واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
ایگناتیوس: ائتلاف گسترده ضدداعش، فرصتی برای اصلاح اشتباهات سایکس - پیکو / از هماکنون به فکر دوران پساداعش باشید
تحلیلگر ارشد آمریکایی در یادداشتی ضمن تاکید بر اینکه از اکنون باید برای دوران پس از شکست داعش برنامهریزی کرد؛ تصریح کرد که ائتلاف گسترده بر ضد داعش میتواند سرآغازی بر اصلاح خطاهای سایکس - پیکو باشد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، یک تحلیلگر ارشد آمریکایی در مطلبی بر لزوم درس گرفتن از وقایع تاریخی در مقابله با داعش تاکید کرد. یاداشت کامل «دیوید ایگناتیوس» بدین شرح است: «فرانسوا اولاند رئیسجمهور فرانسه اعلام کرده که کشورش با داعش در جنگ است و آمریکا هم قطعا بخشی از این درگیری است. آنچه مبارزان این جنگ به صورت فوریتی به آن نیاز دارند، یک نقشه راه برای آینده است، آیندهای پس از شکست داعش. برنامهریزی درباره ترکیب و شکل خاورمیانه پس از جنگ در حال حاضر شاید یک امر خیالی و فانتزی به نظر بیاید چرا که تندروها در حال گسترش دادن به جنگشان هستند اما این اقدام یک تمرین سرنوشت ساز برای ائتلاف گسترده مقابلهکنندگان با داعش است؛ ائتلافی که علاوه بر آمریکا، فرانسه و بقیه اروپا، شامل روسیه، ایران و اکثر کشورهای عرب سنی هم هست. اگر توافقی درباره چگونگی خلاء در سوریه و عراق وجود نداشته باشد، ساقط کردن تندروها تنها سبب افزودن به آشوب و هرج و مرج در خاورمیانه خواهد بود. برای هدایت این برنامه ریزی استراتژیک، مفید است که به این 5 تاریخ که پایان منازعات پرتنش و تکاندهنده را کلید زدند، نگاه کنیم. 1648، 1815، 1919، 1945 و 1989. 4 تا از اینها چارچوبهای با دوامی برای رفع دلایل بی ثباتی ایجاد کردند. البته یکی از آنها فاجعه خاورمیانه مدرن را کلید زد. صلح وستفالیا در 1648 شاید بهتر به این موضوع معروف است که جنگهای سی ساله را حل کرد. بسیاری از تحلیلگران این برادرکُشی کاتولیک-پروتستان در اروپا را به جهنم فرقهگرایی سنی-شیعه در خاورمیانه شبیه دانستهاند. توافق وستفالیا در قلب بی نظمی اروپا، یک سیستم حاکمیت را ایجاد کرد، سیستمی که در آن هر حاکم میتوانست دین و مذهب دولتش را تعیین کند. با ترویج و پرورش دادن ایده عدم مداخله در امور دیگران، این معاهده(وستفالیا) ایجاد دولت - ملت مدرن را کلید زد. وستفالیا برای منطقهای که مرزها به نظر در حال فروپاشی هستند، شاید نامتناسب باشد اما احترام متقابل و حق تعیین سرنوشت را دربر دارد؛ دو ایدهای که خاورمیانه به شدت به آنها نیاز دارد. کنگره وین 1815 پس از آشوب ناشی از انقلاب فرانسه و جنگهای ناپلئونی، اروپا را بار دیگر متوازن کرد. هنری کیسینجر در رساله دکتری سال 1954 خود این دستاورد بزرگ(کنگره وین) را به عنوان "یک جهان دوباتره به نظم رسیده" خواند. این توافق با آشتی دادن منافع قدرتهای در حال رشد در سال 1815 از قبیل فرانسه پس از انقلاب و پروس توسعه طلب با قدرتهای حامی وضع موجود بریتانیا و اتریش-مجارستان، ثبات به ارمغان آورد. امروزه خاورمیانه به یک چارچوب مشابه به کنگره وین برای امنیت نیاز دارد- ساختاری که بین منافع عربستان سعودی پادشاهی حامی وضع موجود و ایران همچنان تندرو توازن ایجاد کند. مذاکرات اخیر صلح سوریه که در آن سعودیها و ایرانیها در وین گردهم آمدند، شاید یک آغاز باشد. معاهده ورسای در 1919 به جنگ جهانی اول پایان داد اما این معاهده رنج و عذاب خاورمیانه مدرن را هم ایجاد کرد. بریتانیا و فرانسه قدرتهای استعماری فاتح امپراطوری سابق عثمانی را حکاکی و نقش و نگار کردند و مرزهای آن را بر اساس توافق 1916 سایکس-پیکو ترسیم کردند. ملتهای جدید سوریه، عراق و لبنان یک چهل تکه شامل مذاهب گوناگون و گروههای قومی بودند. استعمارگران این درهم آمیختگی و آشفتگی را از طریق تاکتیکهای "تفرقه بیانداز و حکومت کن" اداره کردند اما مرزها در دوره پسا استقلال یک دوره دائمی آشفتگی را ایجاد کرد. دیوید فرومکین مورخ در کتابش توافق ورسای را "یک صلح برای پایان دادن به همه صلحها" نامید. درس عبرت امروز آن است: اگر مرزهای 1919 بقا یابند باید از آنها به عنوان مرزهای دولتهای غیرمتمرکز فدرالی استفاده شوند. اگر استراتژیستهای امروزی واقعا جاه طلب باشند، آنها باید به این نگاه کنند که آمریکا چگونه توافقات صلح 1945 پس از پایان جنگ جهانی دوم را ترسیم کرد. آمریکا در سال 1944 شروع به برنامه ریزی کرد وقتی که شکست آلمان و ژاپن به نظر محتمل میآمد. وقتی جنگ تمام شد، اساس و پایههای سازمان ملل، بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول چیده شد. ائتلاف در جنگ با داعش باید به همین ترتیب، دوراندیشی به خرج دهد. هدفشان باید یک ساختار برای حکومتداری مدرن و توسعه اقتصادی باشد تا این ساختار بتواند فساد را در خاورمیانه متوقف کند. آخرین توافق که وقتی ما درباره اینکه چه چیزی جایگزین داعش شود فکر میکنیم، ارزش بررسی دارد، توافق طائف در سال 1989 است، توافقی که به جنگ داخلی 14 ساله لبنان پایان داد. طائف بین فرقههای مختلف لبنان یک توافق قدرت ایجاد کرد. "نه پیروز نه مغلوب" اصل هدایت گر آن بود. شیعیان قدرت بیشتری گرفتند و مسیحیان قدرت نمایندگیشان را حفظ کردند. یک نیروی عربی نظم را حفظ کرد. ثابت شد که ساختار به طرز عجیبی ثبات ایجاد کرده است. جنگیدن با داعش فرصتی برای تعمیر و مرمت آنچه به مدت حدود یک قرن شکسته بوده را فراهم میکند. ائتلاف به پهپاد و جتهای جنگنده نیاز دارد اما همچنین باید از برخی کتابهای تاریخی هم مشورت بگیرد». انتهای پیام/
94/08/30 - 15:08
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]