واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
برخي ناآگاهانه زيرآب سينماي ايران را ميزنند
شناسهٔ خبر: 2968166 - سهشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۴
مجله مهر > دیگر رسانه ها
پای صحبتهای غلامرضا موسوی، تهیه کننده با تجربه سینمای ایران نشستیم. روزنامه اعتماد نوشت: غلامرضا موسوي نام آشنايي براي سينماگران است، اين تهيهكننده ۶۴ ساله كه در كارنامه كارياش ۱۹ فيلم دارد، تهيهكنندگي را در سال ۶۰ و با فيلم «آفتابنشينها» آغاز كرده است. او امسال هم با فيلم «خشكسالي و دروغ» به كارگرداني پدرام عليزاده در جشنواره سيوچهارم حضور دارد. در اين اثر سينمايي محمد رضا گلزار و پگاه آهنگراني از بازيگران سينما، آيدا كيخايي و علي سرابي از چهرههاي تئاتري حضور دارند. با اين تهيهكننده پيشكسوت درباره اوضاع سينما و شرايط سينماي خصوصي صحبت كرديم. اوضاع سينماي ايران را چطور ارزيابي ميكنيد؟ اوضاع سينماي ايران جداي از شرايط كلي حاكم بر جامعه نيست و وقتي درباره موضوعي مانند برجام كه به گمان خيليها به نفع كشور است، مسائل زيادي درست ميشود؛ يك فيلم سينمايي هم كه به آساني ميتوان آن را انكار كرد و يا حتي پنبهاش را زد، خيلي راحتتر دستخوش تغييرات ميشود. در شرايط امروز ما با مشكل سليقه در خط قرمزها روبهرو هستيم و من اميدوارم با درايت و همچنين وعدههايي كه در مجلس آينده داده ميشود، اين مشكلات رو به حل شدن بروند. امنيت حرفهاي در حوزه كار شما چقدر وجود دارد؟ در حقيقت ما با سانسور مضاعف در سينما روبهرو هستيم، فيلمهايي داريم كه پروانه نمايش ميگيرند اما اجازه نمايش پيدا نميكنند. مجموع اين اتفاقها باعث ميشود شما به عنوان آدمي كه در بخش خصوصي كار ميكنيد، امنيت حرفهاي را زير سوال ببينيد و احساس كنيد كه هر آدم و گروهي، حتي زمانيكه همه راههاي قانوني را رفتهايد، با اعمال نفوذ و برنامهريزيهاي از پيش تعيين شده و سياسيكاري جلوي كار كردن شما را بگيرد. بنابراين در اين سيستم نميتوان خيلي آدم سرحالي بود و گفت همهچيز به خوبي و خوشي ميگذرد. با اينهمه بچهها و گروههايشان در حال كار و فعاليت هستند و زحمت زيادي هم ميكشند و همانها هستند كه سينما را تاكنون زنده نگه داشتهاند. امسال فقط با خشكسالي و دروغ در جشنواره حضور داريد؟ بله، سالي يك كار خوب است، به هر حال من همكاران ديگري هم دارم كه در اين حوزه فعاليت ميكنند. خودم فكر ميكنم «خشكسالي و دروغ» كار خوبي شده است. البته ما از نمايش آن خاطرات خوبي داريم... بله و فكر ميكنم در سينما هم اثر خوبي را ببينيم. شما به عنوان تهيهكنندهاي كه در شرايط امروز سينماي ايران فعاليت ميكنيد، چه نكتهاي را در يك اثر مد نظر قرار ميدهيد تا روي آن سرمايهگذاري كنيد؟ معمولا اصليترين نكتهاي كه ميتواند آدم را راغب به توليد پروژهاي كند، فيلمنامه است. بايد فيلمنامهاي كه ميخوانيم با روحيه خودمان جور در بيايد. البته شناخت و آشنايي با فضاي روز هم در انتخاب آثار موثر است، از اين جهت كه فضا و اوضاع حاكم چه سبك آثاري را ميطلبد؛ فضاي حاضر بر كارهاي كمدي است يا كارهاي اجتماعي. از همين رو انتخاب اثري براي سرمايهگذاري كمي متفاوت است. اما من در ژانر خاص و مشخصي كار نميكنم و سعي ميكنم در همه حوزهها حضور داشته باشم و كار بسازم. پس در ابتدا اين فيلمنامه است كه توجه شما را جلب ميكند؟ دقيقا، فيلمنامه براي من حرف اول را ميزند. بعد از فيلمنامه است كه به كارگردان و بقيه عوامل آن فكر ميكنم. اگر آن را بپسندم و فكر كنم اين اثر ميتواند كار خوبي باشد، روي آن كار ميكنم. البته نكتهاي كه نبايد آن را فراموش كنيم اين است كه سينما، هنر-صنعت است و بايد با مخاطب ارتباط برقرار كند و مورد پسند او باشد. نميتوانيم با اميدواري اينكه كاري ديده شود، فيلم توليد كنيم. بايد اثر با مخاطب ارتباط بگيرد و ديده شود. حتي نكتههايي مانند اينكه اثر را ميتوانيم به جشنوارههاي مختلف ارايه دهيم هم مهم است. به هر حال فروش فيلمها مهم است... سينما هنر پرخرجي است و بايد فيلمي ساخته شود و به نمايش دربيايد و فروش هم داشته باشد تا بتوانيم به سراغ اثر ديگري برويم. به هر حال نميتوان در سينما تنها بخش هنري را در نظر گرفت و بايد آثاري توليد شود كه براي مخاطب هم جذابيت داشته باشد و براي تماشاي آن بيايند. بخش خصوصي ميتواند به سرپا ايستادن سينما كمك كند؟ قطعا ميتواند. در اين راه چقدر دستش باز است؟ به هر حال موضوعاتي مانند سانسور در سينما وجود دارد، البته اين مميزيها خيلي به مديران سينمايي برنميگردد و روي صحبت من هم بيشتر گروههاي سياسي است كه براي اذيت كردن طرفهاي سياسي خودشان به سينما و هنر همان گروهها حمله ميكنند. بسياري از اين فيلمها اگر نمايش داده شوند، هيچ اتفاق منفي در پي نخواهند دشت، اگر اتفاق مثبتي را نداشته باشند. مثلا فيلم «قصهها»ي رخشان بنياعتماد نمايش داده شد، مردم ديدند و هيچ بازتاب منفي نداشت خيلي هم مثبت بود. بقيه فيلمها هم اين شرايط را دارند و من فكر ميكنم وقتي فيلمي پروانه نمايش ميگيرد، يعني شوراي بازبيني تمام امكانات و محافظهكاريهايي كه لازم بوده را انجام داده است. اما بعد از اينكه فيلمي پروانه نمايش گرفته و تمامي مراحل قانوني را هم طي كرده است، حالا بايد با گروههاي سياسي روبهرو شويم كه با اهرم فشار وارد ميشوند. اين اتفاقها باعث ميشود كه كمتر كسي به سمت فيلمهاي اجتماعي كه حاوي تفكر بيشتري است، برود. البته اين حرف به اين معني نيست كه فيلم كمدي نميتواند تفكر داشته باشد، اما به هر حال سينماي اجتماعي به زندگي مردم نزديكتر است و مخاطب ميتواند زندگي خودش را در آن ببيند. همين اتفاقات باعث قهر مردم از سينما و سالنها ميشود. اين افراد ناآگاهانه يا خودآگاه زير آب سينماي ايران را ميزنند. در صحبتهايتان گفتيد فعاليتتان را به يك ژانر محدود نميكنيد، تا به حال در حيطه انيميشن هم فعاليتي داشتهايد؟ من در مقطعي كار در حوزه انيميشن را شروع كردم ولي نتوانستم به نتيجه برسم و با اينكه علاقهمند بودم كار كنم، اما امكانات زيادي در اين زمينه وجود نداشت. اما فكر ميكنم انيميشن همچنان در آثار كوتاه بهتر ديده ميشود تا در كار بلند. اما در زمينه آثار سينمايي و بلند خيلي جوان هستيم و از طرف مراكز فعال در انيميشن حمايت بيشتري لازم است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]