محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826572481
كارشناسان و هنرمندان نظر ميدهند:حراج كريستي و حواشي آن
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: كارشناسان و هنرمندان نظر ميدهند:حراج كريستي و حواشي آن
غزال صادقيحراج كريستي دبي و حواشي آن هنوز مهمترين بحث در حوزه بازار هنر است.
در آخرين حراج كريستي كه چند هفته قبل در دبي برگزار شد، برخي آثار مجسمه و نقاشي ايراني با ارقامي نجومي به فروش رسيد، ارقامي ميليون دلاري كه تاكنون براي چنين آثاري پرداخت نشده بود. اعلام اين ارقام از سوي رسانهها موجب پرسشهاي فراواني در جامعه هنري شد، برخي آن را يك پيروزي بزرگ براي هنر ايراني ذكر كردند و برخي نيز پرداخت چنين ارقامي را غيرممكن دانستند. در همين شرايط كامران عدل از عكاسان قديمي و سرشناس در يادداشتي كه در روزنامه دنياي اقتصاد به چاپ رسيد، اعلام چنين ارقامي را براي آثار ايراني ناشي از زدوبندهاي پنهان براي افزايش غيرواقعي قيمت اين آثار ذكر كرد. او به صراحت گفت كه بسياري از اين آثار توسط خود هنرمندان يا برخي دلالان خريداري ميشود تا قيمت واقعي اين اثر در حراجهاي بعدي بالا رود.
دنياي اقتصاد در گفتوگو با برخي كارشناسان و هنرمندان، موضوع حراجي كريستي و تبعات آن را به بحث گذاشته است.
ضد همه حراجهاي ديگر
«حراج كريستي مشابه حراجهاي ديگر دنيا است. اين حراج با يك سيستم باز و آزادانه اداره ميشود و هيچ محدوديتي براي قيمتگذاري وجود ندارد، به همين دليل هر كسي ميتواند اثر موردنظرش را مستقيما يا از طريق افراد ديگر به حراج كريستي پيشنهاد دهد.»
اينها صحبتهاي عليرضا سميعآذر، مدير اسبق موزه هنرهاي معاصر و مشاور فعلي حراج كريستي دبي است. گفته ميشود او مهمترين فرد در انتخاب آثار ايراني و پيشنهاددهنده اصلي آثار ايراني به اين حراج است. خود سميعآذر هم اين موضوع را تاييد ميكند و البته ميافزايد كه صرفا در حد مشاوره به حراج كريستي و هنرمندان ايراني فعاليت ميكند.
سميعآذر درباره نحوه انتخاب آثار براي ورود به اين حراجي ميگويد: حراجي كريستي شامل گروههاي مختلفي است، مثلا هنر معاصر، هنر اسلامي، ايتاليايي، فرانسوي يا آثار بعد از جنگ جهاني و يا حراج امپرسيونيستها، هنر چين و شرق آسيا در اين حوزه هر اثري را كه شانس فروش داشته باشد و متقاضياني براي فروش داشته باشد، به حراج گذار ارائه ميكنند و به هيچ عنوان به دنبال اين نيستند كه سبك سليقهها گرايش هنري خاصي را در مسير حراج تحميل كنند. چون آنها يك مسير اقتصادي را از جريان هنر دنبال ميكنند و هر چيزي را كه در آن حوزه متقاضي برايش وجود داشته باشد، ارائه ميكنند.
از سميع آذر ميپرسيم: برخي ميگويند فقط يك سري آثار خاص شانس حضور در حراجي كريستي دارند. او اين موضوع را تكذيب كرده و ميگويد: چگونگي خريد يا فروش يك اثر هنري در اين حراجي كاملا مشخص است و روي سايت آن نيز وجود دارد، هر كسي ميتواند از طريق روشهاي مختلفي كه پيشبيني شده، آثار خود را به اين حراجي ارائه كند. هر چند برخي گالريدارها مجموعهدارها يا ارائه كنندگان آثار به دليل همكاري طولاني مدت با اين حراجيها روشهاي بهتري را براي معرفي آثار پيدا ميكنند، اما اين بدان معني نيست كه هر كسي فرصت معرفي اثرش را به تنهايي به اين حراجي ندارد. تنها ميتوان گفت از طريق بعضي از حراجها كار با سهولت بيشتري انجام ميشود.
سميع آذر در مورد نحوه حضور آثار ايراني در حراجي كريستي توضيح ميدهد: در حال حاضر تعداد زيادي از گالريدارها با كريستي مرتبط شدهاند و آثار هنرمندان ايراني چه در قيد حيات و چه در گذشته به اين حراجي و ديگر حراجيهاي جهان ارائه ميشود.
از سميع آذر درباره نقشش در زمينه اتصال آثار هنري ايراني به كريستي و ديگر حراجيها ميپرسيم، پاسخ ميدهد: من فقط با موسسه كريستي همكاري ميكنم. مشاور آنها هستم و سعي ميكنم اين موسسه را بيشتر با آثار هنرمندان معاصر ايران آشنا كنم و در عين حال اين شانس را به جمع وسيعتري از هنرمندان ايراني بدهم كه بتوانند از فرصت كريستي براي حراج آثارشان استفاده كنند.
من فقط يك مشورت دهنده هستم و توصيههاي كريستي را به جامعه هنري مي رسانم و پيشنهادهاي جامعه هنري را نيز به كريستي منتقل ميكنم.
مطمئنا زماني كه اين آشنايي صورت گرفت، ديگر به من نيازي نيست. البته برخي مجموعهدارها و هنرمندان فكر ميكنند كه آثارشان را اگر من به كريستي معرفي كنم، كريستي آنها را جدي ميگيرد؛ لذا من هم به نيابت از آنها اين كار را انجام ميدهم.
پرسپوليس چگونه 8/2ميليون دلاري شد
سميع آذر درباره پرسپوليس اثر پرويز تناولي كه به قيمت 8/2ميليون دلار در كريستي به فروش رفت ميگويد: برآورد اوليه پرسپوليس 400 تا 600هزار دلار بود كه مبناي اين رقم هم فروشهاي ديگر اين هنرمند و آثار مشابه بود. اگر به آثار قبلي او و همچنين قدمت 35 ساله پرسپوليس نگاه كنيم، ميبينيم كه اين رقم كارشناسي كاملا منطقي بود. اما آنچه كه قيمت نهايي را تعيين ميكند، پيشنهاد خريد است و ديگر در اين جا قيمت كارشناسي و دلايل منطقي جايي ندارد، بلكه هيجان و علاقه خريداران است كه قيمت نهايي را تعيين ميكند. پرويز تناولي بزرگترين مجسمهساز منطقه است و به دليل سابقه هنري و صدها اثر در موزهها و مجموعههاي بزرگ دنيا ارائه هر اثري از او در يك حراج رقابتي ديوانهوار را ايجاد ميكند.
ممكن است 8/2ميليون دلار براي يك اثر رقم خيلي زيادي باشد، اما من فكر ميكنم همچنان بازار قيمت اين اثر را تا كمتر از يك سال ديگر به دو برابر خواهد رساند.
برخي اما معتقدند بانك پاسارگاد كه اثر پرسپوليس را به كريستي ارائه كرده، خود آن را به قيمت بالا خريده تا در آينده آن را به قيمت بالايي به فروش برساند. سميعآذر در اين زمينه يك پاسخ كوتاه ميدهد: اسامي خريدارها اعلام نميشود و اين قانون كريستي است. بانك پاسارگاد اثري را كه قبلا از آقاي تناولي خريداري كرده بود، به حراجي ارائه داد كه توسط يك فرد غيرايراني خريداري شد.
از سميعآذر درباره موضوع دست بالا بردن اطرافيان، دوستان و دلالان براي بالا بردن قيمت پرسيديم و او خيلي ساده پاسخ داد: خيليها قبلا با ناباوري به اين قضيه نگاه ميكردند؛ اما وقتي به اينجا برسند، ميبينيد كه چنين چيزهايي بسيار طبيعي و عادي است، در حراج امكان دارد چنين اتفاقاتي هم بيفتد؛ اما همه چيز بيحساب و كتاب نيست.
پاسخ احصايي به عدل
علي احصايي، هنرمند خوشنويسي است كه امسال آثارش با قيمتي بالاي ميليون دلار در كريستي به فروش رفت. او درباره صحبتهاي كامران عدل و انتقاداتش به كريستي ميگويد: آقاي كامران عدل طبيعتا مانند عواطف و احساسات خودشان كمي تند و تحت تاثير برادرشان صحبت كردهاند. آن چيزهايي كه درست است، در تمام اين طرحها ساري و جاري است و خودشان هم ماجرا را ميدانند، اما موضوع جالب قضيه عواطف و احساسات برادر آقاي دكتر شهريار عدل است كه من به ايشان حق ميدهم كه اين جريانات را به برادرشان كامران عدل منتقل كرده باشند، چون شهريار عدل جزو يكي از باسابقهترين و مهمترين كارشناسان عتيقه و آثار فرهنگي ايران است. عواطف ايشان براي من كاملا احترامبرانگيز است، مخصوصا كه در حراجهاي مختلف شاهد خريد و فروش آثار فاخر و ارزشمند ايران هستند كه به راحتي رد و بدل ميشود اما درحالحاضر ايشان در جريان اين حراجيها قرار گرفتهاند و بعضا شاهد اين هستند كه با يكسري از كارهاي تازه به دوران رسيده مواجه شدهاند. با كساني كه هم از لحاظ خريد و هم ارائه كار مورد پسند ايشان نباشد و ايشان ناراحت شدهاند؛ چون نگاه كنيد يك ميليون دلار به صحبت كم است اما فكر كنيد كه با اين مبلغ چه ميزان عتيقه و آثار فرهنگي به تاراج رفته را ميتوان به ايران بازگرداند.
ميليون دلار براي عربها چيزي نيست
احصايي ميگويد: بايد به اين نكته هم توجه داشت كه در امارات براي رشد اقتصادي و فرهنگي خودشان همزمان تلاش ميكنند و براي رشد اقتصادي بخش فرهنگيشان با درايت و برنامهريزي كار ميكنند و حتي با سرمايه اندكي هم اين كار را پيش ميبرند چون ممكن است كه رقم ميليون دلار براي ما رقم بزرگي باشد اما براي منطقهاي كه در چرخه اقتصادياش ميليونها دلار رد و بدل ميشود اين ارقام چندان عجيب و غريب نيست و همين نكته ميتواند جواب آقاي كامران عدل باشد كه در نهايت هم ميگويم كه همسايه ما براي پيشبرد اهداف اقتصادي و فرهنگي خود تصميماتي گرفته كه شايد خارج از سليقه ما باشد.
احصايي اضافه ميكند: به عنوان مثال كاري كه خود من در اين حراجي شركت دارم كاري بود كه چهار سال درگيرش بودم و اتفاقا تاريخ آن را هم نوشتم و خب وقتي كار را جلويم ميگذارم و به عنوان سوم شخص به آن نگاه ميكنم با كاري روبهرو مي شوم كه در سن و سال پيري انجام شده و بنابراين وقتي من بخواهم اين كار را بخرم، محاسبه ميكنم كه چند تا كار مانند اين وجود دارد و چقدر ممكن است بگذرد تا يك شخص بعد از 60-70سال برسد به يك اصليتي كه در اطراف خودش منحصر به فرد باشد. اينها تمام مواردي هستند كه بايد به آنها احترام گذاشت. پول پرداخت و صاحب شدن چنين آثاري مانند آثار تناولي مثل آثار آقاي زندهرودي يا خيلي كسان ديگر، البته هنر عكاسي كامران بر هيچكس پوشيده نيست و ديد عميق و منحصربهفردي كه ايشان در ديدن شورهاي خود دارند، بينظير است؛ ولي صاحب اين گفتار شايد در اجراي كار يك مقدار، قياس به نفس كرده باشد من تمام كوششم اين است كه خوانندگان را متوجه كنم كه اينها اتفاقا دارد به قيمت واقعياش به فروش ميرسد.
از احصايي در مورد قيمت پايين اين آثار در طرحهاي ديگر مثل ساتبي لندن ميپرسيم، ميگويد: يك كلكسيونر انگليسي سخت در دفترچه زير رقمهاي ميليوني را امضا ميكند چون در آنجا شتاب خريد و فروش مانند حاشيه خليجفارس نيست؛ چون در اروپا همه چيز به صورت متعارف و متعادل پيش ميرود و خب قبلا هم گفتم 1000دلاري كه در جيب يك شيخ عرب است، همان 1000دلاري نيست كه در جيب يك اروپايي است.
بنابراين در اروپا و طرحهايي مانند ساتبي طبيعي است كه روي اين رقمها تامل بيشتري داشته باشند.
حراج لزوما اخلاقي نيست
يكي ديگر از كارشناسان حراج كه مدت 20سال است به صورت كاملا حرفهاي يكي از حوزههاي تخصصي حراجي آثار هنري را دنبال ميكند، در رابطه با كريستي گفت: بحث اصلي اين است كه با قضيه حراجي و بحث فروش آثار احساساتي برخورد ميكنيم. حراج مانند يك بازار بورس است و كارهايي كه در اين بورس انجام ميشود لزوما قرار نيست كه اخلاقي باشد.
كار حراجيهاي دنيا مانند بازارهاي بورسي است بر مكانيزم بازار جهاني و قوانين عرضه و تقاضا.
از طرف ديگر ميگويند آثار به قيمت واقعيشان فروخته نشده، اين جالب است چون بحث اصلي اين است كه واقعا ارزش واقعي اثر را چه كسي تعيين ميكند؟
اين كارشناس ميافزايد: هر چيزي ممكن است در يك حراجي اتفاق بيفتد خب معلوم است كه ممكن است شخصي خودش اثرش را بخرد تا ارزش افزوده آن بالا رود و دورهاي بعد دوباره از اين اثري كه ارزش بالايي پيدا كرده استفاده كند و مجددا آن را بفروشد.
دست بالا بردن در يك حراجي براي ايجاد قيمت كاذب و بيش از ارزش يك اثر امر معمولي است كه مانند يك بازي در حراجيهاي دنيا اتفاق ميافتد كه اتفاقا عكس اين قضيه نيز وجود دارد و بارها اتفاق افتاده كه در يك حراجي دست براي يك اثر بلند نشده، اثر ارزان فروخته شده و اتفاقا در حراجيهاي بعدي شركت كرده و به قيمت واقعي يا بيشتر فروخته شده است.
دنياي حراج كريستي يا حراجيهاي ديگر كه هميشه در دنيا برگزار ميشوند از جنس تجارت است و قواعد خاص خود را ميطلبد. اين نقاش درباره قيمت كاذب و واقعي يك اثر نيز گفت: در نهايت قانون مشخص و كاملي براي اين قضيه وجود ندارد؛ اما قيمت واقعي زماني به دست ميآيد كه به عنوان مثال اگر اثر من در يك حراجي 1000دلار فروخته شود، در بازار واقعي 500دلار خريداري شود؛ يعني دقيقا نصف قيمت حراج. اگر اين اتفاق نيفتاد و اثر من در بازار كمتر از نصف فروخته شد، مابقي آن قيمت كاذب است.
يکشنبه 12 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5462]
-
گوناگون
پربازدیدترینها