واضح آرشیو وب فارسی:19دی آنلاین: پوتین در گفتگوی تلفنی با همتای هندی اش: فدای عزیزی که آتیش معرفتش ، جنگل بی معرفتها رو خاکستر میکنه نه جنگنده با معرفت ها رو!محدثه نجف زاده در روزنامه 19 دی نوشت: همزمان با افزایش تنش ها بین آنکارا و مسکو، پوتین با صاف کردن کلاه شاپو و رها کردن دستمال یزدی – سن پترزبورگی اش، ضمن بیان اینکه « ترکیه از پشت به ما خنجر زد»، تاکید کرد که این عمل ترکیه خیانت بود. اردوغان نیز با اشاره به اینکه پوتین جواب تلفن وی را نداد، ضمن سوهان کشیدن به ناخن هایش گفت: عه وا خاک به سرم! چه توقعاتی دارن بعضی ها! داوود اوغلو گفت که اشتباه شد! بازم عربده کشی می کنه! رو که نیست، سنگ پای استانبولیه! با این شرایط « ما عذرخواهی نخواهیم کرد». ادامه درگیری های لفظی پوتین و اردوغان به سبک و شیوه هرکدام به شرح زیرآمده است: پوتین در دیدار با اولاند: خیلی چیزا رو نگفتن معرفت میخواد نه طاقت …! طاقت یک روزی تموم میشه اما معرفت نه ، جاشو عوض میکنه ! اردوغان در بین هوادارانش: پوتین چطور به خودش اجازه میده شبا مثل کابوس بیاد توخواب من؟ دیگه تحمل این زندگی رو ندارم خواهرا! الان سه شبه با یه مشت قرص خواب آور باید بخوابم! ( اردوغان دستان ظریف و لرزانش را به هواداران نشان میدهد) نگا کنید! این اعصاب منه! پوتین در گفتگوی تلفنی با همتای هندی اش: فدای عزیزی که آتیش معرفتش ، جنگل بی معرفتها رو خاکستر میکنه نه جنگنده با معرفت ها رو! اردوغان که برای « پدیکور» به آرایشگاه رفته بود، موبایلش را می زند روی اسپیکر و خطاب به سایرین می گوید: نگا! تروخدا نگا! دوباره من و ریجکت کرد! بعد میگه چرا عذرخواهی نمی کنی! آخه من درد و دلم رو پیش کی ببرم!!! ( در این لحظه سایرمشتریان آرایشگاه با همان شرایطی که در آن هستن بلند می شوند و وی را دوره می کنند و دلداری اش می دهند) پوتین در جلسه اضطراری کاخ کرملین: همونطور که می دونید قراره قحطی رفیق بیاد نه هفت سال بلکه هفتصد سال ! حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله …اول یکی یکی جمعشون میکنی تو بغلت بعدشم یکی یکی پرتشون میکنی تو آب... ( در این لحظه مسعود کیمیایی بدون هماهنگی وارد اتاق میشه و از پوتین میخواد دوباره حرفش رو تکرار کنه تا یادداشت برداره) اردوغان در رزمایش نیروهای مسلح ترکیه درمرز سوریه، همچنان که یک دست به کمرزده و انگشت اشاره دست دیگر را به جمعیت نشان می دهد، می گوید: یعنی حلال نمی کنم اون سرباز یا خلبانی رو که جنگنده روسی ببینه و شلیک نکنه! خودم با این ناخن هام چشاش و درمیارم! مردک با اون قیافش! ایییییش! هی برای من شاخ و شونه می کشه! انگارخودش خواهر و مادر و پدر نداره! پوتین در دیدارخانواده خلبان کشته شده روسی، خطاب به اردوغان گفت: ببین! اگه آدم بودی، الان با من بودی! بنابراین نه میتونی جام باشی، نه میتونی بام باشی، گفتم که درجریان باشی! پس کاری نکن که مثل تار موهام، ترو هم بندازم پشت گوشام! طبق آخرین گزارش رسانه های ترکیه ای، اردوغان پس از شنیدن این پیام آخری پوتین، تا یک دقیقه به صفحه مانیتور خیره ماند و بعدش جیغی بنفش کشید و از حال رفت! هم اکنون داوود اوغلو و سایر اعضای هیئت دولت ترکیه در حال درست کردن «آب طلا» برای کمک به وی هستند.
شنبه ، ۷آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: 19دی آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]