تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى‏شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830147889




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای دختر 18 ساله، کمر پدرش را خم کرد


واضح آرشیو وب فارسی:شفاف: با کارهایی که کرده بودم دیگر هیچ جایگاهی در نزد خانواده و همسرم نداشتم. وقتی آخرین بار مجبور شدم واقعیت ماجرا را برای پدرم بازگو کنم عرق شرم بر چهره ام نشسته بود. من حرف می زدم و پدرم اشک می ریخت من از خلاف کاری هایم می گفتم و کمر پدرم خمیده تر می شد...به گزارش خراسان، دختر ۱۸ ساله در حالی که عنوان می کرد فقط خودم را در متلاشی شدن زندگی ام مقصر می دانم به کارشناس اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد گفت: ۱۳ سال بیشتر نداشتم که برای اولین بار دوستی خیابانی را تجربه کردم. آن روز در ایستگاه اتوبوس وقتی چشم در چشم رحمان شدم دلم لرزید. این گونه بود که بر اثر رفاقت و دوستی با افرادی که برای آینده من ارزشی قائل نبودند به مصرف قرص های روان گردان اعتیاد پیدا کردم. یک سال بعد دیگر در دام خلاف و گناه گرفتار بودم که پسرعمویم مرا خواستگاری کرد. رضا از اعتیاد من به قرص های روان گردان خبر نداشت. اگر چه علاقه ای به او نداشتم اما به اجبار خانواده و نصایح اطرافیان تن به این ازدواج دادم. ۲ سال از زندگی مشترک ما می گذشت که روزی در خیابان با اسماعیل آشنا شدم در این مدت همسرم به اعتیاد من پی نبرده بود و شاید به ذهنش نمی رسید که همسر ۱۶ ساله او معتاد باشد و در واقع به زندگی با رضا اهمیتی نمی دادم و در همین حال با اسماعیل ارتباط داشتم. تا این که به پیشنهاد او از خانه فرار کردم. یک هفته بعد با اسماعیل در خیابان قدم می زدیم که او برای خرید داخل یک فروشگاه رفت و در همین هنگام ماموران مرا دستگیر کردند. اسماعیل با نامردی تمام فرار کرد وماموران مرا تحویل خانواده ام دادند. جرأت نگاه کردن به چشمان همسرم را نداشتم. رضا دیگر مرا نمی خواست، به پایش افتادم و با میانجیگری خانواده دوباره به زندگی ام بازگشتم اما این ماجرا برایم درس عبرتی نشد و یک سال بعد با مسعود آشنا شدم. او ۱۱ سال از من بزرگتر بود و از همسرش جدا شده بود. مدتی بعد باز هم از خانه فرار کردم و نزد مسعود رفتم. او سوئیتی اجاره کرد و مرا به آن جا برد. دیگر علاوه بر قرص های روان گردان به معجون بیرجندی هم آلوده شده بودم به طوری که مدام گیج بودم و حال خودم را نمی فهمیدم. در همین حال مسعود طلاهایم را از دستم بیرون آورده بود اما به خاطر این که قرص هایم را تهیه می کرد و سرپناهی هم نداشتم موضوع طلاهایم را پیگیری نکردم اما وقتی انگشترها و گوشی تلفنم را برداشت از او خواستم آنها را بازگرداند او با چرب زبانی مرا نزد خانواده ام برد و به پدرم گفت: ۲نفر او را از خودروبیرون انداختند و من نشانی از آنها ندارم. من که به خاطر قرص ها گیج بودم چیزی نگفتم اما بعد فهمیدم مسعود خبر ربوده شدن مرا به پدرم داده و قصد اخاذی ۵۰ میلیون تومانی را داشته که با ورود پلیس به ماجرا مرا تحویل خانواده ام داده است. دیگر رضا هم طلاقم داد و من هم همه ماجرا را صادقانه برای پدرم بازگو کردم...


دوشنبه ، ۲آذر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شفاف]
[مشاهده در: www.shafaf.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن