واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری تسنیم: جشنواره فیلم کوتاه تهران مجالی است که در آن می تواند فهمید در اقصی نقاط جهان، فیلمسازان عرصه فیلم کوتاه به چه می اندیشند یا درگیر چه نوع فرم و تکنیک این سینمای محبوب جهانی است..خبرگزاری تسنیم - احسان زیورعالم جشنواره فیلم کوتاه تهران در 32امین مصاف خود در ایستگاه پردیس چهارسو توقف کرده است تا میزبان آثار کوتاه هنرمندانی باشد که این عرصه را به عنوان مهمترین موقعیت سینمای کوتاه ایران مغتنم می شمارند. در فضایی که همان برنامه نیم ساعته شبکه دو – سینمای کوتاه که فیلم های کوتاه سینمای جهان را پخش می کرد - نیز دیگر پخش نمی شود و هیچ سینمایی حاضر به اکران آثار کوتاه نیست، جشنواره فیلم کوتاه تهران یک فرصت ویژه است. در این یادداشت به بررسی چند فیلم بخش بین الملل 32امین جشنواره فیلم کوتاه تهران می پردازیم: 1- 4000 فرانک سویس به کارگردانی ماتو کامف (سویس) مردی نسبتاً متول درگیر یک مزاحم می شود که از او می خواهد ماهانه 4000 فرانک سویس از درآمدش را به وی دهد. مرد که چنین پیشنهادی را احمقانه می داند، از عواقب ناشی از رد آن ناآگاه است. این رد پیشنهاد مجموعه ای از اتفاقات میان او و مرد مزاحم را پدید می آورد. فیلم ماتو کامف تصویری نامتجانس از یک وضعیت آشناست، وضعیتی که در آن فردی فقیر قصد گرفتن به اصطلاح حقش از فرد ثروتمند است؛ لذا فقر ابزار زیادی برای رسیدن به خواسته در اختیار فقیر نمی گذارد. اما در جهان کامف این مرد به ظاهر فقیر همه چیز دارد به جز آن 4000 فرانک. مرد فقیر می تواند سوار ماشین لوکس شود، در پروازی سوپرکلاس بلیت رزرو کند و ... . از همین نظر فیلم کامف طنزی کنایی عرضه می کند از چیزی که نمی تواند رخ دهد؛ ولی در برابر دوربین او شدنی است؛ حتی به این قیمت که پیشنهاد 4000 فرانکی در انتها پذیرفته شود. 2- دلیرترین جسورترین به کارگردانی مون مالسون (آمریکا) زنی فرزندش را در جنگ از دست داده است و اکنون دو افسر ارتش آمریکا می خواهند به زن خبر کشته شدن فرزند را اعلام کنند. زن متوجه می شود و برای نشنیدن این خبر خودش را مخفی می کند. فیلم مون مالسون اثری است سانتیمانتال برای بیان یک وضعیت انسانی؛ لیکن کارگردان آن را در افراطی ترین شکل خود نشان می دهد. نکته مهم در فیلم آن است که همه شخصیت ها به نحوی سیاهپوست می باشند که این در راستای آن است که نقش سیاهپوستان را در جامعه آمریکا بارز کند. لذا در چیدمان دیالوگ نویسی این مساله تبدیل به یک شعار می شود؛ به خصوص آنکه فیلمساز رگه هایی از مذهب در اثرش تزریق می کند که آن را چیزی شبیه موعظه های برخی از سریال های مناسبتی رسانه ملی می سازد. از همین رو فیلم برای مخاطب ایرانی خالی از محتواست؛ کما آنکه فیلم فرم قابل تاملی نیز ندارد. 3- تصویر یک مرد اسباب بازی ساز به کارگردانی داریو پرز (اسپانیا) فیلمی شیرین که مهمترین عنصرش در فرم روایی است. این انیمیشن چهار دقیقه ای در واقع یک مستند بیوگرافی است. از آن دست مستندهایی که فیلمساز به سراغ شخصیت می رود و فیلم گفتگویی است با سوژه و این بار سوژه یک اسباب بازی ساز انیمیشنی است. در اثر سوژه خود ابژه یک اسباب بازی ساز – انیماتور- دیگر شده است که جذابیت موضوع را بیشتر می کند. 4- ردپا به کارگردانی کلر اوکلی (انگلستان) پدر و پسری به شکار گوزن رفته اند تا پسر اولین شکار گوزن خود را تجربه کند؛ اما پس از موفقیت در شکار، پسر دچار درگیری روانی – عاطفی می شود و تا مرز درگیری با پدر پیش می رود؛ لیکن پدر موفق به اقناع فرزند خود می شود. در نگاه اول فیلم کلر اوکلی اثری است انسانی از یک احساس و از سوی دیگر پاسخی است به گروه های طرفدار حیات وحش؛ چرا که استدلال خاص پدر در مورد شکار حیوانات به عنوان کلام نهایی یا نتیجه گیری اثر تبدیل می شود. با این حال جنس فضاسازی فیلم با درگیری ذهنی پسر همخوانی دارد. ریتم فیلم به نحوی است که در ابتدا شادی پسر با تدوین سریع و ناراحتیش با کندی نماها منطبق می شود. 5- تیک تاک به کارگردانی اولو پیکوف (استونی) انیمیشنی سوررئال درباره ساعتساز و ساعت و یک موش. مرد ساعتساز موشی را به تله می اندازد و ناگهان مجموعه ای از چرخ دنده های به موشی مکانیکی تبدیل می شوند. مرد از کارگاهش می رود و هر آنچه در کارگاه دارد تبدیل به ساعتسازی جدید می شود. نگاه پیکوف به شکل کنایی از نوعی چرخه حرف می زند که در شکل چرخه دنده ها نیز عیان است. بار کنایی اثر در شکل زوایا انیمیشن نسبت به سوژه نیز عیان است. برای مثال فیلمساز برای مدام از یک چرخش مدور بهره می گیرد که القاگر فضای کارگاه است. همه چیز در این چرخ دنده ها خلاصه می شود. شاید مخاطب در حضور آن همه ساعتی که قلمرو مرد ساعتساز را تسخیر می کنند، احساس کند که فیلمساز نیشی به جهان تحت تسخیر زمان زده است. 6- ابرو گل به کارگردانی آجنگ دانگ (چین) مردی تحت تعقیب که پلیس برایش جایزه تعیین کرده است، در برابر محبت پیرمرد نانوا، فضا را به گونه ای خلق می کند تا نانوا به جایزه دستگیری برسد. فیلم پیرو نو محبوبی از سینمای کوتاه است که در آن فیلمساز با کمک عناصر ناهمخوان نوعی تعلیق ایجاد می کند و در نهایت با باز شدن گره، مخاطب می فهمد که قصه چیز دیگری بوده است. البته این نوع از سینمای کوتاه که محبوب آثار اروپایی است و نمونه های متعددی از آن در جشنواره های مکرر تهران اکران شده اند یک تفاوت اساسی با اثر آجنگ دانگ داشته و آن هم نگاه اخلاقی است. «ابر و گل» به عنوان یک اثر شرقی، درگیر فضاهای شرقی نیز هست. اگرچه فرم کار غربی است؛ ولی کارگردان در پی بیان یک موقعیت اخلاقی است. جایی که مرد خلافکار که در کلیت اثر حتی برای تماشاگر احساس خطر ایجاد می کند؛ در برابر محبتی که نمی تواند جبران کند، خود را قربانی می کند. تا حدودی فیلمساز موفق شده است از شعارگرایی برحذر باشد؛ اگرچه نمای پایانی غلظت پیام را زیاد می کند.
دوشنبه ، ۲۵آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری تسنیم]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]