تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مبادا جز حق، با تو اُنس بگيرد و جز باطل، از تو بهراسد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830579588




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چرخش از پاپ به موسیقی ایرانی


واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: چندین سال است که سنت تیتراژخوانی در تلویزیون ایران ریشه دوانده، تا حدی که برای خیلی از ما تصور یک سریال بدون موسیقی با کلام به عنوان تیتراژ ابتدایی و انتهایی سخت است. در این بین هستند خوانندگانی که در طول این سال ها به عنوان نمایندگان موفق این عرصه در دو حوزه پاپ و سنتی شناخته می شوند. اگر احسان خواجه امیری را به عنوان رکورددار تیتراژخوانی آن هم در حوزه پاپ در نظر بگیریم، در آن طرف هم باید از علیرضا قربانی و سالار عقیلی نام برد که در این حوزه و در بخش سنتی فعالیت کرده اند. شنیدن صدای آشنای سالار عقیلی در تیتراژ ابتدایی و انتهایی سریال معمای شاه که از شبکه یک پخش می شود، صدای محسن چاووشی در سریال کیمیا و حتی آخرین کار حسن فتحی یعنی «شهرزاد» که در شبکه نمایش خانگی توزیع می شود همه نمونه هایی از تلاش ها در این حوزه برای جلب مخاطب بیشتر و البته تکرار موفقیت هایی است که پیش تر رقم خورده است. موسیقی تیتراژ سریال هایی مثل شب دهم، مدار صفر درجه و تبریز در مه از این مواردند. گرچه در سال های اخیر و با ورود آهنگسازان برجسته به حوزه موسیقی فیلم این عرصه، آثار باکیفیتی را تولید کرده است با این همه هنوز هم کیفیت این آثار محل بحث است. با این مقدمه «اعتماد» با سه نفر از خوانندگانی که در این حوزه فعالیت می کنند به گفت وگو نشسته است. بدون شک یکی از آن خوانندگانی که تیتراژهای موفق زیادی خوانده سالار عقیلی است. او با حجم صدای منحصر به فرد و تحریرهایش در گام بالا از آن دست خوانندگانی است که بسیاری از کارگردان های تلویزیون به کار کردن با او علاقه زیادی دارند. عقیلی در طول سال های فعالیتش دست کم در 11 سریال به عنوان خواننده تیتراژ حضور داشته است. با او درباره این تجربه ها گفت وگو کرده ایم. آقای عقیلی با توجه به اجرای تیتراژهای زیاد با صدای شما به نظر می رسد بخش زیادی از کارهای شما در تلویزیون در ژانر تاریخی است... من تا امروز 11 تیتراژ تلویزیونی کار کرده ام که سه، چهارتای آن تاریخی بوده است. «استاد شهریار»، «کلاه پهلوی»، «پری دخت»، «شیخ بهایی»، «سال های مشروطه»، «تبریز در مه»، «دختری به نام آهو»، «حجر ابن عدی»، «هانیه»، «سایه سلطان» و «معمای شاه» (که آخرین کار من در این زمینه است)، تیتراژهایی بود که تا امروز خوانده ام. به جز سریال هایی که در زمینه تاریخی کار کرده ام، بقیه در ژانرهای عاشقانه و اجتماعی طبقه بندی می شوند. سالار عقیلی چه فاکتوری برای خواندن یک تیتراژ دارد؟ ملاک من برای انجام یک کار و خواندن در یک سریال ابتدا خود سریال و بعد از آن کارگردان کار است. هر وقت قرار است در سریال یا فیلمی بخوانم، در مورد بازیگران و نام آهنگساز سوال می کنم. به هرحال من به خواندن تیتراژهای خوب علاقه مندم و امیدوارم از این طریق بتوانیم آثار ماندگاری در موسیقی تولید کنیم. همان طور که در جریان هستید، من دو فیلم در فرانسه به نام های «بابا عزیز» و «هیومن» را کار کردم. هیومن یک فیلم مستند است و حدود 20 روز پیش خواندن کار را تمام کردم. اجرای چنین کارهایی در رسانه ملی تا چه حد در آشنایی جوانان و نوجوانان با موسیقی ایرانی تاثیر دارد. این پرسشم را با توجه به کم شدن مخاطبان تلویزیون در سال های اخیر پاسخ بدهید؟ نه تنها نوجوانان بلکه حتی کودکان به این سمت آمده اند. بارها در کنسرت هایی که حتی در شهرستان ها اجرا کردم، این موضوع را دیده ام. پدر یا مادر یک کودک چهارساله پیش من می آیند و از علاقه فرزندشان به کارهایی که در موسیقی ایرانی انجام داده ام، می گویند. اینکه یک کودک با این سن و سال، آثار موسیقی ایرانی را گوش می دهد و همراهش زمزمه می کند، برای من باعث افتخار است. کار «تبریز در مه» را هفته گذشته در دبستان پسرم به عنوان شعر گروه سرود معرفی کرده اند و بنا شده، بچه ها روی این اثر برای سرود کار کنند. به نظر من، این یک حرکت خوب و روبه جلو است. در این مورد خاطره ای هم از شیراز دارم. پدر یک کودک سه ساله قبل از اجرا پیش من آمد و گفت کودکش می خواهد «خوشه چین» را برای من بخواند. من اول باورم نشد اما کودک خواندن کار را آغاز کرد و من از این صحنه به قدری خوشحال شدم که از اجرای کودک سه ساله فیلم گرفتم. هنوز هم این فیلم را دارم. این کودک شعر را به درستی اجرا کرد و باعث تعجب من شد. پدرش می گفت پسرم همیشه آهنگ های شما را گوش می دهد. خیلی از خوانندگان فعال و موفق، تیتراژخوان های موفقی به حساب نمی آیند. در موسیقی پاپ احسان خواجه امیری و در موسیقی ایرانی، شما و علیرضا قربانی نسبت به دیگران در خواندن تیتراژها موفق تر بوده اید. از نظر شما چه فرقی میان خوانندگان موفق تیتراژ با دیگران وجود دارد؟ به نظر من، علاقه مردم به یک خواننده مهم ترین دلیل دیده شدن تیتراژ و حتی یک سریال است. وقتی مردم هنرمندی را دوست داشته باشند، کارگردان به سراغش می آید و می خواهد خواندن تیتراژ فیلمش را او به عهده بگیرد. از طرف دیگر، گاهی خوانندگان مطرح برای انتشار اثری در آلبوم شان، حساسیت به خرج می دهند اما با هر پیشنهادی در زمینه تیتراژ موافقت می کنند و به کیفیت و ژانر فیلم هیچ توجهی ندارند. این عامل باعث می شود که کار، چندان میان مردم مورد استقبال قرار نگیرد. اینکه صرفا بنا به دلایل مادی یا علاقه به خواندن تیترا ژ نباید هر کاری را پذیرفت. باید دقت و حساسیت هنرمند روی تیتراژ درست مثل ریزبینی باشد که برای انتشار آلبوم به خرج می دهد. به نظر می رسد توانایی خواننده در دراماتیزه کردن یک اثر لااقل در ردیف ها و آموزش های موسیقی آموزش داده نمی شود تا با تکیه بر حجم صدا یا توانایی خوانش که فاکتورهای شخصی هر خواننده ای است، بتواند کار را دراماتیزه کند. این مزیت در کارهای شما دیده می شود و همین مورد باعث جذابیت تیتراژهایی است که شما در ژانرهای مختلف اجرا کرده اید... از دید من خواندن تیتراژ یک فیلم با کاری که هنرمند در یک آلبوم موسیقایی انجام می دهد، کاملا متفاوت است. چون موسیقی تیتراژ برای یک فیلم ساخته شده و مخاطبان عام تری را در بر می گیرد درحالی که یک آلبوم موسیقی، برای مخاطبان خاص خواننده وارد بازار می شود. در نتیجه فضای این دو کاملا با هم فرق دارد. شاید اگر هر یک از کارهایی که من در زمینه تیتراژ پذیرفتم، خارج از موسیقی سریال یا فیلم و برای انتشار در یک آلبوم پیشنهاد می شد، من اصلا خواندنش را نمی پذیرفتم. موسیقی تیتراژ با فضای سریال هماهنگی دارد و در واقع این دو به عنوان مکمل هم هستند. من در خانواده ای پرورش پیدا کردم که هیچ کسی اهل موسیقی اصیل نبود. تنها، برادرم در زمینه موسیقی فعالیت می کرد اما ژانرش پاپ بود. تا 15 سالگی کلا موسیقی پاپ در گوش من بود تا اینکه وارد هنرستان موسیقی شدم. پس از ورودم به هنرستان، نگرش من در مورد موسیقی 180درجه چرخید و با کمک اساتید موسیقی در هنرستان توانستم با زیر و بم موسیقی ایرانی و اساتید این حوزه آشنا شوم. جریان عدم آشنایی من با موسیقی ایرانی تا سال 70 به تاخیر افتاد. تا آن زمان، من در خانه در کنار پیانوی برادرم کارهای پاپ را می خواندم. بعد از سال 71 تا امروز حدود 23 سال است که به موسیقی اصیل وارد شدم. نخستین بار برای چه سریالی تیتراژ خوانده اید؟ نخستین کار من، «حجر ابن عدی» بود و پس از آن توانستم کار «پری دخت» را بخوانم. در آن دوره، هنوز فراگیری سالار عقیلی به اندازه امروز نبود. اما آن روز هم دو اثر در بازار داشتم. به هر حال از طریق یکی از دوستانم با آریا عظیمی نژاد آشنا شدم. ایشان صدای مرا دوست داشتند و می گفتند باید یک روز با هم یک اثر مشترک تولید کنیم. روزی آقای عظیمی نژاد با من تماس گرفتند و ماجرای ساخت فیلم «پری دخت» و پیشنهاد خواندن تیتراژ فیلم را به من دادند، در مورد بازیگران کار پرسیدم و متوجه شدم همه حرفه ای هستند. موسیقی کار، برایم فرستاده شد و خواندن در این کار را پذیرفتم. در مورد ضبط این کار، خاطره زیبایی دارم که گمان می کنم شنیدنش برای مردم خالی از لطف نباشد. ما برای خواندن کار، به خانه آقای عظیمی نژاد رفتیم. درست همان روز حدود 30 یا 40 سانتی متر برف آمده بود. خانه آقای عظیمی نژاد در ولنجک بود. من با همراهی یکی از شاگردانم به منزل آقای عظیمی نژاد رفتیم و بعد از لیز خوردن های زیاد، خودمان را به درون خانه رساندیم. قرار بود کار فردا روی آنتن برود و هیچ فرصتی به جز آن روز باقی نمانده بود. این کار به سرعت ضبط شد و بعد به خانه بازگشتم. بلافاصله بعد از رسیدن به خانه، سرما خوردم و خدا را شکر کردم که پس از ضبط کار، این اتفاق افتاده. آقای عظیمی نژاد تماس گرفتند و گفتند قسمتی از کار خوب نشده و دوباره باید خوانده شود. در آن لحظه آهی کشیدم و به آقای عظیمی نژاد ماجرای سرما خوردنم را گفتم. آقای عظیمی نژاد گفت: چاره ای نیست چون متن شعر تغییر کرده. اگر به دقت تیتراژ «پری دخت» را گوش دهید، مشخص است که صدای من سرما خورده است.


شنبه ، ۷آذر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اعتماد]
[مشاهده در: www.etemadnewspaper.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن