تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816469797
سرگذشت خشونت طلبانی که طرفدار لطافت و گفتگو شده و امروز خواهان ائتلاف با ناطق هستند
واضح آرشیو وب فارسی:آی پرس: به گزارش آی پرس، ماهنامه ی نسیم بیداری در جدیدترین شماره ی خود به خاطره ای از علی اکبر ناطق نوری در سال 69 و مقابله شدید اصلاح طلبان با سخنرانی وی در دانشگاه تهران اشاره کرده و نوشت: در خاطرات علی اکبر ناطق نوری می خوانیم : ” اولین روزهای شکل گیری جامعه ی اسلامی […]به گزارش آی پرس، ماهنامه ی نسیم بیداری در جدیدترین شماره ی خود به خاطره ای از علی اکبر ناطق نوری در سال 69 و مقابله شدید اصلاح طلبان با سخنرانی وی در دانشگاه تهران اشاره کرده و نوشت: در خاطرات علی اکبر ناطق نوری می خوانیم : ” اولین روزهای شکل گیری جامعه ی اسلامی دانشجویان بود، این تشکل در کنار انجمن اسلامی فعالیت داشت. آنها برای سخنرانی در مسجد دانشگاه تهران بنده را دعوت کردند. ما هنگام ظهر رفتیم، دیدیم که در مسجد دانشگاه قفل است. حال آنکه در مسجد دانشگاه تهران هیچ گاه وقت ظهر تعطیل نبود. معلوم بود که آقایان تحکیمی ها آنجا نفوذی داشتند و با همکاری سایر مسئولان دانشگاه، مسجد را قفل کردند. من وقتی این وضع را دیدم، در همان حیاط جلوی مسجد، عبا را انداختم و ایستادم برای نماز و پشت سر ما هم یک جمعیت فراوانی ایستادند و در همان حیاط، نمازمان را خواندیم. آقایان دیدند که خیلی بد شد، آمدند و در کوچک مسجد را باز کردندو گفتند آقا بفرمایید. ما هم از همان در به داخل رفتیم. معلوم بود که اوضاع غیر عادی است، وقتی بالای منبر رفتم و خواستم که سخنرانی کنم، برق را قطع کردند و به ناچار بلندگوی دستی آوردند. خلاصه از منبر که پایین آمدیم علیه ما به طور مفصل شعار دادند، پسر ها این طرف و دختر ها هم از پشت پرده و خلاصه هر چه گفتم: «به جای این شعارها، عاقلانه این است که بیایید و مرا سوال پیچ کنید و اینکه به من اجازه صحبت ندهید، چیزی را حل نمی کند»، نتیجه ای در بر نداشت. همین آقایانی که امروز طرف دار لطافت و گفتگو هستند، آن روز خشونت طلبی آنها چنان گل کرده بودکه در مسجد را بستند، تا ما حرف نزنیم، اما امروز واقعا انسان تعجب می کند که چطور یک دفعه خود این ها و جامعه، دچار فراموشی می شوند. سرانجام من مصلحت دیدم که سخنرانی نکنم و از مسجد بیرون آمدم و تا زمانی که داخل ماشین رسیدم، ناسزا شنیدم، ولی چون آدم سیاسی بودم، اعتنایی به این حرف ها نداشتم.” نکته ی قابل توجه و عبرت آموز این خاطره و وصف رئیس وقت قوه ی مقننه از وابستگان به جریان اصلاحات اینست که سردمداران خشونت طلب های دیروزی امروز خواهان ائتلاف با وی می باشند.
یکشنبه ، ۱آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آی پرس]
[مشاهده در: www.ipress.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3]
-
گوناگون
پربازدیدترینها