واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: نتیجه تمرکز بیش از حد سعودیها بر تقابل با ایران چیست؟
تحلیل اوضاع خاورمیانه بر اساس تقابل و رقابت ایران و عربستان سعودی، مدت هاست که به یکی از محورهای کلیشه ای مورد توجه ناظران و تحلیلگران تبدیل شده است. اما در شرایطی که ایران بارها عزم جدی خود را برای کاستن از تنش ها و بهبود روابط نشان داده، دلیل ادامه اصرار سعودی ها بر سیاست تقابلی خود چیست و این امر، چه تبعاتی برای خود آن ها به همراه خواهد داشت؟
کد خبر: ۵۴۸۸۱۰
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۹ - 21 November 2015
تحلیل اوضاع خاورمیانه بر اساس تقابل و رقابت ایران و عربستان سعودی، مدت هاست که به یکی از محورهای کلیشه ای مورد توجه ناظران و تحلیلگران تبدیل شده است. اما در شرایطی که ایران بارها عزم جدی خود را برای کاستن از تنش ها و بهبود روابط نشان داده، دلیل ادامه اصرار سعودی ها بر سیاست تقابلی خود چیست و این امر، چه تبعاتی برای خود آن ها به همراه خواهد داشت؟
به گزارش «تابناک»، روزنامه «نیویورک تایمز» در مطلبی به بررسی رویکرد تقابل جویانه عربستان سعودی در قبال ایران پرداخته و استدلال می کند تمرکز بیش از اندازه و غیرضروری سعودی ها بر این موضوع، سبب شده آن ها از تهدیدات واقعی که پایه های حکومتشان را مورد تهدید قرار می دهد، غافل شوند.
در این مطلب به قلم کارول جیاکومو، ستون نویس این روزنامه آمده است:
برای آنکه بتوانیم شواهدی از دغدغه عربستان سعودی نسبت به ایران را مشاهده کنیم، زمان زیادی لازم نیست. مقامات حکومتی، تحلیلگران و نیز اعضای خاندان آل سعود، در مکالمات اخیر خود از اینکه باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا نتوانسته راهی برای کنار زدن بشار اسد، رئیس جمهور سوریه و متحد اصلی ایران پیدا کند، ابراز نارضایتی کرده اند.
اسد الشمان، عضو موسسه مطالعات دیپلماتیک سعودی در این زمینه می گوید: «این یک ناکامی اخلاقی و استراتژیک برای اوباما است».
ایران، با نقش آفرینی خود در کانون های منازعه در منطقه، به تهدیدی بزرگ برای عربستان سعودی بدل شده است. اما تمرکز تک بعدی و بیش از حد ریاض بر ایران، سبب بی توجهی آن به دیگر موضوعات مهم و چالشی شده که برخی از آن ها، بسیار برایش حیاتی تر هستند.
تروریست های عضو گروه داعش، مستقیم ترین نوع تهدید را متوجه عربستان می کنند. طی یک سال اخیر، اعضای این گروه مسئولیت شماری از حملات در استان شرقی عربستان را که محل زندگی جمعیت شیعه مذهب این کشور است، بر عهده گرفتند. اکثر قربانیان این حملات، شیعیان بودند و همین امر، به زمینه ای برای دامن زده شدن به تنش های فرقه ای تبدیل شد.
من ماه گذشته، اندکی پس از آنکه یک فرد مسلح وابسته به داعش پنج نفر را در گردهمایی یک مسجد در شهر «شیهات» به قتل رساند، از منطقه بازدید کردم. چند روز پیش در همان شهر، مردان مسلح دو عضو نیروهای امنیتی سعودی را کشتند. بسیاری از شیعیان عربستان که با حکومت این کشور احساس بیگانگی می کنند، از این روند نگران هستند.
یک روزنامه نگار سعودی در این زمینه می گوید: «آن ها احساس می کنند که به دلیل اعتقادشان هدف قرار می گیرند». قرائت وهابی سعودی ها از اسلام که بنیان جامعه و دولت محافظه کار این کشور را تشکیل می دهد، اعتقادات شیعیان را زیر سوال می برد و تبلیغات ضد شیعی نیز در این کشور بسیار گسترده است.
دولت سعودی در مقابل این گونه حملات اقدام چندانی انجام نداده است. در واکنش به حملات، شیعیان خواستار تصویب قانونی علیه نژادپرستی شدند. با این وجود، مجلس شورا که به عنوان یک نهاد مشورتی از سوی پادشاه تشکیل شده، حتی اجازه بحث درباره این موضوع را هم نداد.
وقتی بحث مبارزه با تروریسم به میان می آید، واشنگتن اعتبار زیادی برای محمد بن نایف، ولیعهد سعودی قائل است. این در حالی است که بسیاری از اتباع عربستان توسط وی به صورت ناعادلانه بازداشت شده و به شکلی ظالمانه مجازات می شوند. به عنوان مثال، علی محمد النمر به اتهام شرکت در یک تظاهرات ضد حکومتی در سال 2012 (زمانی که تنها 17 سال داشت) در آستانه اعدام قرار دارد.
در نشانه ای دیگر از نارضایتی اجتماعی، اخیراً در برخی محافل بحث هایی غیر رسمی درباره حرکت به سمت یک پادشاهی مشروطه مطرح شده و دستکم یک طرح پیشنهادی نیز برای تدوین منشور سیاسی جدید نوشته شده است. یک فعال عربستانی می گوید تا زمانی که به شهروندان نقشی در حکومت داده نشود، هیچ راهی برای پرداختن صحیح به خواسته های آن ها وجود ندارد. وی تأکید می کند که هدف، اصلاح است، نه انقلاب.
از سوی دیگر، برخی جوانان عربستانی درباره نیاز به اصلاح قرائت وهابی از اسلام که مشتمل بر قوانینی خفقان آور، به ویژه برای زنان است، سخن می گویند. اما ملک سلمان 79 ساله، جلوی هرگونه اصلاحات سیاسی را گرفته است.
با این وجود، خاندان سعودی تاکنون قادر نبوده جلوی صحبت درباره منازعات داخلی خود، به ویژه جنگ قدرت میان محمد بن نایف، ولیعهد 56 ساله و محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد 30 ساله را بگیرد. در این شرایط، انتشار دو یادداشت از یک شاهزاده ناشناخته سعودی، مسائل بیشتری را روشن کرد. در یکی از این یادداشت ها که در روزنامه «گاردین» منتشر شد، درخواست کنار رفتن پادشاه و شاهزادگان مطرح شده بود.
بسیاری از سعودی ها به شاهزاده محمد بن سلمان اعتماد کافی ندارند. وی که هنوز بی تجربه است، نقش اصلی را در هدایت سیاست خارجی مدعیانه عربستان، از جمله مداخله نظامی این کشور در یمن – که هنوز پایانی برای آن متصور نیست – ایفا کرده است. برخی نسبت به برنامه های آزادسازی اقتصادی وی خوشبین هستند، اما بن سلمان با در اختیار گرفتن قدرتی بیش از آنچه هر شاهزاده سعودی تاکنون از آن برخوردار بوده، سبب برانگیخته شدن حساسیت زیادی در خاندان سلطنتی شده است.
در کنار این منازعات داخلی، باید به دیگر مسائلی که عربستان سعودی با آن دست به گریبان است، از جمله مسائل اجتماعی، کاهش قیمت های نفت، داعش، یمن و البته ایران اشاره کرد. با این وجود، اعضای خاندان سعودی به نظر از این مسئله مطمئن هستند که طوفان را پشت سر خواهند گذاشت. در این میان، از بین تمامی این مسائل، سعودی ها تمام توجه خود را معطوف به تقابل با ایران کرده اند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]