تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بالاترين درجه دانايى، تشخيص اخلاق از يكديگر و آشكار كردن اخلاق پسنديده و سركوب ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820981740




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آشنایی با مفاهیم و ایسم های اقتصادی (قسمت چهارم)


واضح آرشیو وب فارسی:صاحب نیوز: مارگارت تاچر نخست وزیر انگلستان عمدتا سیاست های اقتصادی و خط مشی هایی داشت که درمقابله با سندیکاهای کارگری قرار می گرفت. تاچریسم به سوسیالیسم حمله برد و به عقیده برخی نمایانگر احتضار عمر سوسیالیسم در بریتانیاست…به گزارش صاحب نیوز به نقل از ندای اصفهان- دکتر وحید ارشدی/ در قسمت های قبل از ضرورت آشنایی با مفاهیم و اصطلاحات اقتصادی سخن گفتیم و با برخی واژگان و ایسم ها آشنا شدیم ( اینجا )، ( اینجا ) و ( اینجا ). اکنون به ادامه بحث می پردازیم. *** تاچریسم (Thatcherism) مربوط به مارگارت تاچر نخست وزیر انگلستان که عمدتا سیاست های اقتصادی و نیز خط مشی های او را در مقابله با سندیکاهای کارگری در بر می گرفت. تاچریسم به سوسیالیسم و دیریژیسم حمله برد و به عقیده برخی نمایانگر احتضار عمر سوسیالیسم در بریتانیاست. با پیروزی حزب محافظه کار در سال ۱۹۷۹ و نخست وزیر شدن تاچر، او بر آن گردید تا با اتخاذ سیاست چند جانبه متضمن سیاست پولی (با کنترل عرضه پول جهت کاهش تورم) خصوصی کردن صنایع دولتی، کاهش هزینه های پولی، کاهش مالیات و یارانه ها و حذف محدودیت های سرمایه گذاری بخش خصوصی، با معضلات اقتصادی مقابله کند. سیاست بازار آزاد و کوچک کردن دولت در دستور کار دولت جدید قرار گرفت. تاچر سیاست های دولت رفاهی سابق را عامل بحران های اخلاقی جامعه عنوان کرد. او معتقد بود که دولت، یک مؤسسه تعاون و کمک نیست، بلکه این افراد جامعه هستند که باید به فکر خودشان باشند (به عبارت دیگر کمک به اقشار و طبقات پایین به صورت کمک اقتصادی سبب تضعیف منش و اخلاقیات و تنبلی مردم شده است.) روش اقتصادی تاچر در محدوده انگلستان نماند و دولت آمریکا هم که درگیر مشکلات اقتصادی و اجتماعی مشابه بود به سرعت از آن اقتباس کرد. ریگانیسم (Reaganism) آیین و دکترین منسوب به رونالد ریگان ریاست جمهور ایالات متحده آمریکا (۱۹۸۰-۱۹۸۸) که به ترویج آرمان های اقتصاد نئوکلاسیک که عمدتا بدون هیچ قید و بندی عمل می کند، پرداخت. ریگانیسم سبب رواج دوباره ایدئولوژی بازار آزاد، آزادسازی، خصوصی سازی و مقررات زدایی گردید و باعث گردید اقتصاد طرف عرضه مورد توجه بیشتری قرار گیرد. در سال ۱۹۸۱ کنگره آمریکا بسیاری از موارد برنامه اقتصادی را تصویب کرد که به کاهش انبوه مالیات هایی انجامید که بیشتر آن ها از دولتمردان و شرکت های بزرگ اخذ می شد. تاچریسم-ریگانیسم (Thacherism – Reaganism) منسوب به تاچر نخست وزیر انگلستان (از ۱۹۷۹) و ریگان رئیس جمهور آمریکا (از ۱۹۸۰)، نوعی ایدئولوژی گسترده در جهان به شمار می آمد که در صدد نجات سرمایه داری و تخریب ادراک رادیکالیستی دهه های قبل بود تا با به وجود آوردن یک قدرت ملی، امکان بازگشت دولت ها به رادیکالیسم را ناممکن سازد و نابودی رادیکالیسم را فراهم آورد. نظام اقتصادی تاچریسم ریگانیسم به حکومت بازار اطلاق شده است. اصالت کار (Travaillism) معنای اصالت کار در معنای وسیع کلمه، شکل تاریخی مخصوصی از سوسیالیسم است که می خواست مسائل و مشکلات اجتماعی را در سایه دموکراسی حل کند. این مکتب به طور کلی به ارزش های دین مسیحیت علاقه مند است و می خواهد بدون انقلاب کامل و دیکتاتوری پرولتاریا و بدون نفی کامل مالکیت خصوصی و بدون برنامه ریزی کامل به هدف ها برسد. وسایلی که در این مکتب برای رسیدن به هدف انتخاب شده است، عبارتند از: تعدیل ثروت با افزایش تصاعدی مالیت بر درآمدها، ایجاد بیمه های اجتماعی، کمک به خانواده، خدمات بهداشتی، خدمات آموزشی و تعلیمات عالیه، ملی کردن در صنایع کلیدی با دست کم زیر نظارت گرفتن شرکت های نیرومند به وسیله دولت، برنامه ریزی معتدل اما جدّی و مؤثر و سرانجام تشویق سازمان های دولتی. ترید یونیونیسم (Trade-Unionism) ۱- اتحاد گرایی، اعتقاد به تشکیلات کارگری جهت مجاهده در بهبود احوال ایشان و افزایش مزد و تقلیل ساعات کار و تأمین بیمه بیکاری و وسایل بهداشت و تهیه مسکن کارگران از طریق چانه زنی دسته جمعی با کارفرمایان و کارخانه داران. ۲- جریان مخصوصی است در اتحادیه کارگری قرن نوزدهم انگلستان (طی سال های ۴۰و ۵۰)با شعار صرفا اقتصادی برای بهبود وضعیت کارگران. تکنولوژیسم (Technologism) مکتب اصالت فن، بررسی منظم و اصولی شیوه های تکنولوژی که در صنعت و کشاورزی به کار برده می شوند. توریسم (Tourism) گردشگری در داخل مملکت یا مملکت دیگر در اقتصاد به عنوان پدیده ای پر اهمیت تلقی شده و از منابع درآمد ارزی است. توریسم به طور عام فعالیت اقتصادی است که اغلب به تجارت در قلمرو گسترده میراث طبیعی کشورها اطلاق می شود. پدیده توریسم در صورت برنامه ریزی صحیح، می تواند به افزایش تولید، ارتقای سطح زندگی، اشتغال بیشتر عوامل تولید و رفاه عمومی منجر بشود. تویوتائیسم یا Taylorism منسوب به مهندس آمریکایی وینسلو تیلور، اشاره است به روش مدیریت علمی و کارآیی نیروی کار در واحد تولیدی با هدف عقلایی کردن مفرط کار به منظور حداکثر بازده از طریق سازماندهی دقیق وظایف، کاربرد حداکثر تجهیزات و استفاده حداکثر از نیروی کار. دو عنصر اساسی تیلوریسم عباتند از: کشف بهترین طریق انجام هر عمل و تقسیم کار بین مدیران و کارکنان. در تیلوریسم ازدیاد تولید به علت تجزیه و تحلیل کار، ساده کردن و حذف عملیات زائد در انجام کار عملی می گردد (نه بر اثر فعالیت بیشتر کارکنان). تیلوریسم نخستین قدم در بهبود بخشیدن به کارایی کارخانه هاست که در دهه های ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰صورت گرفت و در شرکت فولادسازی میدویل به موقع اجرا گذاشته شد. جئو سنتریسم (Geocentrism) مرکزگرایی، در اصطلاح اقتصاد بین المللی اشاره دارد به فرآیند دیدگاهی که جهان را مجموعا یک بازار می بیند. چارتیسم (Chartism) جنبش اصلاح طلب مستقل کارگران انگلیسی طی سال های ۱۸۳۷-۱۸۴۷ است که به یک جنبش عمومی کارگران علیه نظام ناعادلانه سرمایه داری و بی عدالتی سیاسی تبدیل شد و نهضت اجتماعی و صنعتی کارگران اروپایی را به وجود آورد. این جنبش از طریق دادخواست ها و منشوری (چارت) که به پارلمان تقدیم می کرد موجب جلب نظر افکار عمومی گردید. طرفداران چارتیسم را کارگران غیر عضو اتحادیه، معدنچیان و کارگران تاج و کارگران قدیمی و هنوز مکانیزه نشده تشکیل می دادند. کریسوهدونیسم (Chrysohedonism) زراندوزی، اقتصادی که ثروت ملت ها را انباشت فلزات گرانبها (به ویژه طلا) می داند. داروینیسم اقتصادی (Darvinism) داروینیسم به لحاظ اجتماعی (داروینیسم اجتماعی)، آزادگرایی اقتصادی است که نگرش مکتب کلاسیک است. لیرالیسم کلاسیک آمریکا تحت عنوان داروینیسم اجتماعی یا بقای انسب در بازار آزاد نامنظم شهرت یافت. اعتقاد بر تکامل و بقای بهترین بنگاه ها یا نهادها با افراد جامعه. دترمینیسم (Determinism) ۱- دترمینیسم اقتصادی، جبرگرایی اقتصادی است. فلسفه جبرگرایی اقتصادی به این عنوان که عوامل اقتصادی تنها عوامل تعیین کننده در جامعه اند. به موجب فرضیه مارکس، حوادث تاریخ (جمیع تحولات اجتماعی و سیاسی) نتیجه علل و نیروهای جبری اقتصادی است. اینکه سیاست و هر شکل از ایدئولوژی در تحلیل غایی باید به صورت سیستم اقتصادی تعریف و توجیه نمود. ۲- دترمینیسم تکنولوژیک، این باور است که همه دگرگونی ها و تحولات اجتماعی ناشی از تغییرات تکنولوژیک (چون اختراع ماشین و…)می باشد. در این بینش انقلاب صنعتی مجموعه مشخصی است از این گونه تحولات اجتماعی ناشی از تغییرات تکنولوژیک. ۳- دترمینیسم جغرافیایی، این باور است که موقعیت جغرافی کشورهای توسعه نیافته (در نواحی حاره یا سرد) عامل تعیین کننده سطح توسعه است. ۴- دترمینیسم جغرافیایی، ترکیب جبر جغرافیایی با نارسایی های افتصادی است که توسط پلخانف صورت گرفته است. او چنین نتیجه می گیرد که شرایط محیط طبیعی مشخصات فعالیت های تولیدی انسان و ابزار تولید او را تعیین می کنند و ابزار تولید به صورت اجتناب ناپذیر روابط متقابل مردم را در فرآیند تولید مشخص می سازد. بدین نحو پلخانف تأثیر محیط جغرافیایی را در تکامل نیروهای مولد قطعی می داند. دنگیسم (Dangism) منسوب به دنگ شیائو پینگ دبیرکل حزب کمونیست چین. مشعر است بر برنامه های آزادی های اقتصادی که از سال ۱۹۸۴ به اجرا گذاشته شد. تمرکز زدایی صنعتی، تشویق نیروهای بازار،حاکمیت فردی و سرمایه گذاری خارجی از اهرم هایی بودند که برای نیل به این مقصود به کار گرفته شدند. دوآلیسم (Dualism) ۱- دوآلیسم اقتصادی، دوگانگی اقتصادی و اول بار توسط مالتوس پایه گذاری شد که اقتصاد ملی را به ۲بخش صنعت و کشاورزی تقسیم کرد. او معتقد بود که تنها از طریق ارتباط متقابل این دو بخش است که اقتصاد ملی می تواند توسعه یابد. تئوری دوگانگی اقتصادی در سال ۱۹۵۴ از سوی اقتصاددان اتگلیسی آرتور لوئیس مطرح شد و سپس اقتصاددانان زیادی به آن پرداختند و فشرده نظرات آن ها این است که اقتصاد کشورهای عقب مانده شامل ۲ بخش است: بخش صنعت و کشاورزی یا بخش نوین و معیشتی یا بخش سرمایه داری نوین و سنتی (کشاورزی) یا بخش سرمایه داری و غیر سرمایه داری و یا بخش اقتصاد مدرن پولی و اقتصاد سنتی. در زبان اقتصاددانان، دوآلیسم به معنای هم زیستی در یک مجموعه فرهنگی با ۲ نظام اقتصادی است که از منطق های متفاوتی پیروی می کنند. همچنان که این مورد را می توان در اغلب کشورهای در حال توسعه ملاحظه کرد. کشورهایی که در آن یک اقتصاد سنتی خودمعاش و یک اقتصاد از نوع باز که ویژه کشورهای صنعتی است مقابل هم قرار می گیرند و با هم به مخالفت بر می خیزند. ۲- دوآلیسم تکنولوژیکی، دوگانگی فنی است. نوعی دوگانگی که در بیشتر کشورهای در حال توسعه رایج است و بر اساس آن از ۲ (یا چند) روش تولید متفاوت در جریان تولید یک کالای معین یا کل اقتصاد در بخش های مختلف استفاده می شود. این دوگانگی اول بار توسط اقتصاددان آمریکایی به نام «هیگینز» کشف و فرمول بندی شد. دولوپ منتالیسم (Developmentalism) اعتقاد به اینکه پیشرفت می تواند به نواحی عقب مانده منتشر شود. دیریجیسم (دیریژیسم) (Dirigism) تسلط دولت بر ارکان اقتصادی و اجتماعی، آنچنان که دولت محور همه امور شود. تمایل به مداخله دامنه دار دولت در امور اقتصادی می تواند با نظام های سرمایه داری و نظام های دیگر مالکیت و همزیستی داشته باشد. راسیونالیسم (Rationalism) خردگرایی، یکی از نظریه های برنامه ریزی است که موقعیت برنامه ریزی را در صورت مشخص بودن هدف نهایی و راه های رسیدن به هدف ها تعیین می کند. برنامه ریزی عقلانی. رانتیریسم اقتصادی است که عمده درآمدهای عمومی خود را از طریق منابع رانتی تأمین کرده و از توجه به دیگر منابع درآمدی غافل می ماند. رجیونالیسم (رژیونالیسم) (Regionalism) ناحیه گرایی. از بین بردن موانع تجاری میان واحدهای اقتصادی در یک منطقه. این مفهوم که دولت های واقع در یک منطقه جغرافیایی دارای علایق یا هدف های مشترک هستند می توانند از طریق سازمان های منطقه ای همکاری متقابل اقتصادی (یا سیاسی و نظامی) داشته باشند. رویزیونیسم (Revisionism) تجدیدنظر طلبی. فلسفه و مسلکی که طرفدار رسیدن به هدف سوسیالیسم با تکامل تدریجی است نه با انقلاب کارگری. نادرستی تحلیل های مارکس (در وقوع انقلاب های سوسیالیستی در جوامع پیشرفته سرمایه داری و توسعه مبارزه طبقاتی و از میان رفتن طبقه متوسط و…) سبب شد تا عده ای از هواداران مارکس بعد از وی در اصالت بنیان علمی مکتب او تردید کنند و بر آن شوند که راه رسیدن به سوسیالیسم چیز دیگری است. سانترالیسم (Centralism) نوعی نظام اقتصادی (سیاسی یا اداری) که به موجب آن کلیه واحدهای کشور (یا سازمان) از جانب یک مرکز نظارت و اداره می شود. این سیستم ابتکار و قدرت عمل را در مناطق محلی محدود می کند و قدرت مرکزی را برتری می بخشد. سندیکالیسم (Syndicalism) ۱- نظام اتحادیه صنفی ۲- مکتب اقتصادی که مالکیت و کنترل تولید را در اختیار کارگر، مجاز می داند. ۳- نهضت کارگران معتقد به مبارزات طبقاتی از طریق فعالیت صنفی که سعی دارد به وسیله اتحادیه های کارگری، دولت و دموکراسی پارلمانی را از طریق طغیان و شدت عمل براندازد. ۴- جنبش مبارزه کارگری که در دهه ۱۸۹۰ در فرانسه با هدف واگذاری کنترل مالکیت وسائل تولید به اتحادیه ها (نه دولت) آغاز شد. ۵- دلالت دارد بر تاکتیک های سندیکا گرایانه، از آنکه این تاکتیک ها معطوف به نیل کنترل صنایع توسط اتحادیه های کارگری بوده باشد یا خیر. فدرالیسم (Federalism) اتحاد کارگران، اتحاد سازمان های بازرگانی. به لحاظ مالی، نظام مالیت بندی و مخارج عمومی است که در آن اختیارات و نظارت فزاینده بر عواید دولت در دست مقامات دولت مرکزی و حکومت محلی است. کاردینالیسم (Cardinalism) اعتقاد بر اینکه فایده یا مطلوبیت بر حسب واحدهای اصلی به صورت اعداد اصلی قابل اندازه گیری است. فرضیه پذیرش عدد مطلق برای مطلوبیت کالا و طبقه بندی کالا ها بر این اساس است. کالکتیویسم (C0llectivism) – اشتراک گرایی. تئوری مالکیت اشتراکی بر اموال منقول و غیر منقول. – تئوری حمایت از مالکیت مشترک تولیدی (سیستم اقتصادی مالکیت مشترک وسایل تولید به طور دسته جمعی و مشترک) ضمن اجاره تملک خانه، لباس، غذا و برخی لوازم ضروری دیگر به افراد. – نظام اقتصادی و سیاسی که بر پایه برنامه ریزی مرکزی از سوی دولت و همکاری شهروندان بنا شده است. تجارت گرایی (Cammericalism) سودگرایی. تجارت گرایی. بازارگرایی. نظام اقتصادی مبتنی بر افزایش حجم بازرگانی برای زراندوزی. سیستم اقتصادی مبتنی بر افزایش حجم تجارت خارجی برای کسب مقدار زیاد طلا و نقره. کاپیتالیسم (Capitalism) سرمایه داری. نظامی که در آن بخش اعظم زندگی اقتصادی و خصوص مالکیت و سرمایه گذاری در تولید زیر نظر بخش خصوصی از طریق فرآیند رقابت اقتصادی و با انگیزه سودجویی صورت می گیرد. یعنی نظامی است با ویژگی های مالکیت خصوصی وسائل تولید (و تسلط بر آن ها توسط افراد)، عرضه کار از سوی کارگران (به عنوان عناصر آزاد)، اقتصاد بازار (تنظیم شدن فعالیت توسط بازار و رقابت) و سود (به عنوان هدف فعالیت های اقتصادی). در این سیستم مکانیسمِ «قیمت» عامل تخصیص منابع است و میزان استفاده از مکانیسم قیمت در تخصیص منابع به درجه رقابتی بودن بازار و میزان دخالت دولت و فعالیت های اقتصادی بستگی دارد. برخی از انواع کاپیتالیسم عبارتند از: ارشادی (مختلط)، انحصاری، بازرگانی، بین­ المللی، پیرامون، پیشرفته، خالص، خلقی، دولتی، رفاهی، شرکتی، کمپرادور (دلال)، مالی و متروپل


دوشنبه ، ۹آذر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: صاحب نیوز]
[مشاهده در: www.sahebnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن