محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855202825
چترهایی در انتظار باران
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: - آزاده احمدی: «احتمال باران اسیدی» فیلمی است درباره تنهایی انسان معاصر؛ موضوعی تکراری که بارها مطرح شده و این بار در قالب قصه ای جذاب و شخصیت هایی دلنشین روایت می شود. روزگار آرام و یکنواخت زندگی قهرمان سالخورده فیلم (شمس لنگرودی) با سفر به تهران تغییر می کند.تماشاگر باهوش از ابتدا حدس می زند که این سفر برای یافتن خسرو، فاش کردن راز قدیمی و دیدن دوباره دوست روزهای جوانی احتمالا به نتیجه مطلوب برای منوچهر ختم نمی شود اما فیلمساز چنان ماجرا را شیرین روایت می کند که تماشاگر را تا انتها دنبال خود می کشد. بهتاش صناعی ها ، فیلمساز جوان که تازه به سینمای ایران آمده است، زبان سینما را می شناسد. یک سوم ابتدایی فیلم که به معرفی روزگار ملال آور منوچهر اختصاص دارد، بیش از دیگر بخش ها تصویری است. تنهایی مرد، نظم و دیسیپلین و شخصیت قانونمدار او را از خلال تأکید روی تصاویری می بینیم که بدون زواید شخصیت منوچهر را بازتاب می دهند. او مانند محله قدیمی زندگی اش در فومن، متعلق به دورانی سپری شده است. جداافتادگی از محیط مدرن این شهر زیبا، تنهایی و بیشتر از آن، پایان دوران ظهور چنین شخصیت هایی را عیان می کند. مردانی قانونگرا و اصیل که البته حاضرند به خاطر رفاقت دروغ بگویند و مرزهای اخلاقی شان را پشت سر بگذارند. کاوه (پوریا رحیمی) و مهسا (مریم مقدم) گرچه هر دومانند منوچهر تنها هستند اما به خاطر رفاقت و سابقه همکلاسی بودن در دانشگاه، به هم کمک می کنند و مثلث آنها که با حضور منوچهر سالخورده و قانونمند تکمیل می شود، ترکیبی خارق العاده است. ملاحت کاوه، پیچیدگی دوگانه مهسا و سادگی منوچهر، آنها را در دل شهر تهران حفظ می کند. در این میان تنها مهساست که به بخشی از هدفش می رسد و به خانه مادربزرگ می رود و منوچهر و کاوه دست خالی می مانند اما فیلم تلخ نیست و هرگز در هیچ یک از صحنه هایش غیرقابل تحمل نمی شود. هر چند درونمایه آن غمگین کننده و دریغ آور است. در یکی از فصل های فیلم که جوان ها همراه منوچهر به جست وجوی ردی از خسرو به دل تهران قدیم زده اند، کاوه درباره ساکنان امروزی محله های قدیمی به بی حافظگی و فراموشی شان اشاره دارد؛ اشاره ای تلویحی به نسلی که این روزها در کلانشهرها روزمرگی را پشت سر گذاشته و یادبودها و خاطرات را قدر نمی دهند. احتمال باران اسیدی، فضایی واقعگرا و بازی هایی به یادماندنی دارد و تماشایش ما را ترغیب می کند چشم انتظار اثر بعدی کارگردانش بمانیم.
سه شنبه ، ۳آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]
-
گوناگون
پربازدیدترینها