واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فرصتهاي بسيج براي كارآمدي دولت
كارآمدي نظامهاي اجرايي، يكي از چالشهاي اساسي كشور در سالهاي اخير بوده است و ميتوان گفت حل اين مسئله ميتواند حل مسائل ديگر را نیز به همراه داشته باشد.
نویسنده : محمدجواد اخوان
كارآمدي نظامهاي اجرايي، يكي از چالشهاي اساسي كشور در سالهاي اخير بوده است و ميتوان گفت حل اين مسئله ميتواند حل مسائل ديگر را نیز به همراه داشته باشد.
در اين ميان آنچه بايد بيشتر بدان توجه كرد، نقش و جايگاه مردم و نهادهاي مردمي در حل اين مسئله جدي و عمومي است. بر اين اساس بسيج بهعنوان سرمايه اجتماعي نظام و تبلور نقشآفريني عمومي و تخصصي مردم در حاكميت جمهوري اسلامي ايران، ميتواند پاسخگوي مناسبي براي اين مسئله و مسائلي از اين دست باشد. در ادامه كوشش خواهد شد به برخي نكات مهم حول فرصتهاي بالقوه و بالفعل درون بسيج براي كارآمدسازي دولت و نظام اجرايي كشور پرداخته شود.
1 ـ يكي از مهمترين موانع كارآمدي نظام اجرايي، وجود تزاحمهايي است كه باعث اتلاف انرژي جريانهاي فعال كشور است و از جمله اين تزاحمات، تزاحمهاي مياندستگاهي و بين دستگاهها و جامعه است. گاه دستگاههاي مسئول در اجراي برخي تصميمات دچار اختلافاتي هستند كه عدم همراهي و حتي مخالفت برخي ديگر از دستگاهها، عملاً تصميمات را متوقف يا ناكارآمد ميسازد. گاه دستگاههاي مسئول بدون در نظر گرفتن اقتضائات اجتماعي به دنبال پيشبرد سريع امور و اتخاذ تصميماتي هستند كه با عدم همراهي مردم مواجه ميشود كه نمونه آن را در ماجراي انصراف از يارانه در سال گذشته مشاهده كرديم و گاه مطالبهاي در ميان مردم وجود دارد كه به دليل وجود ديوانسالاريهاي دست وپاگير يا عدم تعامل مستقيم برخي مسئولان با مردم، به مرحله اجرا نميرسد. در همه اين حالات تزاحمات نهادي و اجتماعي مانع كارآمدي نظام اجرايي است و همانگونه كه پيداست، وجود ظرفيتي همچون بسيج با ويژگيهاي مردمي- حاكميتي ميتواند در حل بخش عمدهاي از اين چالشها مفيد فايده واقع شود.
2ـ از ديگر موانع كارآمدي، نگرش بروكراتيك و فرسودگي برخي سامانههاي موجود است، بهگونهاي كه گاه برخي تصميمات مهم و راهبردي كه اتفاقاً موردقبول نخبگان و جامعه نيز هست در ميان چرخدندههاي فرسوده و كند بدنه دستگاههاي اجرايي متوقف شده و سالها به طول ميانجامد. ميزان هزينه مالي، انساني و رواني از چنين آسيبي در كشور به حدي زياد است كه بههيچعنوان قابلمحاسبه نيست. در اين ميان آنچه ميتواند علاجبخش اين آسيب مديريتي كشور باشد، «نگرش، فرهنگ و مديريت جهادي» است كه با همافزايي همه ظرفيتهاي دلسوز انقلاب و متخصص در امور، تواني وارد عرصه اجرا ميكند كه بسياري از گرههاي كور گشوده شده و تجربه تاريخي انقلاب اسلامي در دوره دفاع مقدس و پس از آن نيز مؤيد همين ادعا است. اكنون بسيج بهعنوان مهمترين منبع رشد و تسري گفتمان جهادي در جامعه و با وجود ظرفيت عظيم انساني نيروي «مؤمن جهادي» ميتواند رهاوردهاي بينظيري را در دهه چهارم انقلاب اسلامي در حل چالش كارآمدي به ارمغان آورد.
3 ـ يكي ديگر از موانع كارآمدي، عدم چرخش نخبگاني و خصوصاً نسلي در حوزههاي مديريتي است. فرسودگي و ركود مديران در دستگاههاي اجرايي، پس از مدتي آنها و دستگاههاي تابعهشان را دچار روزمرگي و ناكارآمدي ميكند و متأسفانه اخيراً مشاهده ميشود كه اين آسيب مهم در دستگاهها، جديتر نيز شده است، بهگونهاي كه مديري در ابتداي هشتمين دهه عمر خويش بر مسند يكي از اجراييترين دستگاهها كه با معيشت و سفره مردم مرتبط است، تكيه زده و متأسفانه گزارشها نشان ميدهد «ميانگين» عمر كابينه در حال حاضر نهتنها در تاريخ انقلاباسلامي بيسابقه بوده، بلكه در رده سنياي قرار دارد كه بهطور طبيعي بيشتر انسانها در آن سن دوره بازنشستگي خود را سپري ميكنند. چنين وضعي نهتنها اميد را براي جوانان و نسل سوميها براي رشد بالندگي به يأس بدل ميكند، بلكه فرصتهاي مدیر را برای تربیت سرمايه انساني از ميان ميبرد. در صورت تداوم وضع موجود، يكي از مهمترين آسيبهاي جدياي كه نظام مديريتي و اجرايي و بهطوركلي كارآمدي را تهديد ميكند، خلأ مدير جوان و متخصص در تراز انقلاب اسلامي است. اكنون تا دير نشده است بايد براي اين مهم چارهاي انديشيد و يكي از بهترين ظرفيتهاي پرورش سرمايه انساني در تراز انقلاب اسلامي، بسيج است كه لزوم توجه هرچه بيشتر دستگاههاي مسئول به اين فرصت راهبردي را نشان ميدهد.
4 ـ مهمترين حوزهاي كه ناكارآمدي نظامات موجود در آن رخ مينمايد و به چشم اسفنديار كشور نيز تبديل شده است، حوزه اقتصادي است.
ميتوان گفت ناكارآمدي نظام اقتصادي كشور منشأ عمده نارضايتيها و بستر بسياري از سوءاستفادههاي بدخواهان ملت ايران بوده است. اكنون، به نظر ميرسد مقاومسازي اقتصاد و تكيه به پيشرفت درونزا، يگانه راهحل عبور از چالش مزمن اقتصادي كشور است كه دستيابي به اين جايگاه، نيازمند عزم عمومي نخبگان و آحاد جامعه در اجراي دقيق سياستهاي كلي اقتصاد مقاومتي و نيز به ميدان آوردن همه ظرفيتها، از جمله ظرفيت بيبديل بسيج است.
چنانچه رهبر معظم انقلاب اسلامي، حضرت امام خامنهاي نيز ميفرمايند: «بخشهايي وجود دارند خارج از دولت؛ اينها ميتوانند در اقتصاد مقاومتي نقش ايفا كنند، از جمله بسيج؛ من يك گزارشي [هم] ديدم. خيلي لازم است به نظر من - اگر وقت كنند آقاي رئيسجمهور يا لااقل آقاي جهانگيري ـ كه بخواهيد و ببينيد مجموعه بسيج در مورد اقتصاد مقاومتي چه كارهايي ميتوانند انجام بدهند و ظرفيتش را دارند؛ ظرفيت خيلي خوبي است. بسيج چيز كمي نيست، چيز كوچكي نيست؛ بسيج يك مجموعه عظيم و آمادهبهكاري است؛ اينها را بخواهيد، ببينيد چهكار ميتوانند بكنند؛ اينها ميآيند امكانات خودشان را عرضه ميكنند و ميگويند اين كارها را هم كردهايم. به نظر من امكاناتِ [خوبي هست]. حالا از جمله من بسيج را مثال زدم؛ بخشهاي گوناگوني هستند، افراد اقتصاددان و بهاصطلاح اقتصاديعملكنِ بيروني؛ بعضيها هستند كه شركتهايي دارند و كارهايي دارند، از ظرفيتهاي اينها ميشود استفاده كرد.»
هرچند گامهاي مهمي از سوي مجموعه بسيج در جهت تحقق اقتصاد مقاومتي برداشته شده است، اما به نظر ميرسد هنوز آنگونه كه شايسته است از سوي دولت ميدان لازم براي بروز و ظهور همه ظرفيتهاي بسيج در حوزه مقاومسازی اقتصاد پديد نيامده است كه ممكن است از سوي برخي نوعي برخورد سياسي تلقي شود.
با اين حال بايد دانست كه منافع ملي بر همه ترجيحات گروهي و سلايق سياسي مرجح است و امروز وظيفه دولت بهرهگيري از همه ظرفيتهاي مفيد و در دسترس در جهت كارآمدی و مقاومسازي اقتصاد است.
اكنون ميتوان گفت بسيج يكي از كليدهاي اصلي گشايش چالش كارآمدي نظامات اجرايي و مديريتي كشور است و البته بسيج تنها منحصر به سازمان و تشكيلات آن نيست، بلكه هر آن كه معتقد به اصول انقلاب اسلامي و در پي حاكمسازي گفتمان «عزّت و پيشرفت» - مطابق آنچه از منويات امام خامنهاي استفاده ميشود - باشد در خط بسيج و ظرفيتي براي نظام اسلامي است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]