تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805646927
اشک های «مصطفی عقاد» در برابر سادگی خانه امام(ره)
واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه جام جم: حمید مجتهدی، کارگردان سینما که در برنامه تلویزیونی هفت حضور یافته بود، خاطرات جالب خود را درباره دیدار «مصطفی عقاد» از خانه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد. به گفته او، عقاد وقتی خانه امام خمینی (ره) را دیده اشک هایش جاری شده و دلیل گریه اش را هم در یک جمله زیبا روایت کرده است: «خانه ای به این سادگی، زندگی آدمی باشد که دنیا را تکان داد؟»
به گزارش تسنیم، مجتهدی در هشتمین برنامه «هفت» درباره آشنایی خود با مصطفی عقاد گفت: عقاد در آمریکا همکلاسی من بود، دوستی ما از آنجا شکل گرفت و تا فیلم محمد رسول الله ادامه یافت. روزی که پیشنهاد فیلم محمد رسول الله را مطرح کرد، من سر ناهار بودم گفت یک چیزی می گویم ولی قاشقت را رها نکنی! اگر می خواهی رها کنی همین الان قاشقت را بگذار. گفت حاضری فیلم حضرت محمد(ص) را بسازیم؟ تا پنج دقیقه به او زل زده بودم. گفتم من به هوش هستم اما تو چی؟ می دانی از چه صحبت می کنی؟ گفت همین امروز بودجه ا ش را بستم.
او درباره سرمایه گذار های فیلم «الرساله» گفت: در مرحله اول از مراکش یا عربستان بخشی از سرمایه کار را تقبل کردند، ولی در ادامه جا زدند. ما در مراکش داشتیم فیلمبرداری می کردیم که ما را به آب های آزاد مراکش فرستادند و گفتند اجلاس مسلمانان است و شاه ایران و عربستان دارند می آیند و شما باید از اینجا بروید. عقاد هم آدم زرنگی بود گفت باید به لندن برویم. گفت باید برویم جنگ هایی را که گرفتیم مونتاژ کنیم و ببریم به قذافی نشان دهیم. قذافی وقتی فیلم را دید پرید وسط صحنه و فریاد می زد الله اکبر! ... [ مشاهده متن کامل خبر در روزنامه جام جم ]
یکشنبه ، ۱۵آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه جام جم]
[مشاهده در: www.press.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]
-
گوناگون
پربازدیدترینها