تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش، نابود كننده نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820562459




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پيدايش داعش طراحي اطلاعاتي غرب است


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پيدايش داعش طراحي اطلاعاتي غرب است
رخدادهاي چند سال اخير و گسترش پديده تروريسم در تمامي نقاط جهان بيش از پيش موجب نگراني افكار عمومي شده و به همين دليل مقابله با اين پديده بايد در دستور كار مقامات كشورها و نهاد‌هاي بين‌المللي قرار گيرد.
نویسنده : روح‌الله صالحی 

پيدايش داعش طراحي اطلاعاتي غرب است
رخدادهاي چند سال اخير و گسترش پديده تروريسم در تمامي نقاط جهان بيش از پيش موجب نگراني افكار عمومي شده و به همين دليل مقابله با اين پديده بايد در دستور كار مقامات كشورها و نهاد‌هاي بين‌المللي قرار گيرد. تروريسم، ديگر پديده‌اي منحصر به خاورميانه به خصوص سوريه، عراق، يمن و ليبي نيست. سقوط هواپيماي روسي در سيناي مصر، حادثه تروريستي در لبنان، حادثه تروريستي در پاريس و همچنين حادثه تروريستي در كشور مالي نشان داد كه تروريسم به خطري جهاني تبديل شده است و مرز مشخصي ندارد. حملات پاريس كه به كشته و زخمي شدن 350 تن منجر شد نشان داد كه حاميان اين گروه‌هاي تكفيري نيز از تهديدات اين گروه‌ها در امان نيستند و براي نابودي پديده شوم تروريسم بايد همه دست به كار شوند.
دكتر حميدرضا دهقاني، معاون اداره اول خاورميانه در وزارت خارجه و نماينده سابق ايران در سازمان همكاري اسلامي مي‌گويد براي مبارزه با تروريست‌ها تنها استفاده از ابزار نظامي كافي نيست و بايد همه ابزارهاي نظامي، مالي و فرهنگي را به كار گرفت تا اين پديده را ريشه‌كن كرد. به گفته وي، قبل از حملات پاريس برخي اين مسئله را غلوآميز تلقي مي‌كردند كه تروريسم، جهاني است و بيشتر آن را به خاورميانه محدود مي‌كردند ولي حملات پاريس نشان داد كه اين مسئله جهاني است و همه بايد در اين راه همكاري كنند تا ريشه تروريسم را از بين ببرند.
براي بررسي تحولات سوريه و راه‌هاي تقابل با تروريسم با دكتر دهقاني به گفت‌و‌گو نشستيم تا به سؤالاتي در اين زمينه پاسخ دهد.
***

همانطور كه مي‌دانيد ارزيابي‌هاي اوليه نشان مي‌داد داعش گروه ضعيفي است ولي بعد از حملات تروريستي پاريس معلوم شد آنگونه كه تصور مي‌شد، اين گروه تروريستي خيلي هم ضعيف عمل نمي‌كند و به عبارتي خود را با محيط وفق داده و قدرت مانور خود را افزايش داده است. ارزيابي‌تان از قابليت‌ها و توانايي‌هاي داعش چيست؟
اولين فاكتور در ارزيابي قدرت داعش اين است كه اين گروه داراي يك لايه امنيتي، نظامي و تبليغاتي صرف نيست بلكه شامل مجموعه‌اي از لايه‌هاي امنيتي، اقتصادي، اطلاعاتي، فكري و حتي فقهي است. لذا اگر قرار باشد با يكي از اين ابزارها با اين گروه تروريستي مبارزه كنيم نتيجه خاصي در پي نخواهد داشت. همچنانكه حملات 14 ماهه جنگنده‌هاي ائتلاف به رهبري امريكا نشان داد كه تنها با حمله هوايي نمي‌توان اين گروه را نابود كرد. شايد برخي اين فرض را مطرح كنند كه چون امريكا و متحدانش در مبارزه با داعش جدي نبودند نتوانستند نتيجه مطلوبي كسب كنند. جدي نبودن ائتلاف و برخي كشورها در نبرد با داعش و حتي قطعنامه‌هايي كه شوراي امنيت سازمان ملل صادر كرده است يكي از دلايل است و اين مسئله چند بعدي است و نمي‌توان تنها با يك بعد با آن مقابله كرد. از اين‌رو، با گذشت چند سال از پديد آمدن اين هيولاي وحشي، امكان مبارزه با آن كمتر است.

اصلا داعش محصول و برآيند چيست؟ چه عواملي در شكل‌گيري اين گروه نقش داشته‌اند؟ در اين مورد فرضيه‌هاي مختلفي مطرح است از جمله اينكه داعش ساخته و پرداخته امريكايي‌ها و غرب است و آنها براي دستيابي به اهدافشان در منطقه اين گروه را ايجاد كرده‌اند. يك فرضيه ديگر اين است كه داعش حاصل سرخوردگي جريان‌هاي تكفيري در جوامع مسلمان ولي سكولار مثل عربستان و مصر است. به نظرتان كداميك از اين فرضيه‌ها درست است؟


عوامل پيدايش داعش با عوامل گرايش به داعش متفاوت است. پيدايش داعش يك طراحي اطلاعاتي، سياسي و نظامي است. گرايش به داعش توسط جوانان مسلمان در ساير كشورها و حتي در اروپا، امريكا و روسيه انجام مي‌شود. پشت تأسيس داعش كه سازمان‌هاي اطلاعاتي و جاسوسي قرار دارند آنها در مورد پيدايش داعش صحبت مي‌كنند. اما در مورد گرايش داعش، من در يك تقسيم‌بندي‌اي كه داشتم ريشه‌هاي گرايش به اين گروه را بررسي كردم. اول، در كشورهاي غير اسلامي عامل تبعيض وجود دارد و جوانان مسلمان كه اين سياست‌هاي تبعيضي را مشاهده مي‌كنند چه در داخل نسبت به مسلمانان و چه خارجي‌هاي مقيم كشورهاي اروپايي و چه تبعيضي كه بين مسلمانان و ديگران در سطح قدرت‌هاي بزرگ وجود دارد را مشاهده مي‌نمايند به سمت اين گروه‌ها گرايش پيدا مي‌كنند. دوم، وقتي مسلمانان، اشغال فلسطين، حمله به افغانستان و عراق را مي‌بينند به سمت داعش جذب مي‌شوند.
سوم، در سطح كشورهاي اسلامي نظام‌هاي ديكتاتوري را مي‌بينند، نظام‌هايي كه اجازه  اظهار نظر به مردم و امكان حضور مردم در سرنوشت خودش را نمي‌دهد زمينه را براي چنين روندي فراهم مي‌كند. ديكتاتوري‌ها  در كنار تبعيض و اشغال دست به دست هم مي‌دهند و زمينه گرايش به اين گروه‌ها را فراهم مي‌كنند. چهارمين دليل، نابساماني اقتصادي و فرهنگي در جوامع اسلامي است، از اين جهت كه بيكاري و فساد در جامعه وجود دارد. ناكارآمدي دولت‌ها در سطح منطقه از جمله عوامل ديگري است كه در اين امر مؤثر است.
كساني كه داعش را يك طراحي غربي از پيش تدوين شده مي‌دانند به پيدايش داعش نگاه مي‌كنند. افرادي كه عوامل اقتصادي و سرخوردگي را مدنظر قرار مي‌دهند به عوامل گرايش به داعش توجه دارند. بخشي از پيدايش داعش طراحي نيست و بلكه ناشي از وضعيت اقتصادي است. مثلاً برخي افراد هستند كه خود را عالم فكري مي‌دانند و انديشه‌هاي تكفيري داشته و نسبت به ديگران نگاه حذفي دارند. معلوم مي‌شود كه در برخورد با فكر مخالفت امكان تعايش (همزيستي متقابل) برايشان فراهم نيست. اگر مصاحبه برخي علما كه طرفدار انديشه‌هاي تكفيري هستند را مطالعه كنيد متوجه مي‌شويد كه ديگران را داراي انديشه انحرافي مي‌دانند و معتقدند كه بايد با آنها مبارزه كرد.

اخيراً اشتون كارتر، وزير دفاع امريكا گفته است اعراب به جاي حمله هوايي وارد فاز زميني در سوريه شوند تا نتيجه بهتري بگيرند. به نظرتان چرا امريكا در پي ورود مستقيم‌تر اعراب در منطقه است؟
در اين مورد همه اتفاق نظر دارند كه تنها بمباران هوايي براي نابودي داعش كافي نيست و اين مسئله تنها در ائتلاف ضد داعش كه در جدي بودن آن در مبارزه با داعش ترديد است وجود ندارد بلكه در بين آنهايي كه در مبارزه با تروريست‌ها جدي هستند نيز وجود دارد. مثلاً عربستان در مبارزه با انصارالله و مردم يمن جدي بود ولي حملات هوايي هشت ماهه عربستان و متحدانش در يمن نشان داد كه اين حملات چندان كارايي نداشته است. رژيم صهيونيستي نيز در مبارزه با مردم غزه، لبنان و حزب‌الله جدي بود ولي بمباران هوايي به تنهايي در رسيدن اين رژيم به اهدافش كافي نبود. بمباران هوايي بدون پشتيباني زميني ممكن نيست.
من مي‌خواهم فراتر از اين را بگويم كه اساساً جنگ با داعش و تروريسم به تنهايي به نابودي تروريسم منجر نمي‌شود و بايد ساير عوامل پيدايش و گرايش به آن را پيدا كنيم و به تناسب آن راه‌هاي مبارزه را مورد بررسي قرار دهيم. طرحي كه من قبلاً ارائه دادم اين بود كه در مبارزه با داعش به عنوان يك پديده فرامنطقه‌اي بايد به يك راه‌حل فرازماني هم نگاه كرد. من در مقاله‌اي كه تحت اين عنوان منتشر كردم گفته بودم كه يكي از راه‌هاي مبارزه با داعش الگوگيري از ابتكار امام علي (ع) در مبارزه با خوارج است و آن نقش بيدارگري و روشنگري است. خوارج نزديك به 12 هزار نفر بودند كه مقابل امام علي(ع) ايستادند ولي با روشنگري‌ای كه ايشان انجام دادند 8 هزار نفر از آنان برگشتند و از خوارج جدا شدند.
اگر ما فكر كنيم جواناني كه بر اثر اشتباه به اين گروه گرايش پيدا كرده‌اند را مي‌توانيم با مبارزه نظامي از بين ببريم راه درستي نيست و اين فراتر از اين است كه مبارزه زميني را به مبارزه هوايي ضميمه كنيم. منتها در نيت كساني كه اين موضوعات را مطرح مي‌كنند صرفاً بعد مبارزه با داعش مدنظر قرار گرفته است ولي بايد ابعاد ديگر را نيز در نظر بگيريم. ابعاد ديگر اين است كه از وضعيت پيش آمده براي بهره‌گيري در سوريه استفاده كنيم. تفاوت كاري كه روسيه، ايران و حزب‌الله انجام مي‌دهند با روشي كه ديگران انجام مي‌دهند اين است كه ما با مجوز دولت سوريه وارد اين كشور شديم و حضور مستشاري داريم و روس‌ها مداخله هوايي دارند.
ديگران اگر بخواهند با داعش مبارزه كنند بايد از دولت سوريه اجازه بگيرند در اين صورت امكان پذير است. در غير اين صورت، مي‌توان در نيت آنها در نبرد با تكفيري‌ها ترديد كرد كه اين حضور براي چيست.

الان بحران سوريه باتوجه به ورود همه‌جانبه روسيه وارد فاز جديدي شده است و حتي برخي رسانه‌هاي عربي ادعا كرده‌اند كه نيروهاي زميني روسيه نيز وارد عمل شده‌اند. بحث‌هايي هم در مورد ورود جدي‌تر اروپا به بحران سوريه به خصوص پس از حملات پاريس مطرح شده است. از آنجا كه امريكا چندان تمايلي به ورود زميني به سوريه ندارد، به نظرتان اروپايي‌ها تا چه حد ظرفيت ورود به سوريه را دارند؟
درباره مبارزه با داعش در سوريه و عراق دو مطلب وجود دارد. يكي مشروعيت انجام اين كار و ديگري امكان مبارزه است. در مورد مشروعيت، قطعنامه‌هاي بين‌المللي مي‌توانند مجوز مبارزه  با تروريسم را صادر كنند ولي اين به معناي نفي حاكميت اين كشورها نيست و اگر اجازه ورود از طرف اين دولت‌ها گرفته شود اين مانع هم برطرف مي‌شود. بحث دوم امكان مبارزه است، به نظر مي‌رسد امريكايي‌ها از ورود به افغانستان و عراق اين درس را گرفته‌اند كه يكجانبه‌گرايي به حل موضوع نمي‌انجامد.
الان وقتي مي‌گوييم يكي از علل گرايش به تروريسم و افراط اشغالگري است پس اين خود يكي از تبعات نادرست گذشته بوده است. اوباما در زمان روي كار آمدن شعار تغيير را داد و بروز و ظهور تغيير در اين بود كه مي‌گفت من به اصطلاح نيروهاي امريكايي را از افغانستان و عراق خارج مي‌كنم. بنابراين تجربه گذشته مانع از اين مي‌شود كه حداقل امريكايي‌ها در اين فرصت كوتاهي كه تا انتخابات دارند وارد سوريه شوند. نمونه ديگر در ليبي بود كه ناتو وارد شد و مرتكب يك خطا شدند و الان وضعيت نابسامان و رشد روز افزون تروريسم دراين كشور ناشي از خطاي استراتژيك آنهاست.
در بحث مبارزه با تروريسم بايد مردم كشورها درباره سرنوشت و آينده كشورشان تصميم بگيرند و نقش ديگران بايد تسهيل‌كننده باشد. به نظر مي‌رسد اگر اروپايي‌ها بدون مجوز دولت و مردم سوريه وارد اين كشور شوند مشروعيت اين كار زير سؤال مي‌رود و اگر بدون هماهنگي با ساير كشورهاي ذي نفوذ در سوريه وارد شوند موفقيت چنداني نخواهند داشت.


این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن