واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/ عابد گلکرمی
انقلاب اسلامی؛ رسالت دانشگاه و وظیفه جنبش دانشجویی
عابد گلکرمی دانشجوی جغرافیای سیاسی در یادداشتی عنوان کرد: جنبش دانشجویی میتواند با مطالبه جدی از مسئولان، پیگیر پیادهسازی و اجرای اهداف و رسالت انقلاب فرهنگی به معنای کامل در دانشگاهها باشد.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، عابد گل کرمی دانشجوی جغرافیای سیاسی در یادداشتی عنوان کرد: دانشگاه در کشورهای استعمارزده و وابسته، جایگاهی برای گسترش اندیشههای غربی و خودباختگی و الیناسیون فرهنگی در برابر استعمارگران و تعطیلی هرگونه تولید علم و فناوری و نوآوری بوده است. تیزهوشان و مغزهای جوامع استعمارزده؛ همچون بردگانی در خدمت استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم بینالملل قرار میگرفتند و به تعبیر امروزی از آنها به عنوان کارگران دانش یاد میشود. بدین معنا، این مغزها با اختراع و اکتشاف خود کالاهای جدیدی پدید میآوردند که سرمایهداران صهیونیست آنها را با هزاران برابر ارزش افزوده به کشورهای استعمارزده مانند کشورهای خاورمیانه و آمریکای جنوبی باز میفرستادند تا داراییهایشان چون نفت و گاز و کائوچو و فلزات گرانبها را به تاراج ببرند. این وضعیت در ایران پیش از انقلاب اسلامی به عنوان کشوری جهان سومی و وابسته از هر نظر، حاکم بود. بدین ترتیب، دانشگاهها در پیش از انقلاب اسلامی به جز در رشتههای علوم انسانی غربزده، در دیگر رشتههای اصلی مانند، علوم پایه، پزشکی، مهندسی، کشاورزی، دامپزشکی، رایانه هیچ کدام دارای مقطع دکتری نبودند. ساخت جاده، پل، راه آهن و حتی ساختمانهای معمولی همگی بهعهده شرکتهای زرسالار بیگانه بود. کار به آنجا کشیده بود که پنج هزار پزشک پاکستانی و بنگلادشی به ایران وارد کرده بودند، که در شهرها و روستاها با تجربه و دانش اندک خود به درمان میپرداختند. پس از آنکه انقلاب اسلامی در ایران در 22 بهمن 1357 با تکیه بر ارزشهای اسلامی و به رهبری امام خمینی (ره) و خروش پایداری مردم به پیروزی رسید، پاک سازی و بازسازی دانشگاهها که بیشتر غربزده و یا شرقزده بودند، امری ضروری بود؛ زیرا انقلاب اسلامی پیش از آنکه انقلابی سیاسی باشد، انقلابی فرهنگی شمرده میشد و پس میطلبید دانشگاهها که قرار بود قرارگاه و محل تولید و صدور فرهنگ و نیز پرچمدار تمدن نوین اسلامی در آینده باشند، دگرگون شوند. به همین خاطر، باید انقلابی بنیادی در همه دانشگاههای کشور پدید میآمد تا از بدآموزی وابستگان به مکتب لیبرالیسم و کمونیسم و کجاندیشی گروهکهای سیاسی سرسپرده ابرقدرتهای شرق و غرب که دانشگاهها را به محلی برای گسترش اندیشههای التقاطیشان تبدیل کرده بودند، جلوگیری میشد. زیرا با تهی شدن دانشگاه از این ناپاکیها بود که دانشگاه میتوانست انسانهایی را پرورش دهد که متعهد و مسئول باشند و با شناختی درست در راستای آرمانهای انقلاب اسلامی گام بردارند و در طراز رسالت و ماموریت جهانی آن باشند. از اینرو، جمهوری اسلامی ایران با درک این موضوع در همان سالهای اول انقلاب، شورایی را پدید آورد تا با فراهمآوردن زمینههای مناسب در دانشگاه، این محیط مقدس را به محل زایش و رویش اندیشههای درست انسانی و جایگاه علم و فناوریهای نوین اقتدارآفرین و ثروت ساز و پژوهشمحور و نوآوری اداری تبدیل کند. همچنین، لازم شد تا شورایعالی انقلاب فرهنگی برای تدوین راهبرد فرهنگی و علمی و پژوهشی دانشگاهها، بر پایه مکتب اسلام و نیز گزینش و آمادهسازی استادان متعهد و آگاه و دیگر امور مربوط به انقلاب آموزشی اسلام گام بردارد. روشن تر آنکه، این ستاد موظف بود زمینههای تحول و اسلامیشدن دانشگاهها و دگرگون سازی شرایط را فراهم کند که محورهای آن شامل تربیت استاد و گزینش افراد شایسته برای تدریس در دانشگاهها، گزینش دانش اسلامی کردن جو دانشگاهها و تغییر برنامههای آموزشی دانشگاهها، پاکسازی استاد و دانشجوی وابسته به ابرقدرتهای شرق و غرب و سازماندهی جدید دانشگاهها. البته تلاشهای جمهوری اسلامی در نهادینه کردن اندیشه استقلال و نفی سکولار و استکبار در دانشگاهها محدود به ایجاد و تشکیل شورایعالی انقلاب فرهنگی نمیشود بلکه تشکیل نهادهای انقلابی مانند جهاددانشگاهی، دانشگاه تربیت مدرس و نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها در این راستا است. حال این سوال به ذهن متبادر میشود که آیا دانشگاههای با گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی چقدر در راستای رسالت انقلاب و به مفهوم خاص آن اهداف شورایعالی انقلاب فرهنگی و نهادهای همراستا موفق بودهاند و یا اینکه این نهادها چقدر در عمل به وظایف خود و چشمانداز ترسیمی که آرزوی رهبران انقلاب و دلسوزان نظام بوده، موفق بودهاند و چقدر در اسلامیشدن دانشگاهها گام برداشتهاند و نسلی در طراز انقلاب اسلامی تربیت کردهاند؟ در پاسخ به این پرسشها میتوان گفت که هر چند نقش این نهادهای انقلابی در تمام تحولات علمی و فرهنگی در عرصه دانشگاه و سپس جامعه بعد از انقلاب اسلامی انکارناپذیر است و تلاش دانشگاه در پاسخ به نیازهای جامعه و کشور چشمگیر بوده است، اما اینکه دانشگاه چقدر در باروری و غنای تفکر انقلاب اسلامی بهعنوان صدایی الهی در دنیای مادیزده و مادیگرای امروز موفق بوده است، مطالبهای جدی است که هنوز دانشگاههای ما با فاصله دارند. به همین خاطر رهبر معظم انقلاب اسلامی لازمه رسیدن به این مهم را در گام اول تحول در علوم انسانی بر اساس مبانی اسلام و اسلامیشدن دانشگاهها میداند که این امر از اهداف و رسالت انقلاب شکوهمند اسلامی است. بدین ترتیب، وظیفه اصلی جنبش دانشجویی به عنوان صدای رسا و بیدار دانشگاه و جامعه مطالبه و درخواست، رسالت انقلابی و مکتبی دانشگاه از تصمیمسازان و تصمیمگیران عرصه دانشگاهی است. جنبش دانشجویی به عنوان دیدبانی آگاه ضمن رصد کردن و پایش آموزش و پژوهش نهاد دانشگاه، باید از خدشه دار شدن اصول و ارزشهایی که پایه و تعیین کننده رسالت اسلامی و انسانی دانشگاههاست با صدای ملکوتی خود جلوگیری کند. جنبش دانشجویی میتواند با مطالبه جدی از مسئولان، پیگیر پیاده سازی و اجرای اهداف و رسالت انقلاب فرهنگی به معنای کامل در دانشگاهها باشد. علاوه بر این، جنبش دانشجویی در ایران باید به عنوان پرچمدار اندیشه اسلامی باشد تا دانشگاه را در جهت گسترش اسلام ناب محمدی (ص) و جلوگیری از انحراف آن هدایت و کمک کند و نیز در زایش و رویش اندیشه پاک اسلامی در راستای رسالت مکتبی نهاد دانشگاه بکوشد. با وجود جنبش دانشجوی مطالبهگر و مبنامحور میتوان شاهد تحقق اسلامی شدن دانشگاهها شد و به دانشگاه حکمت بنیان رسید و شاهد تربیت نسلی در طراز انقلاب اسلامی برای دنیای تشنه عدالت و معنویت بود. انتهای پیام/
http://fna.ir/P9K5SB
94/09/15 - 08:51
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]