واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه جام جم: سریال تلویزیونی نفس گرم که این روزها روی آنتن شبکه یک است، بعد از مجموعه های روح الله، گل های گرمسیری، جراحت و شیدایی، پنجمین اثر تلویزیونی محمدمهدی عسگرپور است. ویژگی مشترک آثار عسگرپور در تلویزیون به تصویر کشیدن چالش میان روابط آدم هاست که براثر سوءتفاهم به وجود می آید.عسگرپور در سریال نفس گرم هم زندگی چند خانواده را به تصویر می کشد که درگیر ماجراهایی می شوند. شخصیت محوری این سریال زنی به نام ملیحه است که نقش او را مرجانه گلچین بازی می کند. ملیحه سخنران مجالس مذهبی است و مخاطبان با هر قسمت از این سریال شاهد اتفاقاتی هستند که ملیحه با آن روبه رو می شود و او را در معرض آزمون های سخت قرار می دهد. برخی منتقدان به نمایش تلخی های روابط انسان ها در این سریال انتقاد کرده اند. به همین بهانه سراغ محمدمهدی عسگرپو رفتیم و با او درباره فضای سریال که برخی منتقدان معتقدند تلخی ها بیشتر از شیرینی هاست و دیگر جزئیات سریال به صحبت نشستیم. شخصیت محوری سریال نفس گرم زنی به نام ملیحه، سخنران مجالس مذهبی است که تا به حال چنین شخصیتی در سریال های تلویزیونی به تصویر کشیده نشده بود. درباره ایده شکل گیری این سریال توضیح بدهید؟ ایده اصلی این سریال به ده سال گذشته برمی گردد که من روی موضوعی متمرکز شده بودم که متفاوت از آن چیزی است که در سریال نفس گرم می بینید. در این سریال با زندگی طبیعی افرادی مواجه ایم که شخصیت های خاص هستند و این افراد گروهی را مدیریت می کنند. حال ممکن است این مجلس مذهبی باشد یا مجلس غیرمذهبی و... به همین دلیل علاقه مند بودم به این حوزه و این نوع شخصیت ها توجه کنم. البته این افراد جدا از جامعه نیستند که فکر کنند مشکلات فقط برای دیگران پیش می آید و خودشان درگیر هیچ مشکلی نخواهند شد. بنابراین شخصیت محوری زن قصه را به عنوان یک سخنران مذهبی انتخاب کردیم که دستمایه ساخت یک کار دراماتیک شد. چرا تولید این اثر ده سال به تعویق افتاد؟ گرچه ایده اصلی این سریال برای خودم بود، اما در طول این سال ها شاهد تحولاتی در مجالس مذهبی بودیم و این مجالس نسبت به ده سال گذشته تغییر کرده است. به همین دلیل ترجیح دادم در این مدت کارهای دیگر بسازم. البته ایده اصلی این کار را برای ساخت یک فیلم سینمایی گذاشتم که در آینده آن را خواهم ساخت. چرا با این که طرح اصلی قصه برای خودتان است، قبل از کلید زدن، فیلمنامه را خودتان ننوشتید و همزمان با پیش تولید از نویسندگان دیگری هم دعوت به همکاری کردید؟ زمانی که من درباره طرح این سریال با آقای رضوی، تهیه کننده صحبت کردم، برای نگارش فرصت مناسب داشتیم؛ اما مسئولان تلویزیون تصمیم گرفتند این سریال برای ماه رمضان امسال آماده شود، به همین دلیل ناخودآگاه درگیر یک سرعت ناخواسته شدیم. گرچه سریال ماه رمضان پخش نشد، اما به دلیل تصمیمی که گرفته شده بود، من از طلا معتضدی دعوت کردم و موضوع را با او درمیان گذاشتم و بعد از مدتی هم آقای تراب نژاد به ما ملحق شد. خودتان هم در نگارش دخالتی داشتید یا نه؟ بله، وقتی دوستان می نوشتند، خودم مجدد روی آن کار می کردم. ضمن این که قبل از ورود دوستان نویسنده به پروژه، مسیر داستان را از ابتدا تا انتها مشخص کرده بودم. شخصیت های زن در قصه نفس گرم رنگ و لعاب خودشان را دارند و تفکر و مشاغل شان با یکدیگر متفاوت است. چطور به این رنگ آمیزی رسیدید؟ با توجه به این که قصه سریال نفس گرم زنانه است و شخصیت محوری هم زنی به نام ملیحه بود، به همین دلیل از همان ابتدا روی دیگر خانم های قصه هم فکر کرده بودم که هر یک از آنها چگونه باشند، چطور فکر و رفتار کنند و... می خواستم هر یک از زنان قصه ها و مسائل خودشان را داشته باشند که جنس شان با دیگری متفاوت باشد. حال یکی از آنها نگا هشان به دنیا ساده و دیگری پیچیده و در طبقات اجتماعی گوناگونی باشند. در واقع علاقه ای نداشتم که به شکل کلیشه ای و گل درشت به شخصیت های زن بپردازم که حضور خانم معتضدی، نویسنده هم به این امر کمک کرد. ولی شخصیت ملیحه می توانست بیشتر از این خاکستری باشد؛ زیرا در بیشتر مواقع نگاه ملیحه به اتفاقات بد خیلی مثبت است. مثلا وقتی متوجه شد حاج مرتضی زن دوم داشته، فقط برای لحظاتی ناراحت شد و بعد خیلی راحت با این مساله کنار آمد. درحالی که در عالم واقعیت این طور نیست و زن ها خیلی برنمی تابند همسرشان زن دوم گرفته باشد؟ به نظرم بهتر است کمی صبوری کنید و قضاوت زود هنگام نداشته باشید. شاید اگر مرتضی زنده بود، ملیحه این طور برخورد نمی کرد، اما چون فوت شده این طور راحت بخشیده است. راستش من این بخش قضیه را به عهده ذهنیت بینندگان گذاشتم که آنها خودشان را به جای ملیحه بگذارند و ببینند که در این مواقع اگر آنها بودند، چه کار می کردند؟ مسلما اگر هر زنی خدای ناکرده در این موقعیت قرار بگیرد، حتماً عکس العمل متفاوت هم خواهد داشت. در فضای این سریال مانند کارهای قبلی تان شاهد چالش هایی هستیم که در روابط آدم ها به چشم می خورد. دلیل علاقه مندی تان به این موضوع چیست؟ همیشه دوست دارم به روابط آدم ها و چالش های میان آنها بپردازم، زیرا گاهی با پدیده های سخت روبه رو می شویم که در ریشه یابی آن درمی یابیم منشأ آن یک عامل کوچک بوده است. ما در کشورمان شاهدیم که گاهی اتفاقات ساده تبدیل به موضوعات بغرنج و حتی بحران می شود. به نظرم این نوع اتفاقات قابلیت دراماتیک فراوانی دارد، به همین دلیل به این موضوع پرداختیم. در مجموع فضای سریال نفس گرم کمی تلخ است، اما تلاش کردم این سریال مانند یک شکلات تلخ هم دوست داشتنی و هم گزنده باشد. این تلخی باعث مایوس شدن مردم در روابط اجتماعی شان نمی شود؛ زیرا در نفس گرم به مسائل فراگیر جامعه می پردازیم تا مخاطب با شخصیت ها بیشتر همذات پنداری کند. اما برخی منتقدان معتقدند که فضای تلخ سریال، مخاطب را اذیت می کند. شما نظرتان در این باره چیست؟ من فکر می کنم هر کاری با توجه به فرهنگ کشورمان ساخته می شود و توقع ما باید با توجه به جنس کار باشد. سریال نفس گرم هم مستثنا از این قاعده نیست. جنس این کار متفاوت است و نباید انتظار داشته باشیم با قصه بخندیم. مثلاً شما از برنامه خندوانه توقع دارید فقط بخندید و دوست ندارید از چیزهای ناراحت کننده حرف بزند. بنابراین ما در ابتدا باید بدانیم که جنس کار چیست و بعد از آن انتظار داشته باشیم. به نظرم تعریف دوستان گاهی اشتباه است. برایتان مثالی دیگر می زنم. به عنوان نمونه شما وقتی راهی مجالس عزاداری می شوید، بعد از گریه کردن سبک می شوید و بعد از آن در شما یک شور جدید ایجاد می شود. ممکن است موضوع سریال نفس گرم هم تلخ باشد، اما من به دنبال این بودم که با طرح یک قصه که روایتگر زندگی چند خانواده است، به یک شور جدید میان مخاطبان برسم و این که خودشان را در موقعیت شخصیت های قصه بگذارند و ببینند ریشه برخی مشکلات بزرگ شده امروز، چقدر کوچک و ساده بوده است. ولی برخی معترض هستند که چرا شما مراسم تشییع را با این همه جزئیات نشان دادید؟ اتفاقا من این کار را هدفمند انجام دادم. صرف این که ما مسلمان هستیم و باید مراسم خاکسپاری را بدانیم، اما باید این را بدانیم گرچه از دست دادن عزیزی منجر به دلتنگی هایی می شود، اما همه ما مسافر هستیم و باید این واقعیت را قبول کنیم. ضمن این که ما در این سریال نشان می دهیم ملیحه مورد آزمایش های مختلف قرار می گیرد. با نشان دادن جزئیات می خواستم بیننده درد و رنج ملیحه را کاملا درک کند و با آن همذات پنداری کند. گرچه مردم علاقه مندند شب ها که به خانه می آیند کارهایی را ببینند که به آنها آرامش و نشاط بدهد، اما این فرمول قطعی نیست، زیرا مخاطب برخی مواقع هم نیاز دارد، کارهایی ببیند که با همذات پنداری و دیدن تلخی ها در او شور تازه ای ایجاد شود. با پیشرفت قصه، ملیحه را خواهید دید که وارد جریان جدیدی در داستان می شود، حتی مورد آزمون های سخت تر هم قرار می گیرد. همان طور که گفته اند آدم های بزرگ مورد آزمون های سخت تر هم قرار می گیرند. فاطمه عودباشی رادیو و تلویزیون
دوشنبه ، ۲آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه جام جم]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]