محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826746249
گذری بر نام‌آوران خفته در تاریخ _ 4 میر محمدباقر، معلم شاه سلطان حسین صفوی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گذری بر نام‌آوران خفته در تاریخ _ 4
میر محمدباقر، معلم شاه سلطان حسین صفوی
میرمحمد باقر خاتون‌آبادی، فرزند علامه میر محمداسماعیل بن میرعماد از علمای معروف زمان صفوی بود، وی دانشمندی مورد توجه شاه سلطان حسین بود که عنوان معلمی او را داشت و در جلسات خصوصی و عمومی با وی نشست و برخاست می‌کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، هر قسمت از تخت فولاد داستانی را در دل پنهان کرده و افسانه‌ای شنیدنی دارد، وجود مقبره یوشع نبی در تکیه لسان‌الارض این قبرستان بر این موضوع صحه می‌گذارد، حکایت زندگی علمای بزرگ تشیع، نامداران و نام‌آوران مدفون در گوشه‌گوشه تخت فولاد، حکایتی شنیدنی است. تخت فولاد در زمره قبرستان‌های مهم ایران و جهان اسلام و دومین قبرستان تاریخی شیعه پس از قبرستان وادی‌السلام است که جمع زیادی از علمای تراز اول جهان تشیع، مشاهیر، ادبا و شاعران معروف در آن مدفون هستند و به همین جهت این گورستان، نمادی شاخص از هویت ایرانی در اصفهان است که سهمی از بارزترین دستاوردهای پیشین ادبی و فرهنگی را از گذشته‌های بسیار دور به نمایش می‌گذارد. وارد قبرستان که می‌شویم، به سراغ تکیه خاتون‌آبادی‌ها میرویم و در گوشه اتاق ضلع غربی این تکیه، چندین قبر قدیمی مقابل دیدگانمان مشخص می‌شود؛ جایی که نه تنها قبر این شخصیت بزرگ همچون نگینی در دل تخت فولاد می‌درخشد که در اطراف آن نیز می‌توان مقبره‌های متعدد دیگری را مشاهده کرد که مربوط به بستگان و فرزندان این عالم بزرگ است. میر محمدباقر در سال 1070 ه ق به دنیا آمد. نویسنده « وقایع السنین و الاعوام» که عموی میر محمدباقر بوده علاقه زیادی به او داشت و به همین خاطر بود که با دقت کامل اخبار مربوط به زندگی او را درآورده است. میر محمدباقر علوم را نزد پدرش میر محمد اسماعیل فراگرفت و همچنین از حضور آقا حسین خوانساری نیز کسی علم کرد. از پدرش و علامه مجلسی و فاضل سراب نقل حدیث می‌کند. وی پس از پدرش نیز مقام امامت و مدرسی مسجد جامع را بر عهده داشت و از این طریق تأثیر زیادی در تعلیم و تربیت افراد داشت از جمله شاگردان وی می‌توان به سید نورالدین بن سید نعمت‌الله جزایری، سید احمد علوی خاتون‌آبادی و دو فرزند دانشمند او سید اسماعیل و سید محمد اشاره کرد. میر محمدباقر دانشمندی مورد توجه شاه سلطان حسین بود و عنوان معلمی او را داشت و در جلسات خصوصی و عمومی با وی نشست و برخاست می‌کرد. علاقه شاه به او باعث شد که در رمضان 1115 ه.ق وی را همراه پدرش به افطار دعوت کند و در جلسه‌ای پیرامون احکام شرع سخن بگوید. آنگاه شاه از او خواست رساله‌ای در واجبات نماز و سپس رساله‌ای در شرایط و آداب دعا بنویسد. دو ماه قبل از آن نیز شاه از میر محمدباقر خواسته بود که تفسیر مجمع‌البیان را همراه با شرح به فارسی برگرداند. در همان سال حادثه مهمی اتفاق افتاد و شیخ محمدجعفر قاضی، شیخ‌الاسلام اصفهان درگذشت و شاه چندین جلسه برای انتخاب جانشین او برگزار کرد. شاه و اطرافیان اصرار به پذیرش این منصب توسط میر محمدباقر داشتند اما میر محمدباقر قبول نکرد و علت را وجوه شرعیه درباره عدم مشروعیت این شغل عنوان کرد. هنگامی که شاه از پذیرش خواسته خود مأیوس شد، از او خواست که شخص دیگری را معرفی کند. میر محمدباقر پاسخ داد که هرگاه بر خود اعتماد نداشته باشم، بر دیگری چگونه اعتماد خواهم داشت. این عبارت گویای آن است که سید محمدباقر خود را فاقد شرط لازم برای تصدی منصب شیخ‌الاسلام می‌دانست و خود را مجتهد نمی‌خوانده است. با این حال همواره میر محمدباقر مورد توجه شاه بود. پس از اتمام بنای مدرسه چهارباغ در سال 1118 ه.ق تدریس مدرسه مزبور را به وی واگذار کرد. ماجرای تدریس و مشغله میر محمدباقر محمد یاوری، کارشناس تاریخ و اصفهان‌شناس درباره این شخصیت بزرگ در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اصفهان گفت: به نظر می‌رسد مقام و مرتبه معلمی میر محمدباقر نزد شاه باعث شده بود که شاه در بسیاری از کارهای خود با او مشورت کند. وی اظهار کرد: در تحقیقاتی که انجام داده‌ام به این نتیجه رسیدم که در سال 1122 ه ق وقتی مدرسه سلطانی ساخته شد، شاه سلطان حسین صفوی از میر محمدباقر خواست که تدریس طلاب آنجا را بر عهده بگیرد که جمعی از علما و بزرگان از جمله آقا جمال خوانساری، میرمحمد صالح خاتون‌آبادی شیخ‌الاسلام، ملا بهاءالدین فاضل هندی و بزرگان دیگر در آن مجلس حضور داشتند. این کارشناس تاریخ ادامه داد: میر محمدباقر به خاطر کثرت اشتغال و اینکه بسیاری از اوقات در خدمت شاه بود، کمتر فرصت تدریس در مدرسه را پیدا می‌کرد لذا برای حل این مشکل، شاه دستور داد که پسر او میر محمد به نیابت پدر، تدریس را بر عهده بگیرد. میر محمد نیز با موفقیت این کار را انجام می‌داد. با مرور کتب تاریخی چنین می‌خوانیم:« از حوادث مهم دیگر در همان سال تعیین روز تولد امام علی (ع) بود به طوری که در آن سال اختلافی درباره روز تولد اما علی (ع) به وجود آمد. افرادی روز 7 شعبان را روز تولد می‌دانستند و گروه دیگر که میر محمدباقر خاتون‌آبادی نیز جزو آنها بود، روز 13 رجب را درست می‌دانستند. در ادامه این کتاب می‌خوانیم: « سرانجام در مجلسی که آقا جمال و محمدباقر و 80 نفر دیگر حضور داشتند، روز 13 رجب برگزیده شد و جشنی برگزار شد». میر محمدباقر نخستین کسی بوده که عنوان ملاباشی یافته است مریم قاسمی، منتقد تاریخ و استاد تاریخ در رابطه با این موضوع در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اصفهان معتقد است: به نظر می‌رسد میر محمدباقر نخستین کسی بوده که عنوان ملاباشی یافته است. وی در بخش دیگری از اظهاراتش به واقعه جالب دیگری در زمان میر محمدباقر خاتون‌آبادی اشاره کرد و گفت: در سال 1127 ه ق قیمت گندم و آرد در شهر بالا رفت. تعدادی از منافقان شایع کردند که میر محمدباقر شاه را به بالا بردن قیمت‌ها تشویق کرده است. مردم تحریک شدند و به خانه وی هجوم آوردند و در خانه سید را آتش زدند. قاسمی ادامه داد: شاه برای پیشگیری از این واقعه اقدام کرد اما اقدام فتحعلی خان داغستانی در این ماجرا که در آن زمان سمت « قول لر آقاسی» را داشت و سپس اعتمادالدوله شد، باعث برخورد و زخمی شدن افراد خانه میر محمدباقر شد. وی افزود: پس از پایان یافتن ماجرا، وی دستور اعدام گرگین خان را که نیرنگ را به دستور او صورت داده بود صادر کرد اما خبر به میر محمدباقر رسید و او با دخالت از وقوع ماجرا جلوگیری کرد. با وجود آنکه برخی از مردم و اهل علم در مقابل این بی‌احترامی به سید محمدباقر واکنش نشان دادند، اما شاه هیچ اقدامی نکرد و از هیچ‌کس نپرسید که این چه حکایت بود. میر محمدباقر که پیش از این حادثه نیز بیمار بود و از ناحیه سینه ناراحت بود، بعد از این واقعه در شب سه‌شنبه 6 ربیع‌الاول 1127 ه.ق به بیماری ذات‌الریه درگذشت. علامه امینی به نقل از برخی مصادر عنوان کرده است که او مسموم شده و در زمان خود به عنوان شهید ثالث مشهور بوده است. محل دفن میر محمدباقر در تکیه خاتون‌آبادی‌ها در تخت فولاد وسط اتاق دوم سمت مشرق است. از این عالم برجسته چندین اثر به صورت تألیف یا ترجمه برجای‌مانده است که برخی از آنها شامل « ترجمه و شرح مجمع‌البیان »، « آداب دعا »، در کتابخانه‌های مرعشی نجفی، دانشگاه تهران، سپه‌سالار تهران است. « سوره‌هایی که در فرایض خوانده می‌شود»، «کائنات‌الجو»، « ترجمه مکارم‌الاخلاق»، « نوروزنامه »، « ترجمه‌المشکول» و .... بوده است. میر محمداسماعیل سوم، فرزند این عالم فرزانه است که در آن زمان در مسجد شاه امامت می‌کرده و در مدرسه چهارباغ به تدریس اشتغال داشته است. وفات او در سال 1160 ه.ق اتفاق افتاد که در کنار پدرش مدفون شد. انتهای پیام/63074/صا20
http://fna.ir/9TDIFM
94/09/15 - 09:52
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]
-
گوناگون
پربازدیدترینها