واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بررسي پيوند سنت با هويت ايراني در آخرين شماره از ماهنامه پژوهشي «اطلاعات حكمت و معرفت»
گروه انديشه: مقاله «پيوند سنت با هويت ايراني»، توسط دكتر «محمد بقائي ماكان» نوشته شده و در آخرين شماره از ماهنامه پژوهشي «اطلاعات حكمت و معرفت» (سال سوم، شماره 2 ارديبهشتماه 1387) منتشر شده است.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، نسبت فرهنگ با سنت همانند نسبت صفات و حالات است با ماهيت شيء. صفات و حالات عرضي هستند و تحت تأثير زمان قرار دارند، ولي حقيقت و ماهيت شيء بيزمان است و از بين نميرود. ماهيت به عبارت ديگر همان هويت يا ذات چيزي است. سنت ايراني ديدگاههاي در هم تنيدهاي است كه شناخت هر يك از آنها به حوزه خاصي از فرهنگ مربوط ميشود.
چنين مفهومي از سنت بسيار استثنائي است و هيچ سرزميني را نميتوان يافت كه همانند ايران همه عوامل سنتساز آن از دين گرفته تا زبان و ديگر عناصر فرهنگي چنان در هم ممزوج شده باشند كه واحدي غيرقابل تفكيك را تشكيل دهند.
آنچه در ادامه ميآيد خلاصهاي از مقاله است: در اين مقاله لازم است بدانيم كه مقصود از سنت ايراني، سنتي است كه در ايران فرهنگي و نه جغرافيايي حضور دارد. اين سنت با فرهنگها و خردهفرهنگها كه به غلط نام سنت بر آن مينهند تفاوت دارد. سنت چنانكه گفته شد ديدگاهي است مورد تأييد يك جامعه بزرگ، ظرفي است كه مظروف آن آميزهاي است از زبان و فرهنگ و باورها و آداب و رسوم و دانش و ادب و هنر.
سنت، گرچه هيچيك از اينها نيست، ولي مجموعهاي از همه آنها و در عين حال مقوم يكايك آنهاست. از همينرو ميتوان گفت شعر سنتي، پوشاك سنتي، موسيقي سنتي، غذاي سنتي، انديشه سنتي و امثال اينها، ولي هيچ يك از اينها به خلاف آنچه پنداشته ميشود مبين كهنه بودن آن چيز نيست، بلكه حكايت از اصالت آن موضوع دارد.
آنان كه «سنت» را با كهنگي و عدم پويايي مرادف ميگيرند نظر به معناي غير ايراني آن دارند كه غالبا معادل تراديسيون tradition است. معادل واقعي مفهوم سنت در فرهنگ ايراني «هر چيز اصيل» است؛ يعني هر آنچه كه داراي نسب و گوهري شريف است. از اينرو tradition را نميتوان در فارسي به «سنت» ترجمه كرد.
زيرا تراديسون عاملي دستوپا گير و بازدارنده در فرهنگ غرب بوده و هست و معادل انديشهها و آداب كهن به كار ميرود كه نقشي در دنياي امروز ندارند. بنابراين نميتوان آنرا با سنت به مفهومي كه در فرهنگ ايراني استنباط ميشود برابر گرفت. نمونه بارز آن بسياري از عقايد آئين كاتوليك و منطق ارسطويي است.
نتيجه آنكه سنت مورد بحث قاعده و رسم و رسوم نيست، سيئه و حسنه ندارد، با تجددخواهي و مدرنيته در تضاد نيست، نميشود آنرا از ميان برداشت، زيرا حذف آن برابر با حذف يك جامعه عظيم است. اين سنت متعلق به يك ملت است، ملتي كه سابقهاي كهنتر از تاريخ دارد، بدون سنت نميشود هويت ايراني داشت.
سنت ريشه درخت تناور فرهنگ و هويت ايراني است. سنتهاي ايراني نو ميشوند و خود را با زمان تطبيق ميدهند، برخي از آنان چندان قدرت دارند كه در رويارويي با فرهنگهاي مهاجم پيوسته پيروز بودهاند و توانستهاند با زمانه ناسازگار بستيزند و آنرا تحت تأثير خود قرار دهند.
ماهنامه پژوهشي اطلاعات حكمت و معرفت به صاحب امتيازي مؤسسه اطلاعات و مديرمسئولي «انشاءالله رحمتي» هر ماه منتشر ميشود. در اين شماره كه ويژه سنتگرايي است، آثار مختلفي از «سيدحسين نصر»، «مارتين لينگز»، «توشيهيكو ايزوتسو» و ... آمده است.
شنبه 11 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 377]