تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس يك روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ايمان از او جدا مى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805494265




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

رازگشایی از قتل مادربزرگ و نوه


واضح آرشیو وب فارسی:موبنا: عاملان قتل مادربزرگ و نوه در شمال تهران خود را تسلیم پلیس کردند. زن جوان در بازجویی به قتل همسرش و مادربزرگ او اعتراف کرده است. به گزارش جام جم، ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه بیست و سوم آبان مرد میانسالی در تماس با پلیس، از مرگ پسر و مادرزنش در خیابان جماران خبر داد. با حضور تیم جنایی در محل و بررسی های اولیه مشخص شد جوانی ۲۹ ساله به نام محمد و پیرزن ۷۰ ساله ای به نام شمسی با ضربات چاقو به قتل رسیده اند. در ادامه بررسی ها مشخص شد محمد، نوه دختری شمسی بوده که در طبقه اول زندگی می کرده و شمسی نیز در طبقه دوم سکونت داشته است. با دستور انتقال اجساد مشخص شد قتل توسط آذر همسر محمد و پسرعمویش میلاد رخ داده و هر دو متهم بعد از قتل به شمال کشور گریخته اند. با گذشت ۱۴ روز از قتل در حالی که تیم جنایی به دنبال دستگیری عاملان جنایت بود، روز شنبه زن ۲۸ ساله و پسر ۱۹ ساله با مراجعه به پلیس آگاهی تهران خود را تسلیم پلیس کردند. دیروز با انتقال هر دو متهم به دادسرای امور جنایی، تحقیقات از آنها توسط بازپرس جنایی انجام شد. میلاد در بازجویی، آذر را قاتل معرفی و در دفاع از خود عنوان کرد: مقتول پسرعمویم بود و با او رفت و آمد داشتم. ساعت هفت صبح آذر با من تماس گرفت و خواست با هم صحبت کنیم. به تصور این که با محمد اختلاف پیدا کرده، قبول کردم به خانه شان بروم تا آنها را آشتی دهم. آذر به دنبالم آمد و به خانه شان رفتیم. ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه صبح محمد به خانه آمد. آذر در را باز نمی کرد و من در را باز کردم. او در حال عصبانیت با چاقو به طرف آذر حمله کرد که من سد راهش شدم. در این زمان آذر با چاقو به او ضربه زد و باعث مرگ شوهرش شد. دقایقی بعد وقتی مادربزرگ او متوجه سروصدا شد قصد داشت همسایه ها را خبر کند، اما آذر مانع او شد و با ضربات چاقو او را به قتل رساند. من دخالتی در قتل ها نداشتم و فقط از ترس یک ضربه به گردن پسرعمویم زدم. با اعترافات پسر ۱۹ ساله تحقیقات از آذر به عنوان عامل جنایت آغاز شد. زن ۲۸ ساله در دفاع از خود مدعی شد: دو سال قبل با محمد ازدواج کردم، اما بعد از دو هفته متوجه بدرفتاری او شدم. همیشه در این مدت درگیر بودیم و با هم اختلاف داشتیم. یک هفته قبل از جنایت به حالت قهر به خانه پدرم رفتم. روز جنایت به خانه رفتم تا با میلاد صحبت کنم. دقایقی بعد از رسیدن به خانه همسرم نیز سر رسید. وقتی او متوجه قفل بودن در شد با پیچ گوشتی قصد باز کردن در را داشت که میلاد در را باز کرد. محمد که بسیار خشمگین بود از پشت آینه چاقو را برداشت تا مرا بکشد. اما وقتی چاقو از دستش افتاد من از ترس چاقو را برداشته و چند ضربه به او زدم. وقتی همسرم نیمه جان روی زمین افتاد مادربزرگش متوجه ماجرا شد و قصد داشت تا همسایه ها را خبر کند. من جلوی او را گرفتم و خواستم سروصدا نکند، اما او مقاومت کرد و من مجبور شدم او را در اتاق خواب با ضربات چاقو به قتل برسانم. هنگام قتل دستمالی را جلوی دهان شمسی گذاشتم تا سروصدا نکند. بعد از آن با برداشتن سوئیچ خودرو از میلاد خواستم فرار کنیم چراکه همسرم موضوع را به پدرش اطلاع داده بود و او هر لحظه سر می رسید. با پارک کردن خودرو در پاسداران لباس های خونی را عوض کرده و با برداشت پول از عابربانک با خودروی دربستی به ساری رفتیم و چند روزی در شهرهای استان مازندران و گلستان فراری بودیم تا این که متوجه شدیم فرار فایده ای ندارد و به تهران آمدیم و خود را تسلیم پلیس کردیم. عاملان قتل پس از اعتراف، با دستور محسن مدیرروستا بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی در اختیار کارآگاهان اداره قتل پلیس آگاهی قرار گرفتند. سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ نیز در این باره گفت: محمد با همسرش اختلاف داشت و به تنهایی نزد مادربزرگش زندگی می کرد. آذر روز حادثه با ورود به خانه در را از داخل بر روی همسرش قفل کرده بود که مرد جوان مشکوک شده و قصد داشت با پیچ گوشتی در را باز کند. وی افزود: تحقیقات درخصوص این پرونده در مراحل مقدماتی قرار داشته و هر دو متهم درخصوص علت حضورشان در محل سکونت مقتول اظهارات متناقضی بیان می کنند. قصدم آشتی دادن آنها بود پسر ۱۹ ساله که به اتهام مشارکت در قتل بازداشت است، نگران آینده اش است. او می گوید برای آشتی دادن پسرعمو و همسرش به خانه آنها رفته، اما امروز به اتهام قتل بازداشت شده است. او در گفت وگو با جام جم جزئیات قتل را بازگو کرد. چرا دست به این جنایت زدی؟ من قصد کشتن آنها را نداشتم. وقتی محمد عصبانی به خانه آمد ابتدا با آذر درگیر شد و من در دفاع از او چاقو را از دستش گرفتم که دستم زخمی شد. از روی ترس چاقو را برداشتم و یک ضربه به گلوی او زدم. وقتی ضربه را زدم او جانی در بدن نداشت. چرا تو باید آنها را آشتی می دادی؟ رابطه من با پسرعمویم خوب وصمیمانه بود. حتی شب قبل از جنایت با او به قم رفتم. راستش را بخواهید من آذر را بسیار دوست داشتم. با او در تماس بودی؟ فقط چند بار تلفنی و پیامکی؛ آذر ده سال از من بزرگ تر بود. هیچ رابطه ای نداشتیم و از روی ترس فرار کردیم. البته برای این که حرفی پشت سرمان نباشد، خود را تسلیم پلیس کردیم. سابقه داری؟ بزرگ ترین خلاف من رفتن مخفیانه به قهوه خانه بود. حرف آخر... من سومین نفری بودم که در رابطه آذر و محمد، سرنوشتم تباه شد. به خاطر آبروی پدر تسلیم شدم گریه امانش را بریده و در هر جمله ابراز پشیمانی می کند. زن ۲۸ ساله می گوید زمان قتل مانند دیوانه ها شده بود. چرا مرتکب قتل شدی؟ محمد پرخاشگر بود و چند بار مرا تا حد مرگ کتک زده بود. اینها دلیلی برای قتل می شود؟ خیر. اما آن روز دیوانه شده بودم و فکرم کار نمی کرد. من نمی خواستم شمسی را به قتل برسانم اما از ترس فریادهایش او را کشتم. بعد از قتل چه کردی؟ به خانه خودمان رفتم و با برداشتن طلاها و لباس هایم و مقداری پول سمت پاسداران رفتیم و پس از تعویض لباس هایمان، یک تاکسی کرایه کرده و با پرداخت ۲۵۰ هزار تومان به ساری رفتیم. در شمال کشور چه کردید؟ دو روز اول با اسامی جعلی به بیمارستان رفتیم تا دست میلاد را مداوا کنیم. بعد به آزادشهر، گرگان و گنبد رفتیم. از ترس همیشه در جاده بودیم تا این که دیدم فرار بی فایده است و میلاد را راضی کردم تا تسلیم پلیس شویم. چرا تصمیم گرفتی تسلیم شوی؟ به خاطر آبروی پدرم تصمیم گرفتم تسلیم شوم تا دیگر حرفی از رابطه من با میلاد زده نشود. وقتی به تهران آمدیم میلاد با پدرش صحبت کرد و روز گذشته خود را تسلیم پلیس کردیم. من هیچ رابطه ای با او نداشتم. او برای آشتی دادن ما به آن خانه آمد. برای اثبات آن دلیلی داری؟ (سکوت).


دوشنبه ، ۹آذر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: موبنا]
[مشاهده در: www.mobna.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن