واضح آرشیو وب فارسی:الف: نگاهی به «مارکسیسم و فلسفه»؛ کارل کُرش/ دکتر علی غزالی فر*
تاریخ انتشار : سه شنبه ۳ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۲۲:۳۸
مارکسیسم و فلسفهنویسنده: کارل کُرشمترجم: مجید وارستهناشر: نشر دات، چاپ دوم ۱۳۸۷۱۹۸ صفحه، ۵۵۰۰ توماناین کتاب را فروشگاه اینترنتی شهر کتاب تا یک هفته پس از معرفی، با ۱۰% تخفیف ویژه عرضه میکند، در صورت تمایل اینجا کلیک کنید.****مارکسیسم جریان فکری بسیار بزرگی است که شاخه های متنوعی دارد. از میان مهمترین انواع مارکسیسم می توان این موارد را برشمرد: مارکسیسم سنتی یا ارتدکس، مارکسیسم انقلابی، مارکسیسم روسی، مارکسیسم فلسفی، مارکسیسم اگزیستانسیالیست، مارکسیسم انتقادی و مارکسیسم ساختارگرا. هر کدام از این انواع بخاطر علل و دلایلی مطرح شده اند که صاحب نظران در جای خود به طور مفصل به آنها پرداخته اند. اما در یک کلام می توان چنین گفت که هر کدام از آنها در پی اصلاح و تکمیل و به روزسازی اندیشه های کارل مارکس بوجود آمد؛ به ویژه به دلیل آنکه این جریان فکری در جهان به قدرت رسید اما با آنچه در مورد آن پیش بینی میشد، فاصله بسیاری پیدا کرد. به قدرت رسیدن مارکسیسم در شوروی، عملکرد و نتایج فاجعه بار آن در آنجا بسیاری از مارکسیست ها را وادار به تامل جدی در مورد سرشت مارکسیسم کرد. مسئله محوری این بود که براستی کجای کار مارکسیسم ایراد دارد که چنین نتیجه وحشتناکی به بار آمده است؟ آیا این مطلب ریشه در سرشت خود مارکسیسم دارد یا اینکه ناشی از نوعی سوءبرداشت یا حتی بدفهمی از اندیشه های کارل مارکس است؟ روشن است که طرفداران مارکسیسم از مورد دوم پشتیبانی می کنند. مارکسیسم فلسفی نیز از این قاعده مستثنا نیست. این جریان بزرگ، متفکران بسیار بزرگی را پرورش داد که همگی از نظریه پردازان برجسته قرن بیستم بودند. آنها در این نظریه کلی مشترک بودند که ریشه مشکل را در غفلت و عدم فهم سویه های فلسفی مارکسیسم می دانستند؛ هر چند هر کدام تقریر متفاوتی از آن ارائه می کرد.یکی از برجسته ترین فیلسوفان مارکسیست، کارل کرش (۱۸۸۶-۱۹۶۱) مارکسیست نامدار آلمانی است. او منتقد مارکسیسم سنتی بود و آراء و اندیشه های آن را نادرست و ناکارآمد می دانست. کتاب مارکسیسم و فلسفه در واقع مجموعه مقالات او در این زمینه است. این مقالات در بازه زمانی دهه بیست قرن بیستم منتشر میشد تا اینکه در سال ۱۹۳۰ یکجا گردآوری و منتشر گشت. پنچ عنوان آنها به ترتیبی که در کتاب آمده به این صورت است: مارکسیسم و فلسفه، موقعیت کنونی مسئله "فلسفه و مارکسیسم"، دیدگاه برداشت ماتریالیستی از تاریخ، دیالکتیک مارکس و درباره دیالکتیک ماتریالیستی. کرش در این اثر خود استدلال می کند که مارکسیست های سنتی رابطه عمیق میان ایده آلیسم دیالکتیکی هگل و ماتریالیسم دیالکتیکی مارکس را درست درک نکرده اند. به همین دلیل باید ارتباط میان مارکسیسم و فلسفه هگل را دوباره مورد بازنگری جدی قرار داد. این اثر به قدری انتقادی بود که خشم و خصومت مارکسیست های سنتی را نسبت به کارل کرش برانگیخت.علاوه بر پنج مقاله یادشده، مقدمه روشنگر و مفیدی از فرد هالیدی در معرفی کارل کرش و اندیشه های او نیز در ابتدای کتاب وجود دارد. این اثر علی رغم اختصار و قدمتی که دارد همچنان یکی از آثار برجسته در مارکسیسم فلسفی است و علاقمندان به رابطه مارکسیسم و فلسفه همچنان می توانند از آن نکات قابل توجهی را بیاموزند.* دکترای فلسفه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]