واضح آرشیو وب فارسی:مرکز اسناد انقلاب اسلامی: حجت الاسلام ری شهری در کتاب خاطرات دو دهه سرپرستی اش بر امور حج به ذکر خاطره ای از طرح عربستان برای خانواده هاشمی پرداخته است و در بخشی از کتاب، حجت الاسلام ری شهری به تلاش های حکام سعودی برای اختصاص یک سوم پروازهای عمره به یاسر هاشمی که در آن زمان 29 ساله بود، اشاره کرده است. حجت الاسلام ری شهری می گوید: مقامات سعودی تصمیم گرفتند امتیاز یک سوم پروازهای عمره را در اختیار آقای یاسر هاشمی بگذارند.پایگاه پژوهشی مرکز اسناد انقلاب اسلامی- گسترده ترین ارتباط خانوادگی در ایران با خاندان آل سعود را هاشمی رفسنجانی و خانواده اش دارند. هر چند که این روزها با توجه به عملکرد حکومت عربستان در مسائل خاورمیانه، کاهش قیمت نفت برای ضربه زدن به ایران و فاجعه منا، در فضای رسانه ای اطلاعات تازه ای از دید و بازدیدهای این دو خاندان منتشر نمی شود ولیکن در پس پرده ارتباطات فی ما بین همچنان برقرار است. ارتباط خاندان هاشمی رفسنجانی با خاندان آل سعود، اگر چه دستاورد چندانی برای کشور به همراه نداشته است ولی برای خانواده رفسنجانی، سود سرشاری داشته است. در کتاب خاطرات دو دهه سرپرستی حج حجت الاسلام محمدی ری شهری که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است، وی به تلاشهای حکام سعودی برای اختصاص یک سوم پروازهای عمره به یاسر هاشمی که در آن زمان 29 ساله بود، اشاره کرده است. ***سرآغاز رابطه؛ عفت یا اکبر درباره آغازگر رابطه ایران و عربستان، دو اظهارنظر متفاوت وجود دارد. البته هر دو اظهارنظر از دل یک خانواده بیرون آمده است. عفت مرعشی همسر حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی معتقد است که او احیاگر روابط ایران و عربستان شده است. می گوید که «بعد از جریان کشتار حجاج ایرانی در سال 66، به تنهایی به عربستان سفر کردم. در این سفر، خانم ملک عبدالله میهمانی داد و یک عده را دعوت کرد و جلسه گذاشت. آنها از من خواستند که میهمانی را بپذیرم و من هم پذیرفتم. وقتی پذیرفتم روابط برقرار شد.» اما خود هاشمی رفسنجانی روایت دیگری دارد که به سال های پس از سفر همسرش به عربستان باز می گردد. هاشمی معتقد است روابط ایران و عربستان اینگونه آغاز شده است که در ابتدای ریاست جمهوری، هاشمی برای حضور در اجلاس سران کنفرانس اسلامی به سنگال سفر می کند. اولین برخورد او و امیرعبدالله در آنجا شکل می گیرد: «آقای امیرعبدالله هم از طرف عربستان به آنجا آمده بود. من رییس جمهور بودم و ایشان ولیعهد بود. طبیعتش این بودکه اگر ملاقاتی می شود، ایشان پیش من بیاید. کشور ما بزرگتر بود. وقتی بحث ملاقات شد، ایشان گفته بود که فلانی بیاید، گفتم: چه عیبی دارد؟ ما می رویم. دو کشور مسلمان که باهم این حرف ها را ندارند. این کار اولین تاثیرش را در نفس آنها گذاشت که ما آن گونه که فکر می کنند، مغرور نیستیم.» *دومین دیدار با امیرعبدالله دومین دیدار هاشمی و امیر عبدالله به اواخر دوران ریاست جمهوری وی باز می گردد. هاشمی به همراه هیئت همراه عازم سفر به پاکستان برای شرکت در اجلاس سران کشورهای اسلامی می شود. در این سفر، وی با امیر عبدالله دیدار می کند و قرار می شود که بنا به دیدار قبلی، این بار امیر عبدالله به ملاقات هاشمی برود: «در اجلاس سران در پاکستان، قرارمان این شد که ایشان به اتاق ما بیاید. چون هر کدام از ما اتاقی داشتیم، در سنگال من رفته بودم و در اینجا بنا بود که او بیاید. من در مجلس نشسته بودم که دیدم یک دفعه آمدند و گفتند: امیر منتظر شماست. آقای ولایتی گفتند: قرارمان این بود که ایشان بیاید، الان چه کار کنیم؟ گفتم: برویم، ما نباید تکبر کنیم و اصل بر حرف زدن است. بلند شدیم و به طرف اتاقشان رفتیم، یکدفعه دیدیم که ملک عبدالله و همراهانش از اتاق به بیرون برای استقبال ما آمدند و گفتند: آماده ایم که به اتاق شما برویم. اصلاً یکدفعه زیرورو شدند. یعنی همان حالت تواضعی که نشان دادیم، ایشان را به آنجا آورد.» * آغاز روابط خانوادگی برپایه روایت هاشمی، پس از دیدار دوجانبه وی با امیر عبدالله در سنگال، دوستی دو طرف توسعه یافت و ارتباطات خانوادگی شکل می گیرد: «همین باعث شد یک روابط عاطفی و سیاسی بین من و ایشان به وجود بیاید که این را در رفت وآمدهای خانوادگی و دوستانه تقویت کردیم.» از این پس بود که در کنار این رفت و آمدها، مذاکرات خانوادگی نیز بین طرفین شکل می گیرد. هاشمی در این باره می گوید:«در ادامه دوستی ما خانوادگی هم شد. وقتی به آنجا می رفتیم، معمولاً خانواده های ما بودند و خانواده های آنها هم می آمدند و مهمانی می دادند و از حد روابط دیپلماتیک یک مقدار جلوتر رفت و روابط خانوادگی شد. وی که برای اجلاس سران به تهران آمده بود، برخلاف عرف دیپلماتیک به اصرار خودش به خانه ما آمد». در این سفر علی رغم دعوت خاندان هاشمی از همسر امیر عبدالله، بنا بر عادت اعراب که در سفرها همسرانشان را همراه خود نمی برند، وی همسرش را به ایران نیاورد. * دیدار فرزند آقای هاشمی با امیر عبداﷲ آنگونه که حجت الاسلام ری شهری روایت کرده، تابستان سال 1373 امیر عبدالله در لیبی پیامی به مهدی هاشمی برای ملاقات می دهد. اوّلین ملاقات مهدی به همراه موسویان سفیر ایران در آلمان با امیر عبداﷲ که سفری به مراکش داشت، در آن کشور برگزار می شود. در همان ملاقات، قرار ملاقات بعدی در عربستان گذاشته می شود که این ملاقات نیز یک هفته بعد صورت می گیرد. در ملاقات دوم نیز موسویان حضور داشته است. در آن ملاقات، امیرعبداﷲ پیش شرط هایی برای برگزاری حج مطرح می کند که ایران هیچ یک از آنان را نمی پذیرد. ملاقات بعدی فرزند هاشمی و امیر عبدالله به درخواست طرف سعودی، در سفر عمره وی به عربستان صورت می گیرد. این بار نیز مهدی هاشمی به همراه موسویان، ملاقاتی با امیر عبدالله دارند که به توصیه حجت الاسلام هاشمی درخصوص روابط دوجانبه سخن گفته می شود. پس از این مذاکرات، رهبر انقلاب اعزام فرزند آقای هاشمی را «کار بد» می خوانند و نظرشان را در این خصوص به شورای عالی امنیت ملی ابلاغ می فرمایند. *واگذاری امتیاز یک سوم پروازهای عمره به یاسر هاشمی حجت الاسلام ری شهری در بخش دیگری از کتاب خاطراتش گفته که در سال 1379 مقامات عربستان سعودی با هدف سودجویی برخی امرای سعودی، اصرار بر خصوصی سازی عمره توسط ایران می کنند و به سازمانهای تابعه خود ابلاغ می کنند که از آن پس برای عزیمت زائران به عمره، صرفاً می بایست شرکت های خصوصیِ طرف قرارداد وزارت حجّ عربستان قرار بگیرند. به دنبال این اتفاق، سازمان حج و زیارت ایران، دو شرکت خصوصی با نام های «مهرِ جان» و «عصر پرواز» را تاسیس کرد. کلیه آژانس های خصوصی در شرکت «مهرِ جان» گرد آمدند و «عصر پرواز» شرکتی مشارکتی متشکل از تعاون سپاه، معاونت اقتصادی آستان حضرت عبدالعظیم و یک شریک سعودی شد. پس از این تغییر و تحولات و در حالی که این دو شرکت امور عمره را برعهده گرفته بودند، مقامات سعودی تصمیم گرفتند امتیاز یک سوم پروازهای عمره را در اختیار آقای یاسر هاشمی بگذارند. در آن زمان گفته شد منافع حاصل از این اقدام، صرف درمان بیماران تالاسمی می شود. در بهمن ماه این سال، به جهت اهمیت موضوع، در دیدار خصوصی حجت الاسلام ری شهری با مقام معظم رهبری، آیت الله خامنه ای از وی درخصوص واگذاری یک سوم ظرفیّت پروازها به فرزند آقای هاشمی و نحوهی واگذاری منافع این کار به بیماران تالاسمی سؤال می کنند که به علت بی اطلاعی رئیس سازمان حج و زیارت از این موضوع چون، پاسخ روشنی به مقام معظم رهبری داده نمی شود.
چهارشنبه ، ۲۷آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مرکز اسناد انقلاب اسلامی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]