تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835840977
شعری که حضرت زهرا (ص) را بی هوش کرد
واضح آرشیو وب فارسی:هم اندیشی: در شب اول سوگواره عاشورایی «بر آستان اشک» که در فرهنگسرای اندیشه از شاعری گفته شد که سروده اش حضرت زهرا(س) را بی هوش کرد.پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: نخستین شب از سوگواره عاشورایی «بر آستان اشک» که مقارن با شب پنجم ماه صفر است، با موضوع بانوی کربلا حضرت رقیه(س) برگزار شد و شاعران و مرثیه سرایان، اشعار خود پیرامون شخصیت این بانوی خردسال کربلا را برای حاضرین قرائت کردند. مرتضی امیری اسفندقه به عنوان نخستین شاعر، چند غزل عاشورایی خواند که به شرح زیر است: کربلا به خون خود تپیدن است جرعه جرعه مرگ را چشیدن است کربلا صفا و مروه ای شگفت پا به پای تشنگی دویدن است روضه نیست کربلا که بشنوی کربـــلا سر بریده دیدن است خلقت دوباره، جلوهء جدید کربـلا دوباره آفریدن است کربلا مرور روشـن معاد از مغاک خاک بر دمیدن است حرمت حماسه ، غیرت غیور قطره قطره خون شدن چکیدن است هر چه می دوم به خود نمی رسم کربلا به اصل خود رسیدن است **** دل نیست این که دارم، گنجینه ی غم توست بیگانه باد با غیر این دل که مَحرم توست ورد زبانم امسال ذکر مصیبتت بود امسال عالَم من، در فکر عالَم توست تصویر کربلایت جاری ست در سرشتم تا زنده ام نگاهم، کانون ماتم توست خون تو تا قیامت، می جوشد از دل خاک سر سبز، خاک این دشت، از خون خرّم توست سرشار کرد خونت، امسال تشنگی را این کربلای تفته، سیراب از دم توست یا رب سَر حسین است، بر روی نیزه آیا؟ یا سِرّ آفرینش؟ یا اسم اعظم توست؟ بگذار تا بگردم، دور تو، کعبه ی من! ذی الحجّه ی من امسال، ماه مُحرّم توست **** حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردی حسینِ فاطمه را گرم یاوری کردی غریب تا که نماند حسینِ بی عباس به جای خواهری آنجا برادری کردی گذشتی از همه چیزت به پای عشق حسین چه خواهری تو برادر؟ تو مادری کردی تو خواهری و برادر، تو مادری و پدر تو راه بودی و رهرو، تو رهبری کردی به روی نیزه سر آفتاب را دیدی ولی شکست نخوردی و سروری کردی پس از حسین، چه بر تو گذشت، وارثِ درد؟ به خون نشستی و در خون شناوری کردی حسینِ دیگری آنجا پس از حسین شکفت تو با حسین پس از او برابری کردی چه زخم ها که نزَد خطبه ات به خفّاشان زبان گشودی و روشن سخن وری کردی زبان نبود، خودِ ذوالفقار مولا بود سخن درست بگویم، تو حیدری کردی تویی مفسّر آن رستخیز ناگاهان یگانه قاصد امت، پیمبری کردی بدل به آینه شد خاک کربلا با تو تو کیمیاگری و کیمیاگری کردی من از کجا و غزل گفتن از غم تو کجا؟ تو ای بزرگ، خودت ذرّه پروری کردی محمد بیابانی، دیگر شاعر جوان آئینی کشور بود که به شعرخوانی پرداخت. بخش هایی از اشعارش را در زیر می خوانید. اگر یتیم و فقیر و اسیر آمده ایم به آستانه ی نعم الامیر آمده ایم دوباره با سبد دست های خالی مان به شوق آن کرم دستگیر آمده ایم نیامدیم بخواهیم زنده بودن را برای آن که بگویی بمیر آمده ایم سر قرار تو هستی همیشه این ماییم که یا نیامده یا اینکه دیر آمده ایم به غیر اشک کلافی نداشتیم ببخش از این غم است اگر سر به زیر آمده ایم مجیر مردم دنیا برای آمدنت به گریه نزد خدای مجیر آمده ایم حسین ساده ترین راه سمت قلب شماست و ما به سوی تو از این مسیر آمده ایم ******* می نویسم عشق و بی تردید می خوانم جنون هر کسی دیوانه تر السّابِقونَ السّابِقون می نویسم عشق و بی تردید میخوانم حسین عاقلان دانند لـٰـکن اکثرا لایـَـعقـِـلون این سرشت ماست؛ از خاکیم، خاک کربلا سرنوشت ماست پس إنّا إلَیهِ الرّاجِعون صِرف یک دل دادن و عرض ارادت شرط نیست مُهر باید کرد این دِلنامه را با عَقد خون پرچم او از ازل بالاست؛ بالا تا ابد باد این پرچم بلند و هرچه جز آن سرنگون آی عاشق ها خدای عشق می آید حسین بعد از این دنیا به جای عشق بنویسد حسین عشق او جاری ست حتی در مرام اهل بیت می توان فهمید این را از کلام اهل بیت ساغر لب های هر معصوم می گوید حسین بسکه لبریز است نام او ز جام اهل بیت هم شتابش بیشتر هم اینکه جایش بیشتر کشتی اش هم فرق دارد با تمام اهل بیت در نهایت جمع خواهد گشت با نام حسین سفره ای که پهن می گردد به نام اهل بیت روز و شب بر او درودِ حق. درود اهل بیت روز و شب بر او سلامِ حق، سلام اهل بیت در تمام قلب ها بی شک تو جا داری حسین آنچه که خوبان همه دارند را داری حسین اشک می ریزیم و با ذکرت عبادت می کنیم باز هم از راه دور عرض ارادت می کنیم ما همه بیمارهای دوری از شش گوشه ایم بین هیئت ها ز یکدیگر عیادت می کنیم زودتر راحت کن از درد فراقت خلق را ما به این دوری مپنداری که عادت می کنیم فرق دارد گریه ی نوزادی ما با همه ما برایت گریه از وقت ولادت می کنی هر غمی دیدیم، فرمودند فَٱبْکِ لِلحُسین بعد از آن هرجا غمی دیدیم یادت می کنیم دوستت دارم من ای در جسم عالمْ جان حسین آذری می خوانمت: "جانیم سَنَه قُربان حسین" قاسم صرافان از دیگر شاعرانی بود که در این مجلس به شعرخوانی پرداخت. بخش هایی از اشعار این شاعر نیز به شرح زیر است. سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد حالا تصور کن که آن سر، ماهِ خون رنگی در هاله ای از گیسویی خاکستری باشد دختر دلش پر می کشد، بابا که می آید، موهای شانه کرده اش در معجری باشد ای کاش می شد بر تنش پیراهنی زیبا ... یا لااقل پیراهن سالم تری باشد سخت است هم شیرین زبان باشی و هم فکرت پیش عموی تشنه ی آب آوری باشد با آن همه چشم انتظاری باورش سخت است سهمت از آغوش پدر تنها سری باشد شلاق را گاهی تحمل می کند شانه اما نه وقتی شانه های لاغری باشد اما نه وقتی تازیانه دست ده نامرد دور و برِ گم گشته ی بی یاوری باشد خواهرتر از او کیست؟ او که، هر که آب آورد، چشمش به دنبال علی اصغری باشد وای از دل زینب که باید روز و شب انگار در پیش چشمش روضه های مادری باشد وای از دل زینب که باید روضه اش امشب «بابا ! مرا این بار با خود می بری؟» باشد بابا ! مرا با خود ببر، می ترسم آن بدمست در فکر مهمانی و تشت دیگری باشد باید بیایم با تو، در برگشت می ترسم در راه خار و سنگ های بدتری باشد باید بیایم با تو، آخر خسته شد عمه شاید برای او شب راحت تری باشد؟ همچنین سعید یوسف نیا ترکیب بندی با عنوان «نی» خواند که بخشهایی از ابیات این ترکیب بند را در زیر می خوانید. از آسمان به جان تو وقتی خبر رسید فریاد کرد کعبه که وقت سفر رسید از خود سفر کنید که فصل یگانگی ست اکنون بهار رفتن از آیینه سر رسید وقت طواف کعبه غمی بر دلت نشست برخاستی که وقت طوافی دگر رسید "ای یار! آن شراب مگر چند ساله بود؟" این می اگر رسید به خون جگر رسید از شرم بانگ العطشت آب شد فرات آبی که سیل گشت و به کوه و کمر رسید نور بهشت بود، نه کابوس سرنوشت تیر سه شعبه ای که به داد پسر رسید آوازه ی نماز تو از نینوا گذشت سعی صفا و مروه ات آخر به سر رسید ذی الحجه ی حلال تو ماه حرام شد تا حج ناتمام تو حج تمام شد قلب تو گر چه تالی توفان آتش است عهد تو عهد آب، نه پیمان آتش است هرگز کسی نگفته که از خیر، شر رسید لب های تشنه ی تو گلستان آتش است این سربریده سرو، در این باغ داغدار افسرده نیست، سر به گریبان آتش است واحه به واحه آب، پر افشان تشنگی خیمه به خیمه خاک پریشان آتش است در جستجوی رود شرر خیز جان توست این داغ بی فروغ که در جان آتش است با خصم خویش نیز مدارا کند به مهر این میزبان آب که مهمان آتش است ای بغض سرگشاده ی اسرار مرتضی اندوه چاه، مَحرم باران آتش است خون تو مست باده ناب غدیر عشق میراث دار زخم عمیق امیر عشق روحی که سبز رفته از این خاک، ماندنی ست جانی که سرخ مانده در این تن، فشاندنی ست ای مهربان که جان تو از نور مطلق است در قلب خاک شب زده، مهر تو ماندنی ست حقی که با تو نیست نه حق است، باطل است باری حق است آنچه ز باطل، ستاندنی ست دستی که عاجزانه نجوید تو را پلید چشمی که عاشقانه نگرید تو را دنی ست وقتی که عشق، قاری قرآن کربلاست بر رحل نیزه، آیه معراج، خواندنی ست از هرم تشنگیت، دل آفتاب سوخت تنها به آتش، آتش عشقت نشاندنی ست سعی صفا و مروه ات آخر به سر رسید بار سر است آنچه به منزل رساندنی ست هفت آسمان شکسته و حیران به پای توست شرح شکوه عشق تو در کربلای توست ماه و ستاره عاشق دیدار عشق توست خورشید، غرق دیده ی بیدار عشق توست باریدنی ست خون تو تا حشر، بر زمین در قلب آسمان، غم خونبار عشق توست مهر مجسم است، جوان پیر کربلا آری حبیب، مظهر اظهار عشق توست این کیست بر شهادت تو بوسه داد و رفت؟ این خواهر غریب، پرستار عشق توست دستی چنین برادر و یاور، یگانه است دستی که تا همیشه علمدار عشق توست محمود حبیبی کسبی دبیر و مجری این مراسم نیز در سخنانی ضمن تاکید اهمیت برگزاری و حضور در مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) و اصحاب و یارانشان، با اشاره به داستان شعرخوانی آیینی و عاشورایی مقبل اصفهانی، اظهار کرد: مُقبل (شاعر اصفهانی) در جوانی شاعر طنزپرداز بود و اشعار هجو و هزل می سرود، در ایام محرم به جمعی رسید که به سینه زنی در عزای سیدالشهداء (علیه السلام) مشغول بودند، از روی مسخره چیزی خواند که عزاداران ناراحت شدند. پس از چندی به مرض جذام مبتلا شد، به طوری که مردم از او متنفر شده و در آتش خانه حمام قرار گرفت. وی ادامه داد: سال دیگر روزی مقبل در کنار خرابه با دلی شکسته نشسته بود، جمعی از سینه زنان می خواندند: «چه کربلاست امروز / چه پر بلاست امروز / سر حسین مظلوم / از تن جداست امروز» آتش در نهاد مقبل افتاد و به نظر حسرت به ایشان نگریست و گفت: «روز عزاست امروز / جان در بلاست امروز / فغان و شور محشر / در کربلاست امروز» همان شب پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) را در خواب دید، وی را نوازش کرده، از تقصیرش گذشتند. گویند نام او «محمد شیخا» بود و آن جناب او را «مقبل» لقب دادند. پس از آن واقعه شروع به سرودن قضایای سیدالشهداء (علیه السلام) کرد. حبیبی کسبی همچنین گفت: مقبل در جایی نقل کرده است که «چون واقعه شهادت را تمام نمودم شب جمعه بود، چندان خواندم و گریستم تا آنکه در بستر به خواب رفتم، در عالم خواب خود را در حرم منور فرزند علی(علیهم السلام) دیدم که منبری گذارده، و جناب پیغمبر(صلی الله علیه و آله) تشریف داشتن و در آن اثناء محتشم را حاضر کردند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: امشب شب جمعه است بر منبر برو و در مصیبت فرزندم چیزی بخوان. محتشم به امر آن حضرت بر منبر رفت، خواست در پله اول بنشیند حضرت فرمود: بالا برو، چون به پله دوم رفت، فرمود: بالا برو. و همچنین تا بر پله آخر منبر نشست و خواند: بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد شور و نشور واهمه در کمان فتاد هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند هم گریه بر ملایک هفت آسمان فتاد هر جا که بود آهوئی از دشت پا کشید هر جا که بود طائری از آشیان فتاد شد وحشتی که شور قیامت زیاد رفت چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان بر پیکر شریف امام زمان فتاد بی اختیار نعره هذا حسین از او سر زد چنانکه آتش او در جهان فتاد پس با زبان پر گله آن بضعه بتول رو بر مدینه کرد که یا ایها الرسول این کشته فتاده به هامون حسین تست وین صید دست و پا زده در خون حسین تست این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین تست این شاه کم سپاه که با خیل اشک و آه خرگاه از این جهان زده بیرون حسین تست این خشک لب فتاده و ممنوع از فرات کز خون او زمین شده جیحون حسین تست وین نخل تو کز آتش جانسوز تشنگی دود از زمین رسانده بگردون حسین تست این قالب طپان که چنین مانده بر زمین شاه شهید ناشده مدفون حسین تست پس از فراغ از تعزیه داری و سوگواری، جناب پیامبر(صلی الله علیه و آله) خلعتی به محتشم عطا فرمودند. من با خودگفتم: البته اشعار من مورد قبول آن حضرت قرار نگرفته، زیرا به من دستور خواندن ندادند. ناگاه حوریه ای خدمت آن حضرت عرض کرد: جناب فاطمه زهرا(سلام الله علیها) می گویند: دستور فرمایید مقبل واقعه ای در مرثیه سیدالشهداء(علیه السلام) بخواند. پس حضرت مرا امر فرمودند بر منبر رفتم و بر پله اول ایستادم و خواندم: روایت است که چون تنگ شد بر او میدان فتاد از حرکت ذوالجناح وز جَوَلان نه سیدالشهدا، بر جدال طاقت داشت نه ذوالجناح دیگر تاب استقامت داشت کشید پا ز رکاب آن خلاصه ایجاد برنگ پرتو خورشید بر زمین افتاد هوا ز جور مخالف چون قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد ناگاه کسی اشاره نمود که فرود آی، دختر سید دو سرا بی هوش گشته، پس من فرود آمدم و منتظر عطایای البرایا بودم که دیدم ضریح منور سبط خیر البشر باز شد و شخص جلیل القدری بر آمد. اما زخم سینه اش از ستاره افزون و جراحات بدنش از شماره بیرون، خلعت فاخری به من عطا نمود. عرض کردم: فدایت گردم تو کیستی؟ فرمود: من حسینم. سید جواد هاشمی آخرین شاعری بود که در این مراسم به شعرخوانی پرداخت. وی پیش از شروع شعرخوانی هایش گفت: با امام حسین (ع) به خیلی جاها می توان رسید. اما برای ایشان تنها نباید گریه و عزاداری کرد. باید از ناموسمان هم مواظبت کنیم و اعمالی را که آنها می پسندند انجام دهیم. بر سر کوی تو عمری به تماشا ماندیم در کویر دل سودا زده تنها ماندیم تا رخم سرخ نبینند رقیبان از شرم سر بازار تو پیوسته به حاشا ماندیم دل شیدایی ما شیفته روی تو بود سالیانیست که با این دل شیدا ماندیم آنچنان سینه ما سوخته عشق تو بود که در این مهلکه از سینه خود جا ماندیم طشت رسوایی ما عاقبت از بام افتاد نرسیدیم به گرد تو و رسوا ماندیم رهرو عشق تو ماندیم و به سودای وصال از همه بود و نبود دل خود وا ماندیم همه شب سوخته دل از غم هجران تو باز به امید سحرت در ره فردا ماندیم رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد ما به قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم همزمان با فرا رسیدن ماه صفر و ایام عزاداری سید و سالار شهیدان، حضرت امام حسین(علیه السلام)، سوگواره عاشورایی «بر آستان اشک» - شب های شعر و مرثیه خوانی هم نوا با کاروان اسراء کربلا- به مدت ۳ شب از ۲۶ تا ۲۸ آبان ماه در آمفی تئاتر فرهنگ سرای اندیشه برگزار می شود. د
جمعه ، ۲۹آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هم اندیشی]
[مشاهده در: www.hamandishi.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]
صفحات پیشنهادی
ماجرای یک خواب عجیب و وعده حضرت زهرا(س) به مدافعان حرم + عکس
خانم ابراهیم پور همسر شهید مصطفی صدرزاده با نام جهادی سید ابراهیم است مصطفی چند هفته قبل در اطراف حلب به شهادت رسید ابراهیم پور 2 روز قبل از شهادت مصطفی با او صحبت کرد متن خبر نداردجمعه ۲۲آبان۱۳۹۴دربهای شبستان حضرت زهرا(س) رونمایی شد + تصاویر
دربهای شبستان حضرت زهرا س رونمایی شد تصاویر طی مراسمی با حضور استاندار خراسان رضوی و مسئولان ستاد بازسازی عتبات عالیات دربهای شبستان حضرت زهرا س در حرم مطهر حضرت امیرالمومنین علی ع رونمایی شد به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان در این مراسماتمام ساخت درب های صحن حضرت زهرا(س) در نجف تا 3 ماه آینده
مدیرعامل شرکت صنایع چوب آستان قدس رضوی گفت ظرف بازه زمانی سه ماهه درب های صحن حضرت زهرا س در حرم حضرت علی ع تهیه و جهت نصب بارگیری می شود به گزارش خبرنگار زیارت خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا - منطقه خراسان محمدجواد طبسی در مراسم رونمایی از درب های شبستان حضرت فاطمه س واقع دبه مناسبت شهادت حضرت رقیه (س) همایش سه سالههای زهرایی در زنجان برگزار شد
به مناسبت شهادت حضرت رقیه س همایش سه سالههای زهرایی در زنجان برگزار شدهمایش سه سالههای زهرایی به مناسبت شهادت حضرت رقیه س در زنجان برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان همایش سه سالههای زهرایی امشب در مسجد شهدا واقع در گلزار شهدای پایین با حضور جمعی از مادران دارای فرتصاویر/رونمایی از پنجره ها و درهای صحن حضرت زهرا (س)
تصاویر رونمایی از پنجره ها و درهای صحن حضرت زهرا س پنجره ها و درهای صحن حضرت زهرا س مربوط به طرح توسعه حرم مطهر حضرت علی ع روز شنبه طی مراسمی در مشهد رونمایی شد عکس محسن بخشنده منبع ایرنا 94 8 23 - 21 52 - 2015-11-14 21 52 49رونمایی از درب ها و پنجره های صحن مطهر حضرت زهرا+تصویر
شاخص با حضور استاندار خراسان رضوی و قائم مقام آستان قدس رضوی از درب های نفیس منقوش به گره چینی و پنجره های مشبک سنتی صحن مطهر حضرت زهرا س مربوط به طرح توسعه حرم مطهر حضرت امیرالمومنین ع رونمایی شد شاخص علی رضا رشیدیان در حاشیه این مراسم گفت در این مرحله ۲۴ لنگه در و ۱۲ پنجرونمایی از درهای صحن حضرت زهرا(س) در نجف
درهای نفیس منقوش به گره چینی و پنجره های مشبک سنتی صحن مطهر حضرت زهرا س حرم امیرالمومنین ع در نجف امروز در مراسمی در مشهد رونمایی شد به گزارش تابناک رضوی به نقل از خبرگزاری صدا و سیما قائم مقام تولیت آستان قدس رضوی در این مراسم گفت 24 در و 12 پنجره چوبی و یک پنجره فولادی کهرونمایی از درب های صحن حضرت زهرا(س) حرم علوی در مشهد
گروه هنر درب های صحن حضرت زهرا س حرم امام علی ع ظهر امروز با حضور مسئولان استانی در مشهد رونمایی شد به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن ایکنا از خراسان رضوی درب های صحن حضرت زهرا س حرم امام علی ع ظهر امروز 23 آبان ماه در شرکت صنایع چوب آستان قدس رضوی در مشهد رونمایی شد برشب اول سوگواره عاشورایی «بر آستان اشک»/ حضرت فاطمه(س) با سروده عاشورایی کدام شاعر بیهوش شد؟/ شاعری
شب اول سوگواره عاشورایی بر آستان اشک حضرت فاطمه س با سروده عاشورایی کدام شاعر بیهوش شد شاعری که عزای سیدالشهدا را مسخره کرد و جذام گرفتدر شب اول سوگواره عاشورایی بر آستان اشک که در فرهنگسرای اندیشه از شاعری گفته شد که سرودهاش حضرت زهرا س را بیهوش کرد به گزارش خبرگزاری فارشام شهادت حضرت رقیه در هیئت مکتب الزهرا(س)
مراسم عزاداری شام شهادت حضرت رقیه با سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق و مداحی حاج محمد رضا طاهری و کربلایی حسین طاهری در هیئت مکتب الزهرا س برگزار شد عقیق تصاویر این مراسم را ببینید پنجشنبه ۲۸آبان۱۳۹۴-
گوناگون
پربازدیدترینها