تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع): فضاى هر ظرفى در اثر محتواى خود تنگ‏تر مى‏شود مگر ظرف دانش كه با تحصيل علوم، فضاى آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805177933




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقاشی های خیره کننده ناشنوای ایرانی


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
نقاشی های خیره کننده ناشنوای ایرانی

غرفه خبرگزاری مهر در بیست و یکمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری ها


شناسهٔ خبر: 2991683 - یکشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۶
مجله مهر > گزارش ویژه

برخی فکر می کنند برای انجام کارهای هنری لازم است همه حواس فرد درگیر شود، اما گاهی کسانی را می توان یافت که با وجود نداشتن برخی از این نعمت های خدادادی، کارهای خارق العاده ای انجام می دهند. مجله مهر-زهرا شاهرضایی: از اول از همه می‌خواهیم تا خودش «مهسا خان‌احمدی» را به معرفی کند تا او دست به قلم بگیرد و شروع به نوشتن کند: «نامم مهسا، ناشنوا ام، توان سخن گفتن ندارم، اما می‌بینم با چشم هایی که خدایم هدیه کرده. حس می‌کنم با تمام بند بند وجودم و آنگاه جان می‌دهم تن بی جان بوم و رنگ را به عشق. نمی‌توانم صدای باران را بشنوم یا جوشش رود اما خود، در درونم بارانم، رودم و چیزی در قلبم غلیان می‌کند از رنگ، از طرح و از عشق. سالهاست یاد گرفتم آنچه را که در درونم جاری می‌شود را به تصویر در بیاورم و این دنیای من است.» مهسا دختر ناشنوایی است که ثابت کرده ناشنوایی نمی‌تواند مانع رسیدن او به آرزوهایش شود. مصاحبه ما از این نقاش جوان را از دست ندهید.

با مادرم به کلاس نقاشی می‌رفتم علاقه‌اش به کودکی برمی‌گردد؛ به زمانی که مادر و برادرش  نقاشی می‌کردند. «من ۵تا ۶ سال داشتم و مادرم و برادرم مدام نقاشی می‌کردند. از آن موقع علاقه مند شدم و از سن راهنمایی به بعد همپای مادرم در کلاس نقاشی شرکت می‌کردم و البته مادرم همیشه از من بهتر بود. دوم دبیرستان بودم که به تهران آمدیم. برای رشته نقاشی به تهران آمدیم چون آن زمان که شیراز بودیم، کار دانی رشته نقاشی نداشت. به تهران آمدم و در امتحان ورودی قبول شدم. خیلی خوشحال شدم. روزی ۱۲ ساعت کار می‌کردم و لذت می‌بردم. زیاد کلاس می‌رفتم؛ حتی به مدرسه صداوسيما هم رفتم. استاد اینانلو خیلی به من کمک کرد. بچه بودم به نقاشی رنگ روغن علاقه داشتم گفتم باید برم کلاس و آن را یاد بگیرم که بالاخره توانستم. آن زمان خانه انمیشین هم کار می‌کردم.» در تمام این سال‌ها پدر و مادر بزرگترین مشوق و حامی او بوده‌اند.

اولین بار ماهی رنگی کشیدم نقاشی را از سن خیلی کم شروع می‌کند؛ اما سوم دبستان آن را جدی می‌گیرد. «اولین نقاشی کلاس سوم دبستان  بودم که ماهی رنگی کشیدم و مامانم و بابام تشویقم کردند وبرای من دست زدند. از آن موقع بطور  جدی نقاشی کردم و در مسابقات مدرسه همه شرکت می‌کردم که یادم می‌آید که در یکی از مسابقات مدرسه برنده هم شدم.» با تمام سختی‌ها وارد دانشگاه می‌شود. «کارشناسی رشته تصویر سازی خواندم. دانشگاه برای من خیلی سخت بود؛ ولی با کمک دوستان و استادانم توانستم ادامه بدم مثلا وقتی استادم درس می‌داد و مي‌خواست روی تابلو بنویسد، چون صورتش به سمت من نبود نمی‌فهمیدم چه می‌گوید. من قبلا به استادان گفته بودم که باید از روبرو با من حرف بزنند؛ ولی متاسفانه یادشان می‌رفت؛ اما من مایوس نمی‌شدم و دوباره سوال می‌کردم و استادها  هم واقعا کمکم می‌کردند. البته من هم سعی می‌کردم بیشتر کتاب و جزوه بخوانم.» تمام این سختی‌ها می‌گذرند و مهسا در مدت کوتاهی به یک نقاش حرفه‌ای تبدیل می‌شود. از او درباره محبوب‌ترین تابلویش می‌پرسم. «تصویر یک دختر بچه خیلی کوچک  با مداد رنگی کار کردم پنج ماه طول کشید. وقتی نگاهش می‌کنم، خیلی لذت می‌برم و خودم فکر می‌کنم عکسه نه نقاشی! البته خیلی برای من سخت بود. با ذره بین کار می‌کردم نوک مداد را مثل سوزن می‌تراشیدم؛ چون هرچه نوک مداد تیزتر باشه بهتر است و ظرافت و زیبایی کار بیشتر می‌شود.»


چهره خیلی‌ها را نقاشی کرده و باز دوست دارد چهره آدم‌های بیشتری را بکشد. یکی از محبوب‌ترین پرتره‌هایش را هم از استاد کشیده است. از بین تابلوهای ایرانی هم «راه ملکوت» استاد فرشچیان را بیشتر از همه دوست دارد چرا که به قول خودش: «وقتی به این تابلو نگاه می‌کردم، حس می‌کردم با خدا حرف می‌زنم.» «مونالیزا» و «دو خواهر روی تراس» هم از آثار معروف جهانی است که خانم نقاش به آن‌ها خیلی علاقه‌مند است.

تا به حال چندین نمایشگاه برگزار کرده و معتقد است کارهای با موضوع شیرازش بیشتر از همه با استقبال روبه‌رو شده تا جایی که: «چند نفر نمایشگاه من آمدند و  از تابلو های شیرازی من خیلی خوششان آمد و  اشک یکی از آن‌ها در آمد.»





مهسا برای هنرش حد و مرز قائل نیست و آن را در چهارچوب نمایشگاه و مسابقات محدود نمی‌کند. گاهی تمام دوق هنری‌اش بر دیوارهای یک مدرسه ابتدایی نقش می‌بندد.

خانم نقاش، علاوه بر طراحی، دستی هم در کاریکاتور دارد و بارها در ایستگاه‌های مترو و سرای محله‌ها نشسته و کاریکاتور آدم‌های شهر را نقاشی کرده است. این آدم‌ها گاهی یک دختربچه کوچک بوده‌اند و گاهی یک خواننده معروف.

عاشق چتر صورتی بودم! مهسا خاطرات تلخ و شیرین زیاد دارد؛ اما از تمام آن‌ها فقط خاطرات رنگارنگ را برایمان تعریف می‌کند و از کنار خاطرات تیره و تار می‌گذرد. اول هم سری می‌زند به خاطرات رنگی دنیای کودکی. «وقتی بچه بودم، عاشق چتر بودم مامانم یک روز یواشکی چتر برام خریده بود. به من گفت چشمانت ببند. من هم چشمانم را بستم مامانم دستم را گرفت که بیبینم چیه؟ دست زدم باز هم نفهميدم چیه کنجکاو شدم. چشمانم باز کردم دیدم چتر صورتی خیلی خوشحال شدم پریدم تو هوا....خاطره خوبی برای من  بود هیچ وقت یادم نمی‌رود. تقریبا  هشت ساله بودم.» خیلی از این خاطرات خوب را هم خودش می‌سازد: «یکی از خاطراتم خوبم هم جوان برتر ملی شدن بود....من جوان برتر ملی ایران ...وای باورم نمي‌شد! از اداره زنگ زدند و گفتند رتبه آوردید ولی نگفتند چندم. برنامه در برج میلاد بود. رفتیم و بعد از چند ساعتی اسم من را اعلام کردند. بابام گفت بلند شو برو آنجا... وای وای ... من دست و پامو گم کرده بودم. رفتم بالای سکو خیلی خوشحال بودم. معاون رئیس جمهور به من جایزه داد که یکی از آنها کربلا بود. واقعا خاطره خوبی بود وقتی داشتم می‌رفتم خونه توی ماشین گریه می‌کردم و دست پدر و مادرم را می‌بوسیدم و می‌گفتم به شما افتخار می‌کنم. یک بار دیگر هم که از ته دل خوشحال شدم وقتی بود که در کره جنوبی رتبه سوم جهانی طراحی شخصیت را کسب کردم رفتم روی سکو مدال برنز را به گردنم انداختند. خیلی خوشحال بودم باور کردنی نبود پرچم ایران را با افتخار در دستانم بالا بردم.»

در انتظار طلای مسابقات فرانسه خانم نقاش روزهای سخت در زندگی زیاد داشته. زمان‌هایی که به خدا گله می‌کرده است: «بعضی وقتها به گله می‌کنم؛ اما وقتی که گریه می‌کنم و  آرام می‌شوم، یک دفعه عکس خودم را نگاه می‌کنم و می‌بینم که چقدر خدا به من توانایی داده چرا باید ناشکری کنم؟» از الان هم آرزوهای بزرگی در سر دارد: «بزرگترین آرزوی من خوشبختی، سلامتی و عاقبت‌به‌خیری همه مردم دنیاست . هدفم هم قهرمانی در دنیا است. می‌خواهم هنر ایرانی را به دنیا  نشون بدم. الان فعلا طراحی شخصیت کار می‌کنم که برای اعزام به فرانسه برای مسابقه ابیلمپیک که مسابقه جهانی معلولین است آمادگی داشته باشم اگه خدا بخواد هدفم قهرمان در دنیا است.»









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن