محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829997414
گاهی دکمه سر آستین بازیگر در کار تاریخی می شود گاف!
واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: حامد مظفری - محمدرضا ورزی جزو معدود کارگردانان ایرانی است که خیلی زود تکلیفش را با سینما و تلویزیون مشخص کرد...او دانش آموخته تاریخ بود و علاقه به تاریخ بود که او را به خواندن این درس در دانشگاه رهنمون کرد و سبب ساز آن شد که وقتی پا به عرصه تصویر می گذارد چه در کمدی، چه در درام، ژانر تاریخی را دنبال کند؛ البته این تأکید بر ژانر تاریخ خیلی زود هم خودش را نشان داد. در شرایطی که بعد از علی حاتمی بجز حسن فتحی و معدود تجربیاتش، کسی جرأت آن را نداشت که سراغ گونه تاریخی برود و دردسرهای مختلفی را - که این ژانر دارد- تجربه کند؛ همین که ورزی توانست حدود یک دهه در این گونه بماند و البته پله به پله جلو آید باعث مباهات است. اولین تجربه سینمایی ورزی، داستانی تاریخی - مذهبی بود؛ داستانی درباره زندگی حضرت ابراهیم (ع) و تلاش هایی که وی برای ساختن خانه کعبه و اتمام رسالتش انجام می داد. این فیلم «ابراهیم خلیل ا... (ع)» نام داشت و ورزی کوشید حین ساخت آن با کمک بخش عمده بازیگرانی که در سال های قبل و بعدتر، آن ها را در رسانه ملی دیده بودیم، اثری در حد و اندازه یک جوان سی ساله خلق کند. البته گرفت و گیرهای دراماتیک «ابراهیم خلیل ا... (ع)» و بخصوص خطی بودن بیش از حد داستان آن در برخی جاها آزاردهنده می شد، اما همین که ورزی جوانی بود در آغاز راه باعث می شد، بسیاری از مشکلات بر وی بخشیده شود. این شد که ورزی دومین کار سینمایی خود «مظفرنامه» را نیز در گونه تاریخی و این بار با مایه های طنز ساخت. «مظفرنامه» بازه زمانی ترور ناصرالدین شاه تا امضای فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه را روایت می کرد. اکران نه چندان قابل قبول «ابراهیم خلیل ا...(ع)» و «مظفرنامه» اما سبب ساز آن شد که ورزی سومین فیلم سینمایی اش را در گونه کمدی بسازد؛ اثری به نام «نظام از راست» با خط داستانی تکراری جابه جایی یک دزد و پلیس با بازی های اکبر عبدی و میرطاهر مظلومی هرچند به لحاظ علقه های تاریخی چیزی برای ورزی نداشت، اما سازوکار سینمای گیشه پسند را به وی آموخت. اما این نقطه ای نبود که ورزی از ماندن و امتداد آن لذت ببرد. این طور شد که باز هم به تلویزیون رفت و این بار سریالی با عنوان «تبریز در مه» را ساخت؛ سریالی که یکی از پرحرف و حدیث ترین ادوار تاریخی معاصر ایران زمین یعنی جنگ های ایران و روسیه تزاری را روایت می کند. ورزی در این مجموعه تلویزیونی، ماجرای جنگ های ایران و روسیه را در زمان فتحعلی شاه و عباس میرزا به تصویر کشیده و روایتگر جنگ های این دو کشور از آغاز تا مرگ عباس میرزا بود. در این سریال او کوشش فراوانی کرد تا مطالعات آکادمیک تاریخی خود را به منصه ظهور برساند و تا حدودی نیز موفق بود. از اینجا به بعد، دیگر تمرکز کامل ورزی بر تصویرسازی تاریخی بود و او آثاری چون «عمارت فرنگی» و «معمای شاه» را کارگردانی کرد که در هر دوی این ها مروری دارد بر اتفاقات مربوط به سلطنت پهلوی اول و دوم. «معمای شاه» تازه ترین سریال ورزی که بتازگی هم پخش آن آغاز شده، پروسه طولانی تولید را پشت سر گذاشته و حین فیلمبرداری به دلیل گرفت و گیرهای مالی چندین باری معلق شد اما بالاخره از نیمه آبان ماه، روی آنتن رفت. با ورزی درباره وقفه های پیش آمده حین تولید «معمای شاه» و برخی ویژگی های این سریال و همین طور علایق سریال سازی اش گفت وگو کرده ایم؛ که هم اینک، پیش روی شماست. از «معمای شاه» شروع کنیم. این سریال حین تولید چند بار به دلیل مشکلات بودجه متوقف شد. آیا این توقف ها شما را اذیت نمی کرد که قید کار را زده و سراغ کار دیگری روید؟ چون کار را خودم شروع کرده بودم و بیشتر از نیمی از آن را هم گرفته بودم اینکه رها می کردم و به سراغ پروژه دیگری می رفتم واقعاً با روحیاتم سازگار نبود. شاید اگر در هفته یا ماه ابتدایی فیلمبرداری، این کمبودها و گرفت و گیرها به وجود می آمد راحت تر می شد قید کار را زد و سراغ کار جایگزین رفت اما وقتی نیمی از فیلمبرداری را انجام داده ای مثل این است که فرزندی را تا 5 سالگی خودت پرورش داده ای و ناگهان رهایش کنی در میان یک مشت غریبه. این شد که سعی کردم با همه کمبودها کنار بیایم و خودم پای کار باشم و شده هفته ای یک دقیقه فیلم بگیرم، اما کار را رها نکنم. خوشحالم که آن صبر و استقامت سرانجام جواب داد و کار روی آنتن رفت. یادمان می آید علی حاتمی هم به هنگام ساخت مجموعه «هزاردستان» بارها به دلیل کمبودهای مالی، کارش به بن بست خورد و در این میان می کوشید با دست گرفتن فیلم هایی مانند «کمال الملک» وقتش را بهتر صرف کند و به بیان بهتر از اتلاف وقت جلوگیری کند. من نمی دانم مرحوم حاتمی در چه وضعیتی کار می کرد، اما اینکه بخواهی در دل یک پروژه بناگاه سراغ پروژه دیگری بروی بیش از هر چیز نیازمند آن است که شما تکلیف کار را بدانی. من وقتی حتی از یک هفته آینده خودم هم خبر نداشتم، طبیعی بود که نمی توانستم برنامه ریزی کنم برای انجام یک کار موازی. حاتمی اگر حین «هزاردستان» می رود و «کمال الملک» را می سازد، قطعاً برنامه زمانی لازم برای این کار را احتساب کرده اما من و گروه تولید واقعاً نمی دانستیم چه زمانی پول می رسد که براساس آن بازه زمانی، برنامه ریزی کنیم برای استفاده بیشتر و بهتر از فراغت پیش آمده. پس نتیجه اینکه منتظر می ماندم تا بودجه برسد. آیا این کمبودهایی که هنگام کار به وجود آمد، باعث از هم پاشیدگی گروه نشد؟ یعنی مجبور نشدید بازیگری را جایگزین کنید؟ به هر حال من قبلاً هم برای رسانه ملی کار کرده بودم و می دانستم کار کردن طولانی مدت برای مدیوم تلویزیون چه دردسرهایی دارد، بخصوص وقتی برخورد کنید با تغییر مدیریت که به تبع آن مدیریت های میانی را دچار تغییر می کند و همین، عاملی می شود برای آن که کار، گره بخورد اما خوشبختانه آمد و رفت مدیران جدید رسانه ملی به نفع کار تمام شد. محمد سرافراز مدیر تازه رسانه ملی نیز با روی باز و نگاه مثبت به این سریال نگاه کردند و کوشید مشکلات را مرتفع کند تا سریال، زودتر آماده شود. این نکته خیلی ویژه ای بود که بهار امسال مدیر رسانه ملی شخصاً به پشت صحنه «معمای شاه» سرزده و با عوامل، خوش و بش کردند و البته سعی کردند درباره کمبودها و نقصان ها از ما اطلاعات بگیرند. جالب است که مدیر رسانه ملی در آن دیدار بر اهمیت برهه ای از تاریخ که محور داستانی «معمای شاه» بود، به صراحت صحبت کردند. خوشبختانه ایشان دید بازی دارند و بر وقایع تاریخی مهم مملکت ما اشراف دارند و واقعاً آمدنشان سرصحنه به نفع ما و گروه شد که بتوانیم دست کم بخشی از درددل ها را برایشان بازگو کنیم و ایشان نیز انصافاً تمام تلاش خود را کردند تا مشکلات حل شود و چرخ سریال به درستی بچرخد. یادم می آید مدیر رسانه ملی در آن دیدار، اهمیت روایت «معمای شاه» را از چند جنبه دانسته بود؛ یکی از جنبه حضور مردم در دل مبارزات علیه رژیم شاه مخلوع و دیگری نحوه زندگی دربار و سیر و سلوک شاه و دیگری روش مبارزاتی امام خمینی(ره) و نهضتی که موسوم شد به نهضت امام(ره). مدیر رسانه ملی این ها را ارکان مختلفی می دانست که داستان را پیش می برند و مرتب بر این امر تأکید داشت که اگر یکی از این ارکان درست و بجا در دل داستان قرار نگیرد همه سریال ممکن است زیر سؤال برود. «معمای شاه» ابتدا بنا بود 50 قسمت باشد. چه شد که به ناگاه به 80 قسمت رسید؟ آیا این بالا رفتن تعداد قسمت ها به افت کیفی نمی انجامد؟ در ابتدا بنا بود 50 قسمت سی دقیقه ای داشته باشیم اما چون باید زمان تیتراژها را هم احتساب می کردیم، خواه ناخواه از مقدار داستان هر قسمت کم شد و این شد که تعداد قسمت ها بالا رفت و زمان آن ها پایین آمد، اما این قول را به شما می دهم که این 80 قسمت هم تک تک زمینه لازم برای کشش مخاطب را دارند و هیچ گاه سعی نکرده ایم بی دلیل و خدای نکرده با آب بندی، وقت مخاطب را تلف کنیم. در «معمای شاه» بازیگران مختلفی داشته اید، آن هم در سنین مختلف که از جوان گرفته تا پیشکسوت را شامل می شود. کار کردن با این همه بازیگر دردسر نداشت؟ وقتی بناست سریال تاریخی بسازید باید به این نکته هم دقت کنید که برای ملموس بودن وقایع چاره ای ندارید جز آن که بخش عمده شخصیت های تأثیرگذار تاریخی را وارد داستان کنید و وقتی شخصیت ها وارد داستان می شوند کنار هر کدام، شخصیت هایی فرعی قرار می گیرند و به این ترتیب همیشه کاراکترها زیاد می شوند. داشتن کاراکتر زیاد، از یک طرف بازیگردانی را دشوار می کند و از طرف دیگر شخصیت پردازی را. درباره شخصیت پردازی سعی من بر این بود که با کمک دستیارانم حتی جزیی ترین اسناد تاریخی را که پیرامون یک شخصیت وجود دارد، بیرون بکشیم و براساس آن شخصیت را پی ریزی کنیم. در «معمای شاه» حدود 1600 شخصیت داشتیم و دلم هم نمی خواست حتی یکی از آن ها هرز برود، پس تا توانستم بر شخصیت پردازی کاراکترها در پیش تولید وقت گذاشتم و وقتی به مرحله انتخاب بازیگر رسیدم دیگر شمایی کلی از هر کاراکتر را برای بازیگر تشریح می کردم. این کار باعث می شد بازیگران هم با خیال راحت جلوی دوربین بروند. درباره اینکه دردسر نداشت؛ مطمئناً هر کار تاریخی کاری سخت و دشوار است. اینکه در آپارتمان، دوربین تان را بکارید و فیلمی معاصر بسازید به مراتب راحت تر از زمانی است که دارید کار تاریخی می کنید و می خواهید کاری هم کنید که حتی یک مورخ سختگیر هم نتواند از شما گاف بگیرد. شاید علت اینکه در سینما و تلویزیون ما آدم های زیادی سراغ ژانر تاریخی نمی روند، همین دردسرها باشد؟ قطعاً همین است. در کار تاریخی، دقت مخاطب به چندین برابر می رسد. حالا مهم هم نیست خودش در آن بازه زمانی که داستان شما می گذرد زندگی کرده باشد یا نه. کافی است نکته ای را مثلاً درباره دکمه سر آستین در آن دوره شنیده باشد تا همان بشود برایتان گاف و دیگر تا آخر داستان را باور نکند. برای همین، تولید فیلم و سریال در ژانر تاریخی کار پردردسری می شود بخصوص که اگر برخی از منتقدان تاریخی هم مخاطب سریال شما باشند که در آن صورت دردسرهایتان چند برابر می شود. مثلاً درباره گویش کاراکترها در دوره پهلوی دوم هم هنوز نمی دانیم چطوری باید ادبیات را لحاظ کنیم. البته شما انگار کوشیده اید زیاد عقب نروید و از همین ادبیات معاصر و مرسوم در دوران حاضر استفاده کنید. من حین تحقیقاتم فهمیدم شهروندان در آن دوره به لحاظ گویش، بیشترین شباهت را به زمان کنونی داشته اند و به جای اینکه به سمت ادبیات کتابی برویم، سعی کردم ادبیات محاوره ای را در دستور کار قرار دهم. برخی از ضرب المثل ها و عبارات هم که برآمده از تاریخ ادبیات ایران است و ربطی به دوره خاصی ندارد و این است که این ضرب المثل ها را هم می توان بی تغییر، وارد دیالوگ ها کرد. در سریال ها یا فیلم هایی که با محوریت زندگی پیامبران می گذرد، این انتخاب بازیگر نقش پیامبر است که اهمیتی دوچندان دارد. درباره «ابراهیم خلیل ا... (ع)» از محمد صادقی که یک بازیگر آکادمیک است در این نقش استفاده کردید و در «مظفرنامه» از اکبر عبدی در نقش مظفرالدین شاه بهره بردید. می خواهم بدانم در انتخاب بازیگران این نقشها بیشتر به سمت بازیگران علاقه مند به تاریخ می روید یا آن هایی که چهره هایشان گریم خور خوبی دارد؟ به نظرم جفتش باید رعایت شود. بدیهی است بازیگری که علاقه ای به شخصیتی تاریخی نداشته باشد، هرچقدر هم که بازیگر ماهری باشد باز هم یک جای کار شما را لنگ می گذارد؛ پس ترجیح آن است که به سراغ علاقه مندان به تاریخ بروید؛ البته که علاقه به تاریخ به معنای آشنایی با تاریخ به صورت علمی آن نیست. به نظرم بازیگران فیلم های تاریخی بد نیست که با تاریخ و نقش هایی که بازی می کنند آشنایی داشته باشند، اما اگر این آشنایی بیش از حد باشد ممکن است حتی برایشان دردسرآفرین هم بشود. در «معمای شاه» دو کاراکتر مهم داشتیم یکی رضا شاه بود که جعفر دهقان با خیال راحت برایم ایفا کرد و دیگری محمدرضا پهلوی که آن را به حسین نورعلی سپرده بودیم. درباره جعفر دهقان که از قدیم او را می شناخته اید بحثی وجود ندارد. حسین نورعلی را چطور آماده نقشی تا این حد خطرناک کردید؟ منظورتان از خطرناک چیست؟ ...یعنی نقشی که ممکن است آینده حرفه ای اش را دستخوش تغییر کند؛ یعنی یا آن قدر خوب از کار دربیاید که مواجهش کند با انبوهی نقش مشابه، یا آن قدر بد از کار دربیاید که از بازیگری محوش کند. خطر کلیشه شدن هم که همیشه وجود دارد. اگر یادتان باشد، حسین نورعلی در «عمارت فرنگی» هم نقش محمدرضا پهلوی را بازی کرده بود و همان جا فهمیدم بازیگر مستعدی است و گریم هم که روی صورتش جواب داده بود؛ پیش خودم گفتم چه بهتر که خودش را برای «معمای شاه» هم داشته باشم؛ البته که امیر دژاکام از استادان تئاتر ایران هم خیلی روی او کار کرد و مدت ها به او آموزش داد. او الآن یک بازیگر خوب شده است، چون هم از نظر تجربی یکی از سخت ترین نقش های عمرش را گذرانده و هم از نظر آکادمیک، زیر نظر دژاکام که نام معتبری است کار کرده. بعد از این سریال، باید فقط کمی باهوش باشد. یکی از بزرگ ترین ایرادهای سریال هایی که تعداد قسمت هایشان بالا می رود، آن است که داستان ها بیشتر از حد کش پیدا می کند تا به واسطه آن ردیف بودجه ای که در اختیار کار قرار گرفته توجیه لازم را پیدا کند. می خواهیم بدانیم درباره «معمای شاه» هیچ گاه مجبور نشدید از این ترفند برای پوشش مشکلات مالی استفاده کنید؟ ما در این پروژه مشکل مالی خیلی داشتیم و از ماه های پنجم و ششم مرتب درگیری های مالی داشتیم که البته برایمان غیرطبیعی هم نبود، اما به دنبال آب بندی به سریال نبودیم به یک دلیل مهم و آن هم اینکه دلم می خواست حاصل کارم قابلیت ماندگاری در آرشیو تلویزیون را داشته باشد. می خواستم اگر 10 سال بعد یک دانشجوی تاریخ آمد و خواست درباره پهلوی دوم تحقیق کند یک دامنه تصویری خیلی خوب جلوی رویش باشد. برای همین تا توانستم از اضافات کم کردم و به اصل اضافه کردم. مخاطب سریال را قبل از همه خودم دیدم و وقتی خودم را گول نزدم، طبیعی است که کسی نمی تواند ادعا کند او را گول زده ام. از امیر دژاکام گفتید. چطور شد مسؤولیت انتخاب و هدایت بازیگران را به وی سپردید؟ دژاکام از حدود چهار سال قبل که وارد پیش تولید و پروسه انتخاب بازیگر شدیم کنارما بود. هم با بازیگران انتخابی کار می کرد و هم اینکه سعی می کرد، بازیگران مفید و مؤثری را که کمتر دیده شده بودند، جذب کار کند. دژاکام دقت بالایی دارد و بسیاری از ریزه کاری هایی را که شاید کارگردان یک کار نبیند، می بیند و البته ساعت ها می تواند درباره دلایل انتخابش با شما گپ بزند. او یکی از تئاتری های اصیل است و من به انتخاب هایش احترام می گذارم. تعدد لوکیشن یکی دیگر از سختی های پروژه بوده است. شما در لوکیشن های مختلفی فیلمبرداری کردید، از کاخ گلستان گرفته تا کاخ نیاوران و موزه عبرت. هماهنگی های استفاده از چنین لوکیشن هایی چقدر باعث تأخیر در کار می شد؟ بسیاری از این کاخ ها در زمره مدیریت سازمان میراث فرهنگی هستند و طبیعی است که برای استفاده از آن ها باید هماهنگی با میراث فرهنگی را می داشتیم. کاخ سعدآباد، نیاوران، کاخ موزه گلستان، شمس العماره و موزه عبرت از جمله لوکیشن های ما بود که البته سعی شد با طراحی صحنه درست و اصولی شرایط استفاده درست از آن ها را فراهم کرد. به مانند همیشه بخش هایی از لوکیشن ها هم در شهرک سینمایی غزالی بود که سال هاست به لوکیشن ثابت آثار تاریخی ما بدل شده است. برای استفاده از تک تک این لوکیشن ها نیاز داشتیم به هماهنگی های قبلی و این هماهنگی ها نیز باعث می شد، بخشی از پروسه فیلمبرداری صرف نامه نگاری های مربوط به استفاده از این لوکیشن ها شود. ساخت آثار تاریخی زمانبر و انرژی بر هستند و همین باعث می شود چهره هایی که در این ژانر کار می کنند بخصوص در کشور ما که نظام استودیویی درستی برای تولید این قبیل کارها وجود ندارد، خیلی زود خسته و دلزده شده قید کار را بزنند. این خستگی برای شما حین پیشبرد پروژه به وجود نیامد؟ خستگی که هست، اما بستگی دارد به اینکه چقدر عاشق کارتان باشید. اگر ژانر تاریخی ژانری باشد که واقعاً به آن علاقه داشته باشید، سختی هایش هم برایتان کمتر می شود و مطمئناً می توانید در درازمدت هم بیاموزید و هم لذت ببرید و به عبارت بهتر آموزش توأم با لذت داشته باشید، اما اگر به این کار به چشم یک تکنسین نگاه کنید، حتماً اذیت می شوید بخصوص در ساز و کار حاکم بر کشور ما که نه سینما صنعت شده و نه تصویربرداری تلویزیونی. در این راه قطعاً شکست می خورید، اگر عشق و علاقه قلبی برایتان وجود نداشته باشد. شخصاً به همه جوانان فیلمساز علاقه مند به گونه تاریخی توصیه می کنم تا می توانند مطالعه کنند و وقتی وارد کار شدند هم تا می توانند صبر داشته باشند. منتظر نباشند یک شبه نتیجه کارگردانی که سالیان سال است کار کرده برایشان حادث شود. آرام پیش بروند، اما با ممارست. ادامه کار خودتان را چطور می بینید؟ آیا آدمی هستید که ژانر تاریخی را ادامه می دهید یا آنکه ممکن است شما هم به مانند بسیاری دیگر تغییر مسیر دهید و سینما یا سریال بعدی تان را در ژانری کم دردسرتر بسازید؟ راستش را بخواهید سختی های کار آن قدر هست که بعد از تولید هر کدام از آثار تاریخی همین به فکرم رسیده که قید این کار را بزنم، اما بعد که مدتی گذشته و خستگی ها برطرف شده و واکنش های مثبت مخاطبان را دیده ام پیش خود گفته ام وظیفه ام این است که از تجربه ای که برایم فراهم آمده استفاده بهتری داشته باشم.
دوشنبه ، ۲۵آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[مشاهده در: www.qudsonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]
صفحات پیشنهادی
بازیگر هالیوودی از تجربه بازی در درام تاریخی «سکوت» گفت لیام نیسون: کار با اسکورسیزی به تعهد زیادی ن
بازیگر هالیوودی از تجربه بازی در درام تاریخی سکوت گفتلیام نیسون کار با اسکورسیزی به تعهد زیادی نیاز دارد وقایع پاریس شوکهام کرده استلیام نیسون از تجربه کار با مارتین اسکورسیزی در درام تاریخی سکوت گفت مارتین اسکورسیزی هنگامی که سر صحنه است باید سکوت کامل باشد و تحمل کوچکترین صکارگاه «تشریح بیان و بازیگری در نمایش» در یاسوج برگزار شد
کارگاه تشریح بیان و بازیگری در نمایش در یاسوج برگزار شد شناسهٔ خبر 2968394 - دوشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۴ - ۱۲ ۳۴ استانها > کهگیلویه و بویراحمد یاسوج – مدیر واحد نمایش حوزه هنری کهگیلویه و بویراحمد از برگزاری کارگاه تشریح بیان و بازیگری در نمایش در حوزه هنری کهگیلویه و بویراحمد خبسندسازی تاریخی به سبک بیبیسیفارس نامه محرنامه امام به کارتر یا هشدار؟!
سندسازی تاریخی به سبک بیبیسیفارسنامه محرنامه امام به کارتر یا هشدار حقیقت آن چه که بیبیسی ارگان رسانهای روباه پیر از آن با عنوان پیام محرمانه آیتالله خمینی به کارتر یاد می کند پاسخ حضرت روح الله به پیغام تهدید آمیز کارتر و هشدار ایشان به اعلام جهاد علیه آمریکا بوده استشهاب حسینی بازیگر توانای سینما کمکار نمیشود!+تصاویر
از سال 89 که شهاب حسینی درباره کمکاری در سینما حرف زد بسیاری از طرفدارانش به این موضوع واکنش نشان دادند اما به نظر میرسد کارگردانان اینحرف را بیشتر از طرفداران جدی گرفتند پس از نمایش جدایی نادر از سیمین در جشنواره فجر اعلام کرد که میخواهد بازیگری را برای مدتی کنار بگذاعذرخواهی یک بازیگر به نمایندگی از فیتیلهایها/ از کار بیکار کردن روشش نیست مسئولین محترم
عذرخواهی یک بازیگر به نمایندگی از فیتیلهایها از کار بیکار کردن روشش نیست مسئولین محترم فرهنگ > تلویزیون - بهنوش بختیاری با انتشار متنی از زحمات گروه فیتیله نوشت و به نمایندگی از آنها از ترکزبانها عذرخواهی کرد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین بختیاری در ابتدای این مسیزدهمین نمایشگاه بینالمللی کتب کاربردی و دانشگاهی بدون افتتاحیه و غرفهبندی!
سیزدهمین نمایشگاه بینالمللی کتب کاربردی و دانشگاهی بدون افتتاحیه و غرفهبندی سیزدهمین نمایشگاه بینالمللی کتب کاربردی و دانشگاهی با راهکارهایی مبتنی بر اقتصاد مقاومتی برای کاهش هزینههای این نمایشگاه برگزار میشود به گزارش ایلنا حامد میرزابابایی رئیس انجمن فرهنگی ناشاصحاب رسانه در آگاهیبخشی کامکار بودند
اصحاب رسانه در آگاهیبخشی کامکار بودند اصحاب رسانه تا آنجا که در توان داشتند در کار آگاهیرسانی کامکار بودند میرجلالالدین کزازی پژوهشگر ادبی در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان درخصوص توانایی اصحاب رسانه در انعکاس اخبار گفت خداگر فحش ندهید جایزه می دهیم/ باشگاهی که بدهکار است باید منحل شود
اسماعیل حسن زاده اگر فحش ندهید جایزه می دهیم باشگاهی که بدهکار است باید منحل شود رئیس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال در گفت و گوی تفصیلی با سایت رسمی سازمان لیگ فوتبال ایران اظهار داشت از نظر کمی و کیفی پرونده های امسال کمیته انضباطی نسبت به سال های گذشته قابل قبول تر است یعنینگاهی به زندگی مرجعی که کارگری میکرده و کتاب میخرید/آیت الهی که هرگز به حج نرفت+عکس
آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی موسس مدارس علمیه مهدیه و شهابیه وکتابخانه ای که در حال حاضر دارای 250000جلد کتاب چاپی و 25000 کتاب خطی دارد مرعشی نجفی هرگز نتوانست به زیارت کعبه مشرف شود و می گفت استطاعت و تمکن مالی که لازمه وجوب تشرف به خانه خداوند کریم است ندارم چون تنام تاریخی دیار کارون کدام است، اهواز یا احواز؟+اسناد
نام اهواز از دیرباز تاکنون به دلیل تاریخ درخشان و اصالتش بارها در کتب مختلف تاریخی و غیر آن ذکر شده است سرزمینی که دانشمندان و بزرگان متعددی در رشته های علمی و غیر علمی متنوع تقدیم بشریت کرد به گزارش رهیاب نام اهواز از دیرباز تاکنون به دلیل تاریخ درخشان و اصالتش بارها در کتب مخت-
گوناگون
پربازدیدترینها