واضح آرشیو وب فارسی:الف: شوهرم عصبي بود، كشتمش
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۲۱
با اعتراف زن جوان به قتل شوهر و مادربزرگ شوهرش، راز قتل دو نفر در ساختمان نياوران فاش شد. ٢٣ آبان امسال وقوع دو فقره قتل در ساختماني مسكوني در خيابان جماران به كلانتري ١٢٣ نياوران اطلاع داده شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد جواني ٢٩ ساله به نام رسول در طبقه اول و مادربزرگ ٧٠ سالهاش در طبقه دوم خانهشان پس از اصابت ضربه چاقو كشته شدهاند. همزمان با انتقال اجساد به پزشكي قانوني پروندهاي با موضوع «قتل عمد» تشكيل شد و براي رسيدگي در اختيار كارآگاهان پايگاه دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. سرانجام كارآگاهان با انجام اقدامات پليسي، هفتم آذر، همسر مقتول و پسرعمويش را به اتهام قتل دستگير كردند. به گزارش تسنيم، آذر، همسر مقتول در بازجوييها به قتل شوهر و مادربزرگش اعتراف كرد و گفت: «من با همسرم اختلافات زيادي داشتم چون او عصبي بود و حتي با پدرش نميتوانست با لحن آرام صحبت كند، به همين خاطر قصد جدايي از او را داشتم، تا اينكه صبح روز قتل در چهارراه كامرانيه با پسرعمويم قرار گذاشتم و بعد از خريد به خانهمان رفتيم. وقتي من و پسرعمويم در خانه بوديم شوهرم رسيد. او كليد خانه را نداشت براي همين با پيچ گوشتي در خانه را باز كرد و با عصبانيت وارد شد. او من را به سمت كاناپه هل داد. من روي زمين افتادم. در اين لحظه شوهرم يك چاقو برداشت و به سمتم حمله كرد كه پسرعمويم با او گلاويز شد. وقتي چاقو از دست شوهرم افتاد، او گردن پسرعمويم را گرفت تا خفهاش كند كه من دخالت كردم و با چاقو ضربهاي به كمرش زد. زن جوان درباره قتل مادربزرگ شوهرش نيز گفت: زماني كه سروصدا بلند شد، مادربزرگ شوهرم به طبقه پايين آمد و با ديدن آن صحنه بهسمت در حياط رفت كه همسايهها را خبر كند و من هم دوان دوان بهسمتش رفتم و او را به داخل خانه كشاندم و خواهش كردم كه داد و فرياد نكند، ميخواستم او را داخل اتاقي بيندازم و در آنجا را قفل كنم اما او داد و فرياد ميكرد، من هم چون نميدانستم چهكار بايد انجام دهم چند ضربه با چاقو به مادربزرگ شوهرم زدم. متهمه ادامه داد: بعد از اين اتفاقات در حالي كه سراسيمه بودم به پسرعمويم گفتم بيا از اينجا برويم، چون ميدانستم شوهرم با پدرش تماس گرفته است و هرلحظه ممكن بود پدر شوهرم فرا برسد؛ از آنجا فرار كرديم و با كرايه كردن تاكسي به ساري رفتيم؛ بعد از ساري نيز مدام در شهرهاي شمال رفت و آمد داشتيم. متهم درباره نحوه معرفي خود به پليس گفت: چند روز بعد از ماندنمان در شمال خسته شديم و به پسرعمويم گفتم كه خودمان را معرفي كنيم؛ چون نه جايي براي ماندن داشتيم و نه راهي براي فرار؛ به همين خاطر پسرعمويم موضوع را با يكي از اقوامش در ميان گذاشت و آن فرد نيز از ما خواست كه خود را به پليس معرفي كنيم و ديروز با مراجعه به پليس آگاهي تهران خود را تحويل پليس داديم. پسرعموي اين زن جوان نيز درباره قتل مرد جوان به بازپرس جنايي تهران گفت: بعد از ضرباتي كه دخترعمويم به شوهرش با چاقو وارد كرد، من نيز ضربهاي با چاقو به شوهر دخترعمويم وارد كردم و بعد از وقوع قتلها بهدليل ترس فراواني كه داشتيم به ساري فرار كرديم. بعد از ثبت اعترافات، هر دو متهم براي تحقيقات بيشتر در اختيار پليس آگاهي قرار گرفتند.منبع: اعتماد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]