محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830563738
زندگی نامه حمید مصدق
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
زندگی نامه حمید مصدق
حمید مصدق فرزند حاج عبدالحسین مصدق در بهمن ماه سال 1318 در شهرضا از توابع اصفهان به دنیا آمد . بعد ها به همراه خانواده اش به اصفهان نقل مكان كردند او در دوران تحصیلات ابتدایی و متوسط را در اصفهان گذرانده
برترین ها:
نام: حمید مصدق
زادروز: ۹ بهمن ۱۳۱۸ - شهرضا، اصفهان
مرگ: ۷ آذر ۱۳۷۷ (۵۸ سال) - بیمارستان، تهران
ملیت: ایرانی
علت مرگ: سکته قلبی
جایگاه خاکسپاری: قطعه هنرمندان بهشت زهرا (قطعه:۸۸ ردیف:۱۴۴ شماره:۸)
رویدادهای مهم: استاد دانشگاه و عضو کانون وکلا
پیشه: شاعر, حقوقدان
همسر(ها): لاله خشکنابی (۱۳۷۷-۱۳۵۱) برادرزاده شهریار
فرزندان: غزل و ترانه
كودكی مصدق
حمید مصدق فرزند حاج عبدالحسین مصدق در بهمن ماه سال 1318 در شهرضا از توابع اصفهان به دنیا آمد . بعد ها به همراه خانواده اش به اصفهان نقل مكان كردند او در دوران تحصیلات ابتدایی و متوسط را در اصفهان گذرانده . اقای محمد حقوقی كه از دوستان كهن مصدق هستند می گویند : «اصفهان به هر حال مركزیت استان را داشت و یك خانواده اگر متوسط یا بالا بود در ده كه نمی مانند به شهر مركزی می آمدند. پدرش اگر اشتباه نكنم كسبی داشته در حد تجارت .وضع مالیشان خوب بود و هیچ و قت نگرانی مالی به آن معنا نداشتند فقط یك گرفتاری داشتند و این بود كه مصدق یك برادر داشت كه تقریباً یك سال با هم تفاوت سنی داشتند. و این برادر یك نقص عضوی داشت و از این رو روی مصدق خیلی اثر گذاشت ،اگر چه هیچ وقت راجع به این قضیه صحبت نكرد.
برادرش كر و لال بود … البته گاهی هم به خانه اش می آمد . اینها {در بچگی} هر دو تاشان مرض آبله می گیرند . او گرفتار می شود و روی قوای ذهنی اش اثر می گذارد و مصدق این وسط سالم می ماند همیشه می گفت: « اگر من جای او بودم چه می شد؟»
خانواده ی پدر مصدق در اصفهان نیز زندگی مرفهی داشتند باز هم جناب اقای حقوقی سخنشان را در این مورد ادامه می دهد:
اینها در اصفهان یك خانه ی قدیمی داشتند كه خیلی قشنگ بود، از این خانه هایی كه پاگرد دارد با شیشه های رنگی قدیمی و …
دوران نوجوانی مصدق
جناب استاد رضا خشكفابی – پدر خانم مصدق- نیز با اشاره به این امر درباره رفتار و اخلاق و مهمان نوازی خانوادگی پدر حمید مصدق گفته اند كه یك وقت ، زمانی كه حمید مصدق با خانواده به اصفهان می رفت ما را هم دعوت كرده بودند و بنا بر این به اتفاق ، « ما هم با ایشان به اصفهان به خانه ایشان رفتیم . خانه بزرگی بود رفتیم و دیدیم پدرشان تماماً دور تا دور آن حیاط را و برق های تمام اتاقشان را روشن كردند. من آمدم خاموش كنم ، ایشان آمدند و گفتند نه عزیزم ،مهمان داریم ،اجازه بدهید همه جا روشن باشد ما هیچ وقت چراغ اضافه روشن نمی كنیم ،اما وقتی مهمان عزیزی بیاید همه جا را روشن میكنیم .
حمید مصدق در چنین خانواده ای ، جوانی پر شور و فعال و عاطفی بار می آید . آقای محمد حقوقی در باره فعالیت های دوران دبیرستانی او می گوید:
« من در سال 31 به دبیرستان رفتم و مصدق هم از سال 34 به همان دبیرستان آمد و در هر حال من تا 36 فارغ التحصیل شدم و عقب افتادم و مصدق هم در سال 38 فارغ التحصیل شد . در آن دبیرستان ما چند تا چهره ی شاخص داشتیم كه الان همه از مشاهیرند . بهرام صادقی بود ، منوچهر بدیعی بود ،هوشنگ گلشیری بود .این مدرسه انجمن های مختلفی داشت ، انجمن كتاب داشت ، انجمن نمایش و انجمن ادبی ،و ریس انجمن ادبی من بودم . رییس كتابخانه هم همین مصدق بود و ما هفت تا هشت تا با هم ارتباط نزدیك داشتیم منتها ما همه از مصدق جلو تر بودیم.
یكی دیگر از دوستان قدیمی مصدق ،آقای دكتر صنعتی درباره دوران تحصیل و آشنایی شان می گوید :
«تاریخ دقیق این آشنا شدن با كشی دو قسمت است یك قسمت از آنجایی است كه آدم با یك نفر آشنا می شود و یك قسمت دیگر جایی است كه آدم با او رفیق می شود . حالا در مورد شاعران و نویسندگان و فرادی از این قبیل ، یك جای آشنایی همانجا است كه آدم با كار ها یشان آشنا می شود. به هر حال مصدق و حقوقی و گلشیری و بسیاری از این نویسندگان معاصر ما اهل اصفهان هستند. بنده هم اهل اصفهان هستم ، این خودش می تواند یكی از دلایلی باشد كه با هم آشنا شدیم . تعدادی از ما در یك مدرسه بودیم تعدادی به مدرسه «ادب» می رفتند بیشترینشان به دبیرستان سعدی می رفتند. فكر می كنم مصدق به دبیرستان «ادب » می رفت . وقتی كه من در سیكل دوم دبیرستان بودم آقای حقوقی دبیر ادبیات من بود من یك نسل عقبتر از آنها هستم و حمید هم كه آن انجمن «صائب» را درست كرده بود از آنجا با هم آشنایی داشتیم بخصوص كه در آن زمان این تفاوت های سنی خیلی بیشتر خودش را نشان می داد»
پس از پایان دوره ی دبیرستان ، مصدق در سال 38 در رشته بازرگانی در تهران پذیرفته شد و پس از آن نیز در رشته حقوق ادامه تحصیل داد.
وقتی از اصفهان برای تحصیل به تهران آمده بود « یك خانه دانشجوی در امیر آباد جنوبی داشت و آنجا زندگی می كرد.
ویژگی های اخلاقی
یكی از خصلت های بسیار بارز مصدق ،دوست بازی او بود و همواره چه به صورت انجمن و چه به صورت های دیگر تلاش می كرد كه دوستان را دور هم جمع كند و با هم نشست داشته باشند در واقع او یك روحیه ی كاملاً اجتماعی داشت و همواره از انزوا می گریخت. آقای حقوقی در این زمینه می گوید :
« ما همدیگر را گاهی می دیدیم بیشتر او به خانه ما می آمد . منتها مصدق خیلی زودتر از ما خودش را وارد اجتماع كرد»
آقای دكتر صنعتی نیز درباره آشنایی بیشترشان در یك فعالیت هنری چنین می گوید «وقتی من آمدم تهران ایشان رشته حقوق می خواند و من رشته پزشكی بودم . آشنایی اصلی ما یك كار تلویزیونی شروع شد . دوستی مشترك ،تعدادی از ما ها را در هم جمع كرد كه یك كار تلویزیونی مشترك انجام دهیم. در آن جلسه غیر از حمید،منوچهر محجوبی هم بود ،محمد علی كشاورز هم بود ،از آنجا بود كه اشنایی من با حمید مصدق شروع شد . فكر می كنم حدود سالهای 44 و 45 بود.
این امر كه وی با دیگران به راحتی ارتباط بر قرار می كرد و خصلت اجتماعی داشت به طور طبیعی در شغل وكالت وی نیز تاثیر می گذاشت و می توانست او را به صورت یك وكیل موفق نشان دهد به همین دلیل وی وكالت بسیاری از نویسندگان و شاعران را در امور گوناگون به عهده داشت .
تحصیل ، شغل و سبك شعری مصدق
می دانیم كه شعر مصدق ،علاوه بر جنبه عاشقانه ، جهت گیری سیاسی نیز دارد ، هر چند كه گویا به طور مستقیم هرگز فعالیت سیاسی آشكاری نداشته است . البته اگر كار سیاسی را پیوستن به یك حزب بدانیم چنین چیزی در زندگی مصدق نبوده است . اما كار سیاسی می تواند شكل های دیگر نیز داشته باشد .
شغل تدریس و وكالت مصدق در واقع پس از سال 1350 آغاز می شود . وی پس از اخذ درجه لیسانس ، در سال 1350 نیز از دانشگاه تهران به درجه فوق لیسانس حقوقی نائل می گردد. و از این پس با سمت استاد یاری در مدرسه عالی مدیریت كرمان به تدریس می پردازد و به گفته استاد رضا خشكنابی – پدر خانم مصدق- وی تحصیل خود را در دوره ی دكتری ادامه داد اما آن را نا تمام رها كرد ، گویا فقط رساله خود را ارائه نكرده بود .
حمید مصدق از سال 1353 به بعد با عنوان وكیل دادگستری در تهران مشغول به كار شد و از طرف دیگر در مدارس عالی تهران به تدریس اشتغال ورزید از آن پس بود كه به عضویت هیئت علمی دانشگاه علامه طبا طبایی در آمد و در دانشكده حقوق آن دانشگاه به تدریس پرداخت و تا پایان عمر در این سمت بود .
وی یك سال پس از اخذ درجه فوق لیسانس یعنی در سال 1351 با خانم باله خشكنابی ازدواج كرد . خانم لاله خشكنابی ، فرزند استاد رضا خشكنابی و برادر زاده استاد شهریار – شاعر معاصر هستند . حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای «غزل» و «ترانه» است .
كه مصدق در شعری به نام «حاصل عمر» آنان را ستایش می كند . خانم سیمین بهبهانی در باره همسر مصدق می نویسد :
«لاله مثل برگ گل لطیف است و دوست داشتنی ، اما كاردان و عاقل ، خانه اش از نظافت برق می زند و دو دسته ی گلش ، دو نور چشمش ، را به خوبی تربیت كرده است . می گویند در زندگی هر مرد موفقی یك زن خوب وجود دارد و لاله این گفته را ثابت می كند .
حمید مصدق با روحیاتی كه داشت ، همواره به عشق اهمیت می داد و این نكته در اشعارش نیز به خوبی بازتاب دارد . آقای دكتر صنعتی به این جنبه در روحیات حمید مصدق توجه كرده و می گویند:
« حمید دوست داشت كه از این لحظات زندگیاش لذت ببرد به جای اینكه برای مرگ خودش گریه كند و سوگوار باشد ، و چیزی كمكش می كرد این كار را بكند وجود عشق بود – خیلی از شعرا اینگونه بودند- حتی اگر فرض باشد … حمید عاشق بود . این عشق به زندگی او بود ،به فرد خاصی بود . به شعر بود ، به هر حال اینها كمك می كرد بتواند هراس از مرگ را لاپوشانی كند »
بدین گونه آقای دكتر صنعتی در تحلیل روانشناسانه خود ، این عشق را نیز با نوعی هراس از مرگ پیوند می دهد . از اینروست كه مصدق ناخود آگاه چنانكه آقای حقوقی می گوید همواره عاشق بود. آقای حقوقی می فرماید:
آدم بسیار عاشق پیشه ای بود … ظاهراً در یك اردوی رامسر بود .كه خانمش را دید . وقتی او را دید با او آشنا شد . شناخت كه او دختر برادر شهریار است . این خانم نقاش هم بود . اینها با هم آشنا می شوند و بعداً منجر به ازدواج می شود . بعد هم خانه ای در همین كوی نویسندگان خرید و با او زندگی كرد و زندگیش روز به روز سر و سامان پیدا كرد و خانمش هم كاری می كرد و او هم به هر حال كار وكالت را ادامه داد .
خانم سیمین بهبهانی درباره مفهوم و ویژگی عشق در شعر مصدق می نویسد :
«عشقی كه اگر نه بر سر هر كوی و گذر ، دست كم در میان دانشجویان و جوانان همسن و سال حمید شناخته است و هنوز هم در هنگامه میانسالی او گهگاه نقل محافل است و پیگیری همین عشق بی فرجام شاید جاذبه شعر مصدق را حمیدی وار فزون كرده باشد . اما در عشق او خودخواهی جایی ندارد و معشوق نه تنها آماج تیر تهمت و دشنام نمی شود بلكه برای همیشه چون تندیسی مقدس در خلوت شعر او باقی می ماند .
واقعیت همین است كه این جنبه رمانتیك شعر او ،در كنار مفاهیم سیاسی ،شعر وی را در میان جوانان گسترش داده بوده است .
به واقع شعر او بیشتر شعر معناست و به همین دلیل ساخت و فرم در شعر او نیرومند نمی شود و این البته جای بررسی و بحث دارد .
به هر صورت از نظر جایگاه در طبقه بندی شاعران معاصر چنانچه گفته شد حمید مصدق شاخه اعتدال شعر نیما را كه دنباله افسانه است اشغال می كند.
به هر صورت ، حمید مصدق با تمام فراز و نشیب هایش همواره در میان جوانان پذیرفته شده بوده است .این طبیعی است كه هر سنی نیز در انسان اقتضای گونه ای از شعر و هنر را دارد . این یك ذوق است و ذوق نیز تابع قاعده و قانونی نیست و باید و نباید را نمی شناسد ،چنانكه استاد زرین كوب می فرمودند كه من ممكن است در این سن از مولوی خوشم بیاید اما كسی دیگر در سن و موقعیتی دیگر از شاعر دیگری خوشش بیاید ،حتی یك نفر هم در دوره های مختلف زندگی ممكن است شاعران گوناگونی را بپسندد.
این كه فعالیت های شغلی او را از تعمق در هنر و ادبیات ،مقداری باز داشته بود می تواند كاملاً درست باشد ، اما به هر حال مصدق همین است كه هست با تمام فرود و فراز ها و دوره ها اما ادعای عظمت نیز نداشت .
از نظر كارهای علمی و تحقیقاتی ،چنانچه پیشتر نیز گفته شد مدتی به همراه اخوان در حال بررسی و كاروری رباعیات عطار بوده است . می دانیم كه رباعیات عطار «مختار نامه» نام دارد .
مصدق با همكاری آقای صارمی ، غزلهایی از حافظ تهیه كرده بود كه چاپ نشده است همچنین غزلهای سعدی را نیز با همكاری آقای اسماعیل صارمی به چاپ رسانده است و رباعیات مولانا را نیز در سال 1360 چاپ و منتشر كرده است .
در نهایت سحرگاه هفتم آذر ماه سال 1377 بود كه با سكته قلبی از این جهان رخت بر بست و آرام گرفت و در بهشت زهرا در قطعه هنرمندان و دانشمندان به خاك سپرده شد . روانش شاد . یادش جاوید.
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]
صفحات پیشنهادی
روزنامه گل 7 آذر | تلخ ترین روز زندگی ام بازی مقابل پرسپولیس است | مربی استقلال گفت داری می سوزی! | کری تنش زا
به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام نگاهی داریم بر نیم صفحه نخست روزنامهگل شنبه 7 آذر برای دیدن عکس کامل روی تصویر پایین صفحه گالری عکس برای این خبر کلیک کنیدجمعه ۶آذر۱۳۹۴رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش در گفتوگو با فارس اعلام کرد آغاز امتحانات نهایی دانشآموزان از ۵ دی با درس
رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش در گفتوگو با فارس اعلام کردآغاز امتحانات نهایی دانشآموزان از ۵ دی با درس دین و زندگی ارائه کارنامه ۱۰ روز پس از آخرین امتحانرئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش از آغاز امتحانات نهایی دانشآموزان سراسر کشور از پنجم دی ماه و با درس دین و زندگی خشکارچی تانک سیستان در کنار حاج قاسم سلیمانی+زندگی نامه
در سال 1323 در روستای جهان آباد سفلی شهرستان هیرمند فرزندی به دنیا آمد که نام او را صفر نامیدند پدرش از معتمدین منطقه به شمار می رفت به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از ندای هیرمند تفکر فرهنگ مقاومت دفاع مقدس ایثار و شهادت و فرهنگ اندیشه ناب امام راحل به ما یاد دادنمایشنامههای محمد رحمانی و حمید امجد منتشر شد
نمایشنامههای محمد رحمانی و حمید امجد منتشر شد نمایشنامههای سه خواهر و دیگران نوشته حمید امجد اسبها سال 59 هجری شمسی نوشته محمد رحمانیان و پیتزا جهان به قلم شهروز فرمانبرداری توسط انتشارات نیلا راهی بازار کتاب شدند به گزارش ایلنا انتشارات نیلا سه نمایشنامه ایرانی تازه۲ نمایشنامه ایرانی به چاپ رسیدند/انتشار اثر جدید حمید امجد
توسط انتشارات نیلا ۲ نمایشنامه ایرانی به چاپ رسیدند انتشار اثر جدید حمید امجد شناسهٔ خبر 2977630 - چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹ ۳۶ فرهنگ > تازه های نشر ایران انتشارات نیلا ۲ نمایشنامه ایرانی از حمید امجد و شهروز فرمانبرداری را منتشر و راهی بازار نشر کرد به گزارش خبرگزاری مهر بهبرنامه ریزی مدون زندگی در دستور کار جوانان باشد
نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه یزد با بیان اینکه رمز و راز اصلی موفقیت در زندگی داشتن هدف است گفت برنامه ریزی مدون در زندگی باید در دستور کار نسل جوان باشد به گزارش تابناک یزد آیت الله محمد رضا ناصری در نشست جمعی از جوانان یزد افزود داشتن هدف در زندگی و برنامه ریزی درسزندگینامه سردار شهید جان محمد کریمی چاپ میشود
دوشنبه ۲ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹ ۱۴ خاطرات و زندگینامه سردار شهید جان محمدکریمی در قالب کتاب به زودی چاپ خواهد شد کورش محمدی نویسنده این کتاب در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه کهگیلویه و بویراحمد گفت مجموعه خاطرات و زندگینامه سردار شهید جان محمد کریمی با همکاریبرنامه بیمه رازی برای تقویت بیمههای زندگی
پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴ - ۱۹ ۳۰ سومین همایش بازاریابی و فروش بیمههای زندگی با حضور نمایندگان شعب شرکت در سالن همایشهای شرکت بیمه رازی برگزار شد به گزارش سرویس بازار ایسنا فرشید بخشی معاون فنی بیمههای اشخاص شرکت بیمه رازی در این همایش گفت شرکت بیمه رازی با توجه به شرایط جاری و تزندگینامه: احسان ذبیحی فر (۱۳۵۸-)
- همشهری آنلاین احسان ذبیحی فر در سال ۱۳۵۸ در تهران متولد شد و موسیقی را از سن ده سالگی با نوازندگی پیانو آغاز کرد چندی بعد با ورود به هنرستان موسیقی و انتخاب ساز کمانچه به عنوان ساز تخصصی به شکل ویژه ای تحصیلات موسیقی را دنبال کرد در سال ١٣٧٦ از هنرستان فارغ التحصیل شد و یک ساروایت روزنامه نگار آلمانی از 10 روز زندگی با داعش
10 روز با داعش نوشته یورگن تودنف هوفر یک روایت تکان دهنده و جذاب است از سفر 10 روزه نویسنده و روزنامه نگار معروف آلمانی به گزارش پارس به نقل از باشگاه خبرنگاران 10 روز با داعش نوشته یورگن تودنف هوفر یک روایت تکان دهنده و جذاب است از سفر 10 روزه نویسنده و روزنامه نگار معروف آ-
گوناگون
پربازدیدترینها