واضح آرشیو وب فارسی:سراج24: پرسش اساسی از دست اندرکاران سریال 110 قسمتی! «کیمیا» این است که نقش تاریخ در پروسه طولانی این سریال کجاست؟ آیا دلیل تاریخی بودن سریال را تنها کراوات شخصیت ها و یا مستی کاراکتر ساواکی سریال باید دانست؟!گروه فرهنگی « سراج24 »: چندی است سریالی از شبکه دوم سیما با نام «کیمیا» پخش می شود که نگاهی تاریخی در بستری ملودرام دارد و به دنبال آن بوده تا با انتخاب مقطعی حساس از تاریخ این سرزمین گوهرمند به دراماتیزه کردن متن فیلمنامه و اجرایی تعلیق وار کمک نماید. رویکردی که در نتیجه رخداده برداشتی کاملا معکوس یافته و در طی قسمت های پخش شده از این مجموعه نه خبری از درامی موثر می باشد و نه تعلیقی هیجان زا رخ می دهد. این مساله چنان است که انتخاب اواسط دهه 50 به عنوان زمان رخداد سریال، می تواند زمینه لازم برای تعلیق و کشش مندی سریال را فراهم ساخته و موجبات ایجاد داستانی تعلیق زا را به همراه داشته باشد، اما سکانس های اجرایی در این مجموعه چنان تصنعی بوده که هر گونه تاثیر لازم را از بیننده مشتاق برای تماشا سلب می کند. در این میان توجه فیلمساز به ماجرای خانوادگی کاراکتر اصلی سریال، کیمیا است و این انتخاب را به دلیل علاقمندی مخاطب در تعقیب قصه های ملودرام و عاشقانه برمی گزیند، اگر چه این رویه در نقطه ای دور از تصور اولیه این سریال مبنی بر تاریخی بودن قرار می گیرد، اما در این بخش هم نمی تواند در مقصدی مشخص گام بردارد و چنان سهل انگارانه با داستان برخورد می شود که به جای چند گام پیشی گرفتن از مخاطب، چندین گام درجا می ماند. معلق میان ملودرام و تاریخی جواد افشار، کارگردان سریال «کیمیا» که پیش از این با «سریال مادرانه» در تلویزیون حضور داشت، برخلاف نقطه عزیمت کاراکتر محوری خود-کیمیا- در تعلیقی مدام میان روایتی تاریخی و بستری خانوادگی درجا می زند و البته سهم بسیاری از این ناتوانی اثر در ایرادات مفصلی است که در فیلمنامه نگاشته شده توسط مسعود بهبهانی نیا وجود دارد که در گذشته سریال «نرگس» را به نگارش درآورده بود. فیلمنامه ای که کاملا سردرگم است و در پی آن است تا ناتوانی حل دراماتیک معضلات کاراکترها و حفره های بسیار میان فواصل روایی را با قصه های دم دستی عاشقانه پُر کند. سریال «کیمیا» به ظاهر در 3 مقطع زمانی روایت می شود که سال های قبل از انقلاب، دوران جنگ و زمان حال را در بر می گیرد، اما تمایزی میان مقاطع عنوان شده از سوی گروه سازنده نمی توان یافت و به نظر می رسد تلاش گروه برای رکورد زنی برای طولانی ترین سریال تاریخ ایران، توجه آن ها را از بدیهیات اجرای اثر هم دور کرده است تا تماشاگر به شکلی غریب شاهد استفاده از ابزارهای مدرن در دوره ای باشد که هنوز نام و تصوری از آن ها نبود؛ مثلا وجود ریموت کنترل هوشمند در دهه 50 شمسی و بسیاری از شاهکارهای گروه اجرایی که این روزها سایت های بسیاری را مشغول طنزپردازی خود کرده است! ناتوان در نگارش فیلمنامه آن چه لازم به اشاره می باشد معضلات موجود در فیلمنگاری نزد نویسندگان ایرانی است که این مساله به عنوان یکی از نکات قابل نقد در فیلم های سینمایی ایران قابل ردیابی است و حال با توجه به حفره های موجود در فیلمنامه های ایرانی که در طی زمانی 90 دقیقه ای ناتوان در ساخت و پردازش شخصیت، روایت گری ملموس، پیچش روایی و بسیاری از معضلات دیگر نگارش هستند، چگونه می توان در نظر گرفت که درامی یکپارچه در 110 قسمت رخ دهد؟ از این رو تعقیب و گریزهای باسمه ای، شخصیت هایی گمشده در روایت، قصه ای تکراری و اجرایی خام دستانه سریال «کیمیا» را به عنوان یکی از ضعیف ترین مجموعه های تولیدی سال های اخیر تبدیل کرده است. گره هایی که نیازی به گشایش ندارد، چرا که تبدیل به مساله مخاطب نشده است و شخصیت هایی که بارها دیده ایم و نویسنده احساسی مبنی بر تغییری جزئی هم در آن ندیده است. از این رو در همان قسمت های اول از سریال به راحتی می توان دریافت که کیمیا و مابقی اعضای خانواده چه مسیری را طی خواهند کرد! تاریخ ناپیدای کیمیا! پرسش اساسی از دست اندرکاران پُرتلاش سریال 110 قسمتی! «کیمیا» این است که نقش تاریخ در پروسه طولانی این سریال کجاست؟ آیا دلیل تاریخی بودن سریال را تنها کراوات شخصیت ها و یا مستی کاراکتر ساواکی سریال باید دانست؟! اگر به جای انتخاب این مقطع تاریخی به زمان های دیگری استناد شود و مثلا دهه های 30، 40 و یا 80 شمسی نشان داده می شد، چه اتفاق متمایزی در روایت، زبان گفتار، نحوه طراحی صحنه و لباس و دیگر موارد پرداختی پیش می آمد؟ بدیهی است تحولات جامعه ایرانی در بستر تغییر ساختار تفکری و سیاسی در اواخر دهه 50 شمسی مساله پیچیده ای است که با چند شعار رخ داده از سوی بازیگران فیلم در داخل کوچه نمایان نمی گردد! و نیاز به تحقیق و مطالعه و نگارش فیلمنامه ای محکم و اجرایی خلاقانه دارد. برای معضلات دیگر سریال «کیمیا» می توان به تفاوت اجراهای سهل انگارانه کارگردان با مستندهای ترکیبی سریال از آن دوران اشاره کرد. چنان که هیجان، زندگی، جان سپردن، شور انقلابی و حماسه آفرینی مردمان ایران در دل تصاویر مستند و واقعی سریال کاملا چشمگیر بوده و این قاب های حقیقی فاصله ای فاحش با سکانس های باری به هر جهت ساختگی در سریال «کیمیا» دارد. افسوس که تعلق بودجه ای گزاف و عواملی بسیار نه نمایشی ارزنده از تاریخ سرزمین ما در بر داشت و نه بستری خوش ساخت برای مخاطبان آفرید و آن همه هیاهوی پیش تولید مبنی بر ساخت طولانی ترین سریال ایرانی نتیجه اش هیچ! بوده است.
یکشنبه ، ۱آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سراج24]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]