واضح آرشیو وب فارسی:انتخاب: پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سهراب زند در هفته نامه «طلوع صبح» نوشت: نمایشگاه مطبوعات امسال در حالی به کار خود پایان داد که چند رسانۀ معروف در آن حضور نداشتند، اما یکی از فعال ترین رسانه های منتقد دولت در آن با جلوه ای متفاوت حضور یافت و با دکوری جالب توجه اعتراض خود را به نمایندگی از سایرین بیان نمود. دکوری که در آن تأکید می شد، منتقدین دولت، حق سخن گفتن ندارند و دولت دهان منتقدان را بسته است. در یک طراحی نمادین، نواری با رنگ بنفش دورتادور غرفۀ وسیع آنان را محصور نموده بود بگونه ای که پملپ شدن خبرگزاری مذکور در ذهن تداعی می شد و چند ماکت و آدمکی که با برچسب بنفش دهانشان بسته بود و روی لباس و تن آنان انواع برچسب ها خودنمایی میکرد، مضمون برچسب ها هم عبارات تند و تیز رئیس جمهور در اعتراض به مخالفان دولت خود بود. اما راجع به این مسأله یادآوری چند نکته برای تنویر افکار عمومی ضروری است. اول اینکه برخی از منتقدان اصرار دارند به جامعۀ ارزشی ایران بقبولانند که روحانی و طرفداران وی جریانی متفاوت از نیروهای ارزشی و انقلابی می باشند؛ این امر از ماکت برچسب خورده و دهان بستۀ به نمایش گذاشته شده توسط این دوستان که مردی با ظاهر حزب اللهی و مؤمن را به نمایش گذاشته است و همچنین از سایر متون این رسانه ها کاملا هویداست. نخیر! به هیچ وجه این گونه نیست و بسیاری از نیروهای ارزشی و انقلابی در عین داشتن انتقادات و تذکراتی، به جد موافق کلیت دولت هستند، کافی است این دوستان یک نظرسنجی مخفی بین نیروهای طرفدار انقلاب، نظام و ولایت، در بسیج و مساجد انجام دهند تا واقعیت امر اندکی برایشان روشن شود. دوم یکی از اخلاق های ظالمانۀ گروهک مجاهدین خلق در اوائل انقلاب، مظلوم نمایی در عین قلدری بود، که متأسفانه ظاهرا این دوستان هم ناخواسته به آن مبتلا گشته اند. صدها خبر و تحلیل و ساخت کلیپ های تند و تیز "دکتر سلام" و تیترهای جنجالی علیه دولت، که نه تنها رنگ و بوی انتقاد نداشته، بلکه مرزهای تخریب و تهاجم را هم درنوردیده، کم بوده که دوستان ادعای بسته شدن دهانشان را دارند؟ آیا اگر به کسی بگوییم کیهان یا وطن امروز و یا 9دی، آزادی بیان ندارند، به عقل ما شک نمی کند؟! مگر همین دوستان در نمایشگاه مطبوعات سال گذشته با تندترین حملات و تبلیغات علیه دولت، غرفه های خود را به پایان نرساندند؟ سوم برچسب عنوان دادن به خودی خود نه بد است نه خوب، بلکه محتوای آن مهم است. قرآن همسر ابولهب را "حمالة الحطب" می خواند و امام امریکا را "شیطان بزرگ" لقب دادند، مشرکین هم به کلام پیامبر عنوان "سحر" دادند و امریکا حزب الله لبنان را "تروریست" لقب می دهد. پس برچسب زدن می تواند الهی و انقلابی و یا شیطانی و امریکایی باشد اما برچسب هایی که دوستان به آن اشاره می کنند بستن دهان منتقدان نیست، بلکه پاسخ و واکنشی قابل تأمل به رفتار سیاسی مخالفان است که برخی از این برچسب ها را که این عزیزان نماد توهین به خود و بستن دهانشان می دانند از حیث محتوا مرور می کنیم: بی شناسنامه: دکتر روحانی از منتقدین و معترضین خود خواست که با شناسنامه حزب و جریان خود انتقاد کنند نه به نام ملت (9اردیبهشت93). به سرعت پس از این سخنان تفسیرهای حیرت آور سیاسی از هر سو سرازیر شد و جریانی که آب به لانۀ آنها ریخته شده بود و فهمیدند منظور روحانی چیست، فریاد برآوردند که روحانی منقدان خود را بی شناسنامه خواند و در اقدامی مبتذل و سطحی برخی از مخالفین دولت با شناسنامۀ ثبت احوال خود در تجمعات مخالف دولت شرکت نمودند! بی سواد: روحانی از جامعۀ علمی خواست که همراه با برخی کم سوادها (نه بی سواد) به نقد و بررسی مذاکرات هسته ای بپردازند(15بهمن1392). روحانی با واژۀ بی سواد عملا به کسانی که در نقد مذاکرات، عمدا به دروغ و تهمت روی آوردند، احترام گذاشت و این تهمت ها را از کمی سواد آنان، ناشی دانست. سواد و اطلاعی که در گفتگوی ویژۀ خبری در سؤال از وی در مورد تعلیق یکپارچه با مجری صدا و سیما در ایام انتخابات، موج سنگینی را در جامعه ایجاد نمود، سواد و اطلاعی که منجر به این شد که طیف پایداری در نامۀ اعتراضی خود به دولت در مجلس دو بار واژۀ معروف "ان پی تی" را به انگلیسی و فارسی و در کادر اصلی و عنوان نامه "ام پی تی" بنویسند! و جالب تر اینکه صدنفر آن را امضا کنند، که اگر عنوان نامه را ندیده امضا کردند، که خوش بحال ما و این مجلس مان، و اگر دیدند و باز متوجه نشدند، بیشتر خوش بحال ما و این مجلس مان! چماقی و افراطی: طیفی که اخلاق سیاسی آنان، بهم زدن سخنرانی های رسمی و قانونی کشور، پرتاب مهر و لنگه کفش به رئیس قوۀ مقننه و حمله به خوردروی نمایندۀ مجلس و بعد تأیید یا سکوت در قبال این اعمال است، در این مورد نباید به کسی خرده بگیرند. تازه به دوران رسیده: رئیس جمهور معتقد است عده ای تازه به دوران رسیده و برخوان نعمت انقلاب و مجاهدات گذشتگان نشسته، در فضای صلح، از همه انقلابی تر شده اند و با تمام توان به هجمه و تخریب ناجوانمردانه علیه سابقون و رجال سابق انقلاب پرداخته اند. نمونۀ بارز آن محمود احمدی نژاد بود که بر سر خوان تلاش های طاقت فرسای دولت های قبل نشست و به صورت صاحبان آن سیلی نواخت و بعد هم با بالاترین درآمد نفتی دولتی ویران را تحویل دولت بعد از خود داد. رئیس جمهور در جایی بیان نمود که به این افراد احترام میگذارد لازم نیست که آنها نگران ارزش های انقلاب و اسلام باشند(16آذر1393) چرا که مضحک است که عده ای پندارشان این است که توسط انقلابیون و شلاق خورده های سابق، ارزش هایی را از دست رفته بخوانند که آنها به دیروزِ شکنجه و اعدام و تبیین بوجود آوردند وبه امروزِ به عقل و عاقبت اندیشی پاسدار آنند و تازه از راه رسیده ها آنان را عدم پاسداشت آن ارزش ها مرتبا سیلی بزنند. بزدل و ترسو، بروید به جهنم: رئیس جمهور به عده ای که مرتب به دولت لقب خائن و خائف در مقابل غرب و کدخدا لقب می دادند، با کلام خود و با شجاعت اعلام نمود این شمایید که در عین تابلو و شعار عزت و شجاعت، ترسو و بزدل سیاسی هستید(20مرداد1393) و اینقدر اعتماد به نفس ندارید که به تنهایی در مقابل 7 ابرقدرت (5+1+ مسئول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا) جهانی بنشینید و یک تنه حق مسلم غنی سازی هسته ای را از حلقوم آنان بیرون بکشید. که بعدها سخن رئیس جمهور به صداقت نشست و مشخص شد چه کسانی در میان یک جنگ جهانی تمام عیار دیپلماسی، ناخواسته نقش ستون پنجم دشمن را در تحقیر و تضعیف سربازان دیپلماسی ایفا می نمودند و شدیدا به نهیب رئیس جمهور احتیاج داشتند. که خدا را شکر که با نهیب ها و حمایتهای به موقع و قاطع مقام معظم رهبری تلاششان ابتر شد و متاسفانه بازهم با وقاحت تمام به تخریب و تهمت های خود ادامه دادند که البته از این گناهان سیاسی طرفی هم نبستند. در پایان ذکر این نکته ضروری است که اولا چگونه منتقدین دولت و رئیس جمهور به خودشان اجازه میدهند که در تیتر یک رسانه ها و سخنان خود به تخریب و تهمت و به اسم نقد بنویسند: "هولوکاست هسته ای"، "نوشاندن جام زهر به رهبری"، "ظریف الممالک قاجاری"، "بدتر از ترکمنچای"، "جاسوسی فقهی برای انگلیس"، "دنیاطلب""، خائن" و صدها عنوان تخریبی دیگر؛ اما روحانی حق ندارد در پاسخ و یا نقد آنان به آنان بگوید با شناسنامه حزب خود نقد کنید نه مردم، افراط می کنید، افکار کودکانه دارید و امثالهم؟ یعنی فحاشی و تخریب و تهمت آنان نقد است و پاسخ ها و نهیب های روحانی بستن دهان منتقدان؟ دوم اینکه چرا دوستان اعتقاد دارند مرجع ضمیر سخنان روحانی آنان هستند؟
سه شنبه ، ۳آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: انتخاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]