این مساله به فرهنگ ما بر می گردد. ما به کار گروهی عادت نداریم. حتی در ورزش های گروهی هم می بینیم که تک روی می شود، چه برسد در عرصه هنر. بسیاری از کارگردانان ما نه تنها فیلمنامه خود را خودشان می نویسند؛ بلکه برای موسیقی متن یا طراحی پوستر هم نظر خود را صائب تر از متخصصان آن می دانند. اما فکر می کنم کم کم داریم کار گروهی را تمرین می کنیم و حتما نتیجه بهتری خواهیم گرفت. بسیاری از کارگردان ها فکر می کنند که نویسندگان ادبی در ایران منعطف نیستند؟ نویسنده اگر با کارگردان همفکر خود همراه شود و بداند حقوق مادی و معنوی اثر خود را دریافت خواهد کرد حتما با او همراه خواهد شد. اما تا زمانی که حقوق نویسنده در حد یک هنرپیشه نقش فرعی فیلم است طبیعی است که به همکاری رغبت نشان ندهد. خیلی از کارگردان ها هم دوست دارند فیلمنامه های خودشان را بسازند. آیا این به آن منظور نیست که هنرمندان ما حلقه بسته ای دارند، به طوری که حتی از کارهای هم با خبر نیستند؟ دقیقا به همین دلیل است. کمتر کارگردانی را می بینیم که داستان بخواند و به آثار نویسندگان هم دوره اش توجه کند. بعضی از کارگردانان هم هستند که وقتی می خواهند کار اقتباسی بسازند سراغ داستان های خارجی می روند. نمی دانم شاید اینکه مستقیم با صاحب اثر درگیر نیستند برای شان خوشایندتر است. همکاری شما با کارگردان ها به چه صورت شکل گرفت؟ در مورد چهل سالگی، داستان را واگذار کردم و تا نمایش فیلم از آن بی خبر ماندم. اما در مورد جامه دران به طور مستقیم دخالت داشتم و در هر مرحله از بازنویسی در جریان کار بودم. حمیدرضا قطبی اولین کار بلند ش در سینما را با اقتباسی از کتاب « جامه دران» شما شروع کرده است، چطور شد شما به ایشان اعتماد کردید؟ آشنایی من با آقای قطبی به 30 سال پیش بر می گردد، علاوه بر آن، او بیشتر از من روی داستان تعصب داشت و حتی خواست چارچوب اپیزودیک آن حفظ شود. من فکر می کردم شاید ساختار خطی و یکپارچه برای تماشاگر ما مناسب تر باشد. اما می بینم آقای قطبی درست تصمیم گرفته است. البته قبلا هم تجربه همکاری با علیرضا رئیسیان را در فیلم چهل سالگی داشته اید، همکاری بین کارگردان های کار اولی به چه صورت است؟ آقای رئیسیان قبل از این هم چند فیلم بلند ساخته بود. آقای قطبی را هم من کار اولی نمی دانم. او سال هاست که به این کار مشغول است و تمام زندگی حرفه ای اش در کارگردانی تئاتر و ساختن فیلم خلاصه می شود. بعد از کار با آقای قطبی، با مرجان اشرفی زاده، کارگردان کار اولی همکاری داشته اید. کار با کارگردان اولی برای تان راحت تر است یا اینکه دلیل خاص دیگری دارد؟ به نظرم این مهم است که تا چه حد دنیای کارگردان و نویسنده با هم هماهنگ باشد. این هماهنگی مهم است، وگرنه هر کارگردان کار اولی مراحلی را طی می کند که او را برای ساختن فیلم اول آماده می کند. آیا « جامه دران» کاملا به کتاب شما وفادار بوده است؟ از اینکه در سینما به داستان گویی اهمیت داده می شود جای خوشحالی است، اما داستان شما که ظاهرا در سه اپیزود نوشته شده بود اپیزود اول ریتم کند تری نسبت به دوم و سوم دارد. آیا این اتفاق در فیلم افتاده یا اینکه داستان به همین منوال بود؟ این اتفاق در فیلم افتاد و به نظرم خود کارگردان این را خواسته است. از آنجایی که گره داستان در پایان باز می شود، طبیعی است که ریتم فیلم هرچه به گره گشایی نزدیک تر می شود، تند تر شود. به هر حال به نظرم این انتخاب درست بوده است.
یکشنبه ، ۱۵آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهیختگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]