واضح آرشیو وب فارسی:سیری در ایران: تاریخ خبر :1394/09/14-نیروهای امدادی از درگهان، قشم، بندر خمیر و بندرعباس به تناوب برای مهار آتش به درگهان گسیل می شوند؛ اما آتش شعله ور شده، 36 ساعت یکه تازی می کند و از دست ماموران آتش نشانی کاری بر نمی آید!
8 مرداد 1394 ساعت 9 و 30 دقیقه؛ بندرعباس، مجتمع ستاره جنوب: آتش سوزی آغاز می شود، ساختمانی 9 طبقه با بیش از 500 واحد تجاری طعمه حریق می شود، با آنکه این آتش سوزی در مرکز هرمزگان است و امکانات خدمت رسانی به نظر بیش از دیگر نقاط استان به نظر می رسد، مهار آتش سوزی تا ساعت 14 همان روز به طول می انجامد و این در حالی است که سه تن بر اثر خفگی جان خود را از دست می دهند و 27 تن دیگر روانه بیمارستان می شوند.
9 مرداد 1394 ساعت سه بامداد؛ بندرعباس، هتل هرمز: آتش سوزی آغاز می شود، هتلی پنج ستاره با استانداردهای بین المللی به آتش کشیده می شود و یک مامور آتش نشانی و یک مامور انتظامات جان می دهند تا جان 57 تن از مهمانان هتل را نجات دهند.
20 شهریور 1394 ساعت 10 صبح؛ قشم، ساختمان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سازمان منطقه آزاد قشم: آتش سوزی ظرف مدت کمتر از دو ساعت این ساختمان کهنه با بافتی چوبی را به تلی از خاکستر تبدیل می کند.
دوم آذر 1394 ساعت 12 ظهر؛ پشت بازار قدیم درگهان: اتصال برق 17 مغازه را طعمه حریق می کند و تلاش 70 دقیقه ای آتش نشانان فقط مانع از سرایت آتش به مغازه ها و مناطق مسکونی می شود.
این جا در جنوبی ترین نقطه از کشورمان، نقص و کمبود سیستم های اطفای حریق در مراکز تجاری و اقامتی، کمبود ایستگاه های آتش نشانی و نبود نیروی انسانی کافی برای کنترل و مدیریت بحران در مواقع اضطراری، همه و همه موجب شده جان و مال مردم و حتی مسئولان در معرض خطر جدی قرار بگیرد.
اینکه این بار شماره «125» آتش نشانی برای اعلام آتش سوزی کدام یک از واحدهای تجاری این خطه از کشورمان گرفته می شود، سوالی است که باید پاسخ آن را از مسئولانی پرسید که به رغم رویت اتفاقات ناخوشایند اخیر، هنوز اقدامات اساسی برای جبران میلیاردها تومان خسارت جانی و مالی هموطنان نکرده اند و گویی هنوز این اتفاقات را باور ندارند.
بی شک برای رسیدن به نتیجه ای واقعی باید ابتدا برای خطرناکترین شهرهای استان هرمزگان در مواقع آتش سوزی فکری کرد و در این بین درگهان، شهری در جزیره قشم که به واسطه موقعیت خاص خود 12 مجتمع تجاری و شش هزار واحد صنفی را به صورت متراکم در خود جای داده است بیش از دیگران دارای اهمیت است و باید به ویژگی های یاد شده، قابل اشتعال بودن وسایل تجاری این شهرکه بیشتر شامل پوشاک و لوازم خانگی می شود را نیز به عوامل آسیب پذیر بودن مراکز تجاری آن اضافه کرد.
چسبیدگی مجتمع های تجاری درگهان و فاصله کم آن ها که موجب شده این مراکز تجاری به یکدیگر راه داشته باشند، در بحث تجارت جزو مزیت های نسبی تلقی می شود؛ البته این در مواقعی است که هنوز اتفاق ناخوشایندی پیش نیامده است که در این صورت نه تنها مزیتی به شمار نمی رود بلکه بر گستردگی خسارت ها می افزاید و در مواقع آتش سوزی چندین مجتمع به طور یکسان در معرض خطر قرار می گیرند.
حالا باید نگاهی انداخت به سخت افزارها و نیروی انسانی موجود در درگهان تا متوجه شویم عمق فاجعه تا کجاست!
شهر درگهان با ظرفیت های تجاری یاد شده دارای یک واحد آتش نشانی با دو دستگاه خودروی سه هزار لیتری و 10 هزار و 500 لیتری است. این دو خودرو در عمل در خدمت رسانی کاری از پیش نمی برند؛ چرا که حجم آب مورد نیاز در صورت بروز آتش سوزی های گسترده فراتر از ظرفیت آنهاست.
به این موارد باید نبود شیرهای اضطراری آب آتش نشانی که به شبکه آب اصلی شهر متصل باشد و همچنین نبود آب در چند شیر نصب شده در اطراف شهر را نیز اضافه کرد که امکان کمک رسانی به واحدهای تجاری را به صفر کاهش می دهد.
اما نکته قابل تامل اینجاست که نیروی کارآمد و باتجربه نیز در این میان وجود ندارد و در عصری که آتش نشانی به عنوان یک علم دانشگاهی تدریس می شود، آتش نشانی شهر درگهان با یک کارگر شهرداری اداره می شود و نیروی قبلی نیز که دارای سوابق علمی و تجربی بود، به بندرعباس منتقل شده است.
زیرساخت های درون مجتمع های تجاری درگهان نیز جای بررسی و تامل دارد چراکه در برخی مجتمع های این شهر هنوز مراکزی دیده می شود که کپسول آتش نشانی وجود ندارد و در موارد دیگر ماهها از تاریخ انقضای کپسول های آتش نشانی گذشته است و این تجهیزات فاقد کارایی لازم هستند.
ضمن اینکه «فایر باکس» (یکی از ابزارهای مهم و مورد نیاز ساختمان ها، مجتمع های تجاری و انبارهای بزرگ برای مهار آتش و از سامانه های لازم برای طرح های ایمنی و پیشگیری است) بسیاری از مجتمع های تجاری درگهان به دلیل غیراستاندارد بودن یا زنگ زده اند و یا اینکه استاندارد بکار رفته در آن ها با استاندارد ملی وسایل آتش نشانی همخوانی ندارد و این یعنی امکان استفاده از شیلنگ های آتش نشانی در مواقع بحرانی وجود ندارد.
همچنین در بیشتر مجتمع های تجاری درگهان منبع ذخیره آب و یا پمپاژ وجود ندارد تا در صورت وقوع بحران بتوان از آن استفاده کرد.
به این همه نقص، نبود آموزش های اولیه به کارگران و نیروهای بخش انتظامات و همچنین تغییر هر ساله این نیروها را نیز باید اضافه کرد تا متوجه ابعاد ناشناخته این بحران خاموش شویم.
حال اگر نگاهی به اطراف پاساژها و مجتمع های تجاری درگهان بیندازیم، مملو از مواد پلاستیکی و مقوایی است که مستعد سوختنند و تنها یک جرقه کافی است که این انبار پر از باروت را به آتش بکشد.
این نکته را نیز باید مد نظر داشت که بیشتر مجتمع های تجاری درگهان چند طبقه هستند و این در حالیست که نردبان مناسب برای اطفای حریق در ایستگاه های آتش نشانی وجود ندارد.
با توجه به سرعت انتقال حریق، می توان به این نتیجه رسید که اگر حتی در زمان وقوع آتش سوزی، ایستگاه های دیگر همچون سوزا و قشم نیز به کمک این شهر بیایند، کاری از پیش نخواهند برد، همانطور که هشت ماه پیش کاری از پیش نبردند و حتی نیروهای بندرخمیر و بندرعباس نیز نتوانستند تاب شعله های مهیب بازار صدف را بیاورند و 36 ساعت نظاره گر سوختن این مجتمع بودند.
به تمام نکات یاد شده باید احداث مجتمع های تجاری فاقد مجوز ساخت و همچنین کوچه هایی کم عرض این شهر را نیز اضافه کرد که خدمات رسانی نیروهای آتش نشانی برای اطفای حریق را با مشکل مواجه می کند.
در پایان می توان مدیریت بحران و اهتمام ویژه نسبت به اعتمادسازی سرمایه گذاران را نیاز اصلی درگهان و قشم دانست؛ اگر چه سازمان منطقه آزاد قشم در چند ماه گذشته تلاش های ارزشمندی برای افزایش نیروی انسانی و تجهیزات آتش نشانی کرده است که نتایج به نسبت محسوسی به همراه داشته و امید است این تلاش ها زیر غبار فراموشی، آتشِ زیر خاکستر نشود!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیری در ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]