تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):اى آن كه يادش مايه شرافت و بزرگى ياد كنندگان است و اى آن كه سپاسگزاريش موجب دست يافت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829562241




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پشت پرده اسیدپاشی در خیابان مشیریه


واضح آرشیو وب فارسی:تدبیر24: تدبیر24  : ساعت 19 و 45 دقیقه شامگاه دوم آذر ماه، رهگذران در حال عبور از خیابان صالحیان منطقه مشیریه در جنوب تهران صدای دلخراش مرد جوانی را شنیدند که مدام می گفت « آی سوختم.» مرد جوان دو دستی صورتش را گرفته بود و با فریادهای بلند از مردم درخواست کمک می کرد که شهروندان به کمک وی شتافتند. لحظاتی بعد تیمی از مأموران کلانتری 169 مشیریه که با تماس مردم از ماجرا با خبر شده بودند، در محل حاضر شدند. بررسی های اولیه حکایت از آن داشت که مردی با سرنگ بزرگ پر از اسید، مقابل بنگاه املاک مرد مصدوم آمده و به او اسید پاشیده است. مرد مصدوم هنگام انتقال به بیمارستان عامل اسیدپاشی را به مأموران پلیس معرفی کرد و با کلمات بریده گفت که مدتی است با او اختلاف دارد. یکی از شاهدان گفت: در حال عبور از محل بودم که دیدم مرد بنگاهدار مقابل مغازه اش در حال حرف زدن با مرد جوانی است. چند قدمی از محل دور نشده بودم که با شنیدن صدای دلخراشی برگشتم. مرد بنگاهدار فریاد می کشید و کمک می خواست و آن مرد را هم در حال فرار دیدم. من بلافاصله به کمکش رفتم و فهمیدم به صورتش مایع اسیدی پاشیده شده است به همین دلیل آب به صورتش پاشیدم تا اینکه اورژانس آمد و او را به بیمارستان منتقل کرد. پس از اعلام این خبر قاضی حسین پور، بازپرس ویژه قتل از دادسرای جنایی تهران در محل به تحقیق پرداخت. تحقیقات میدانی نشان داد حمید مرد 41 ساله ای است که مدتی قبل به اتهام نگهداری مقداری مواد مخدر شیشه راهی زندان شده، اما چند روزی است با گرفتن مرخصی از حبس آزاد شده است. پس از شناسایی عامل  اسیدپاشی  ، مأموران به دستور بازپرس دست به تحقیق زدند و موفق شدند وی را ساعتی بعد از حادثه در خانه پدرش دستگیر کنند. متهم در بازجویی ها به جرم خود اعتراف کرد و مدعی شد همسرش از او طلاق گرفته و صیغه شاکی شده به همین خاطر از او کینه به دل گرفته است. متهم به دستور قاضی حسین پور برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت و دستور داد در اولین فرصت متهم برای مشخص شدن سلامت روحی و روانی اش به پزشکی قانونی منتقل شود. بازپرس حسین پور گفت مرد مصدوم که از ناحیه صورت مجروح شده در حال حاضر در بیمارستان بستری است و تحت درمان قرار دارد. وی گفت: با توجه به اینکه جرم اسیدپاشی از جرائم سنگین است و قانونگذار هم برای آن مجازات سنگینی در نظر گرفته است، اما هر چند وقت یکبار ما با پرونده های اسیدپاشی روبه رو می شویم که متهمان اقدام به  اسیدپاشی  می کنند که این موضوع باید به صورت دقیق از سوی کارشناسان علوم رفتاری و جرم شناسایی واکاوی و علت آن مشخص شود.  چند سال داری؟ 41 ساله ام. چرا دست به اسید پاشی زدی؟ او مزاحم همسرم بود، به همین خاطر از او کینه به دل گرفتم. مصدوم را می شناختی؟ بله. من و خانواده ام پنج سال در خانه آنها مستأجر بودیم تا اینکه دوسال قبل خانه دیگری را اجاره کردیم و از خانه آنها بیرون آمدیم. چرا؟ آن زمان همسرم گفت که پسر صاحبخانه مزاحمش است. من به او تذکر دادم، اما فایده ای نداشت. وقتی فهمید همسرم ماجرا را به من گفته، همسرم را با چاقو زخمی کرد. پس از این من خانه ام را تغییر دادم. چند روز بعد هم با شمشیر او را به شدت زخمی کردم و مدتی هم فراری شدم. بعد چه شد؟ پس از آن او دوباره شماره خانه ما را به دست آورده بود و مزاحمت های تلفنی اش ادامه داشت و حتی در خیابان هم مزاحم همسرم می شد. یک بار دیگر او را کتک زدم تا اینکه او با همکاری یکی از دوستانش چهارگرم شیشه در خودرو من گذاشت و بعد هم به مأموران پلیس خبر داد. وقتی دستگیر شدم دادگاه برای من پنج سال حبس تعیین کرد و به زندان رفتم. وقتی شیشه را داخل خودروات گذاشت، متوجه نشدی؟ من خودروی پرایدی داشتم که با آن مسافرکشی می کردم. روز 14 آبان ماه سال قبل بود که چند مسافر را از مشیریه به مقصد سه راه افسریه سوار کردم. وقتی آنها پیاده شدند، مأموران به من ایست دادند و شیشه را از داخل خودروی من کشف کردند. وقتی به زندان افتادم، همسرم به من گفت که بابک شیشه ها را داخل ماشین من گذاشته است. به خاطر همین موضوع تصمیم گرفتی به صورتش اسید بپاشی؟ نه. تنها این موضوع نبود. در زندان که بودم، دخترم که هشت سال دارد به ملاقاتم آمد و گفت بابک به خانه ما رفت و آمد دارد و برای من کادو می خرد. وقتی موضوع را از همسرم پرسیدم، او گفت که بابک او را تهدید کرده است و مزاحم اوست. به همین خاطر تصمیم گرفتم وقتی آزاد شدم، او را تنبیه کنم، اما 16 روز قبل متوجه شدم که همسرم به صورت غیابی از من طلاق گرفته و صیغه بابک شده است. هشت روز قبل از زندان مرخصی گرفتم که بابک گفت همسرم را صیغه کرده است. خیلی عصبانی شدم و تصمیم گرفتم از او انتقام سختی بگیرم. چند بار به او پیغام دادم و گفتم دست از سر همسرم بردارد. به او گفتم که دختر دارم، زندگی ما را خراب نکند، اما فایده ای نداشت تا اینکه تصمیم به انتقام گرفتم. آیا شکایت هم کردی؟ نه. چرا؟ نمی دانم. خواستم خودم ادبش کنم. فکر نمی کنی همسرت به خاطر زندانی بودنت از تو جدا شده است؟ نه. چون خودش به من گفت که بابک او را تهدید کرده و او هم از ترس از من طلاق گرفته است. از کجا اسید تهیه کردی؟ من مقداری جوهر نمک تهیه کردم و آن را داخل سرنگ بزرگی ریختم و بعد جلوی بنگاه املاک شان رفتم. آن ساعت پدرش نبود و بابک با چند مشتری داخل مغازه بود. منتظر فرصت ماندم تا خلوت شد و بعد او را صدا زدم. وقتی بیرون آمد، سرنگ را به طرف صورتش گرفتم و فشار دادم که فریادهای آی سوختمش به آسمان بلند شد. چرا تصمیم گرفتی با اسید انتقام بگیری؟ من قصد داشتم اول به صورتش اسید بپاشم و بعد او را بکشم و حتی با خودم تیزی هم برده بودم، اما وقتی اسید را پاشیدم و فریادهای او بلند شد، همه جمع شدند و من از ترس فرار کردم. پس از فرار به کجا رفتی؟ به خانه پدرم رفتم تا اینکه مأموران پلیس مرا بازداشت کردند. چرا به جای دیگری فرار نکردی؟ برای من مهم نبود که دستگیر شوم. می دانی اسیدپاشی مجازات سنگینی دارد و امکان دارد قصاص شوی؟ بله، اما برای من مهم نیست. پشیمان نیستی؟ نه. خیلی هم خوشحالم چون او حقش بود و زن و دخترم را از من گرفت. معتادی؟ الان نه، اما چندین سال قبل هرویین مصرف می کردم که 14 سال قبل ترک کردم و از آن روز به بعد دیگر مصرف نکردم. سابقه کیفری هم داری؟ بله معتاد . همان زمان که بودم، دوبار به خاطر سرقت به زندان رفته بودم.


دوشنبه ، ۹آذر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تدبیر24]
[مشاهده در: www.tadbir24.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن