تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):چهار چيز از خوشبختى و چهار چيز از بدبختى است: چهار چيز خوشبختى: همسر خوب، خانه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803849634




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

داعش، زنان ایزدی را چگونه می فروشد؟تصاویر


واضح آرشیو وب فارسی:نسیم صبا: در یک فیلم منتشر شده از داعش درباره دختران ایزدی و خرید و فروش آنها صحبت می کنند و در روزی که آن را روز «بازار برده ها» و «روز تقسیم» می نامند، می گویند امیدوار هستند که کسی دختر به آن ها هدیه دهد. به گزارش نسیم صبا به نقل از مشرق، داعش وحشی ترین گروه تروریستی دوران معاصر ماست. این گروهک، تحت پوشش دین، دست به قتل، تجاوز، غارت و به بردگی گرفتن مردم می زنند و برای رسیدن به قدرت و کنترل مناطق جدید و منابع طبیعی آن ها، شهرها را به کل از بین می برند. قربانیان این حملات یا کشته می شوند و یا به اجبار باید به اسلامی بگرایند که داعش آن را با انحراف از آموزه های واقعی اسلام و با هدف تأمین منافع خود ساخته است. آگوست سال ۲۰۱۴، تروریست های داعش به اراضی اطراف کوه سنجار در عراق حمله کردند، جایی که اقلیت ایزدی در آن زندگی می کنند. داعشی ها مردانی را که توان جنگیدن داشتند، قتل عام کردند، و زنان و کودکان آن ها را ربودند تا به عنوان برده بفروشند. خانواده ها را از هم جدا کردند و دختران جوان را برای التذاذ جنسی خود اسیر کردند. پسران جوان نیز مجبور شدند تحت آموزش های جنگی داعش قرار بگیرند و به نیروهای تروریستی تبدیل شوند. افراد ربوده شده هیچ کس را به جز خانواده هایشان نداشتند که بتواند به آن ها کمک کند. خانواده های این افراد مجبور بودند هزاران دلار باج به داعش بدهند تا بتوانند عزیزانشان را ببینند، آن هم در شرایطی که اغلب حتی نمی دانستند اعضای خانواده شان زنده هستند یا نه. برخی از زنانی که به بردگی گرفته شده بودند، موفق به فرار و یا به دست خانواده های خود، آزاد شدند. آن ها داستان های دل خراشی از جنایات داعش تعریف می کنند و با وجود این که الآن در شرایط امنی هستند، اما هنوز هم به شدت تحت تأثیر دوران اسارت خود قرار دارند. برخی اعضای خانواده خود را از دست داده اند و اکنون برای بازسازی زندگی خود، راه فوق العاده سختی پیش رو دارند. در چنین وضعیت فاجعه باری، «ابو شجاع» یکی از قاچاقچیان سابق عراق، مقابل داعش دست به مقاومت زده است. وی با استفاده از شبکه گسترده و مخفیانه خود در سراسر عراق و حتی خارج از این کشور، اسیران ایزدی را از دست داعش آزاد می کند. ابو شجاع در عملیات های نجات، شرکت و آن ها را سازمان دهی می کند تا اسیران داعش را به خانواده هایشان برگرداند. این مرد عراقی، در همین راه، هر روز زندگی خود را به خطر می اندازد. وی نه تنها ممکن است در طول عملیات کشته و یا دستگیر شود، بلکه هر روز توسط داعش تهدید به مرگ می شود. با این حال، نمی تواند تسلیم شود، چون می داند تنها امید بسیاری از مردم عراق است. شجاعت ابو شجاع برای وی بدون هزینه هم نبوده است. او برای محافظت از خانواده اش مجبور شده با آن ها خداحافظی کند و همسر و فرزندان خود را به کشوری دیگر بفرستد. خانواده ابو شجاع در حال حاضر در میان هزاران نفر از پناهندگانی هستند که راهی اروپا شده اند و زندگی شان به افراد غریبه های دیگری درست مانند ابو شجاع وابسته است. مادلین، دختر ۱۷ ساله ای که ۳ ماه اسیر داعش بود، درباره تجربه اش این گونه توضیح می دهد: زندگی من تا پیش از تصرف سنجار به دست داعش، هیچ نقصی نداشت. به مدرسه می رفتم، پدر و مادرم بودند. ثروتمند نبودیم، اما خوش بخت بودیم. ۳ آگوست وارد سنجار شدند. می گفتند: یا مسلمان شوید، یا بمیرید. مادرهای ما را بردند و گفتند بعد از ظهر دوباره آن ها را برمی گردانند، اما هیچ وقت این اتفاق نیفتاد. آریانا، زن ۳۳ ساله ای که ۹ ماه در اسارت داعش به سر برد، ادامه می دهد: مردم را به ساختمان مدرسه بردند. دختران و زنان را طبقه بالا و پسران و مردها را در طبقه پایین نگه داشته بودند. بعد، صدای شلیک پی درپی گلوله از طبقه پایین آمد. فکر کردیم همه مردها را کشته اند. ویان، دختر ۱۵ ساله ای که ۴ ماه در اسارت داعش بود، این گونه توضیح می دهد: اطراف ما، زمین را هدف گرفتند و من را با خود بردند. زن ها را از دخترهای جوان جدا کردند. حدود ۱۰۰ دختر جوان و نوجوان را که زیباتر بودند، با خود به سوریه بردند. من در «رقه» (پایتخت اعلام شده داعش) بودم. حتی نمی توانم تعریف کنم آن جا چه اتفاقاتی افتاد. هر بار که به یاد آن روزها می افتم، حس خفگی به من دست می دهد و می خواهم خودم را بکشم. در یکی از فیلم های منتشر شده از داعش، تروریست ها درباره دختران ایزدیو خرید و فروش آن ها صحبت می کنند و در روزی که آن را روز «بازار برده ها» و «روز تقسیم» می نامند، می گویند امیدوار هستند که کسی، یک دختر را به عنوان هدیه به آن ها بدهد. ویان می گوید: این ها وحشی هستند. آدم نیستند. در میان دخترها، دختربچه های ۷، ۸ و ۹ ساله هم بودند در حالی که تروریست ها ۲۰، ۲۵، ۳۰، یا حتی ۵۰ ساله بودند. به یک دختر ۱۰ ساله در حالی تجاوز کردند که دست هایش را بسته بودند و هیچ کاری نمی توانست بکند. هر روز، ده بار به دخترها تجاوز می کردند. تروریست ها از ۱۵ سالگی، می توانستند در این عمل کثیف شرکت کنند. آریانا ادامه می دهد: من را پنج بار میان خودشان فروختند. به زن های آن ها التماس می کردم و می گفتم هر کاری بگویید انجام می دهم، اما نگذارید به من تجاوز کنند. قبول نمی کردند. زن هایشان از مردها بدتر بودند. وقتی می خواستند به من تجاوز کنند، مقاومت می کردم، اما زورم به آن ها نمی رسید. می گفتند: فکر می کنی ما (اگر تو را بکشیم) جسدت را خاک می کنیم؟ اگر تو راه بدهیم سگ ها بخورند، باز هم ضرر نکرده ایم. وی توضیح می دهد که چگونه او را به تروریستی عراقی فروخته اند، سپس به تروریستی تونسی که او را به سوریه برد. این قربانی ایزدیادامه می دهد: تروریست تونسی من را در اتاقی زندانی می کرد و خودش چند روز برای جنگیدن می رفت. یک بار که برگشت، از کمر تا پایش زخمی شده بود. دکتر به او می گفت، رابطه جنسی برای پاهایش ضرر دارد، اما باز هم دست از تجاوز به من برنمی داشت. آریانا سپس درباره شیوه فرارش توضیح می دهد: من به تروریست تونسی گفتم، شما که من را به دیگران می فروشید، چرا به خانواده ام نمی فروشید؟ گفت: تو را به ایزدی ها نمی فروشم. من هم به دروغ گفتم داماد ما مسلمان است و قبل از جنگ، با خواهرم ازدواج کرده است. از این طریق بود که خانواده ام من را به قیمت ۱۰ هزار دلار از تروریست ها خریدند. وقتی به خانه برگشتم، پدر و مادرم و دو نفر دیگر از اعضای خانواده ام دیگر نبودند. مادلین درباره شیوه فرار خود می گوید: خانه ای را که در آن زندانی بودیم، گشتیم و یک گوشی همراه پیدا کردیم. با یک نفر تماس گرفتیم و گفتیم که گرفتار داعش شده ایم. او هم گفت اگر بتوانیم فرار کنیم، خودرویی را به موصل می فرستد تا ما را نجات دهد. ساعت ۳ صبح که نگهبان ها خواب بودند، سه نفری از پنجره فرار کردیم. چند ساعت فقط می دویدیم. بعد، یک جا ایستادیم و با همان شماره تماس گرفتیم. او هم خودرویی دنبال ما فرستاد و ما را نجات داد. ویان هم فرار خود را این گونه توضیح می دهد: من همیشه با زن خانه [تروریست ها] همراه بودم. یک روز به او گفتم اجازه بدهد با او بیرون بروم. بعد از مدتی که بیرون بودیم، به من گفت حواسم به فرزندش باشد، اما من همان جا فرار کردم و خودم را به جاده اصلی رساندم. از آن جا یک نفر من را تا ترکیه برد و آن جا هم یکی اعضای خانواده ام به دنبال من آمد. باورم نمی شد دوباره خانواده ام را می بینم. وی توضیح می دهد که اگرچه از آن محیط فاصله زیادی گرفته و خودش را هم به خاطر اتفاقاتی که برایش افتاده، مقصر نمی داند، اما باز هم نمی تواند خاطرات و فکر آن روزها را از ذهن خود بیرون کند و آرام بگیرد. در حالی که حدود ۳۰۰۰ ایزدیدر اسارت داعش هستند، هیچ تلاش بین المللی برای آزادی آن ها صورت نمی گیرد. با این حال، افرادی هستند که تصمیم گرفته اند خودشان کاری بکنند. ابو شجاع که خودش ایزدی و اهل سنجار است، می گوید وقتی داعش سنجار را تصرف کرد، بیش از ۵۰۰۰ ایزدی را به اسارت گرفت. وی با شکایت از این که همه دنیا فقط تماشا کرد که چه بلایی بر سر ایزدی ها می آید، توضیح می دهد که به همین دلیل، تصمیم گرفته تا خودش جان ایزدی ها را نجات دهد و در این راه، ۱۵ تا ۲۰ بار وارد قلمرو داعش شده است. ابو شجاع تصویری از سه دختر را که اعضای خانواده اش هستند، نشان می دهد و می گوید به خاطر این سه نفر بوده که عملیات های آزادسازی اسیران ایزدی را آغاز کرده است، اما تا کنون حتی نتوانسته بفهمد آن ها کجا هستند. ابو شجاع اولین عملیات خود را این گونه توصیف می کند: قرار بود هفت دختر را از دست دو مرد و یک زن جهادی که از استرالیا آمده بودند، نجات بدهیم. تحقیق کردیم تا بفهمیم چه زمانی معمولاً از خانه بیرون می روند. یک نفر به ما گفت مردها قرار است چند روز برای جنگ از رقه خارج و عازم دیرالزور شوند. وقتی به خانه استرالیایی ها رسیدیم، زن تروریست ها مقاومتی در برابر ما نکرد، اما نه به این خاطر که آدم خوبی بود، بلکه می ترسید شوهرش با آن دخترها ازدواج کند. اما ابو شجاع و دخترها بعد از فرار، در رقه گرفتار شدند، چون داعش به دنبال آن ها بود. ابو شجاع خانه ایرا در ۵۰ متری خانه همان تروریست های استرالیایی اجاره می کند و مدتی آن جا می مانند. تروریست ها همه جا را می گردند، اما به خانه های نزدیک خود شک نمی کنند. بعد از چند روز، بالأخره ابو شجاع، دخترها را با چند کودک در یک خودرو فراری می دهد. وی می گوید خاطرات تلخی که دخترها از اسارتشان تعریف کردند و درخواست های پدر و مادرهایی که فرزندانشان در اسارت داعش بودند، باعث شد تا وی این عملیات هایش خود را ادامه دهد. ابو شجاع می گوید:داعشی ها معتقدند که اسلام به آن ها اجازه داده تا دختران غیرمسلمانی را که ۹ سال سن داشته باشند، به بردگی بگیرند. آن ها روی دخترانی که اسیر گرفته بودند، شماره می گذاشتند و تصویر آن ها را در واتس اپ منتشر می کردند. بعد پیام می دادند که بازار برده ها سه روز باز است. هر کس که می خواهد برده بخرد، در این سه روز باید این کار را بکند. بعضی از برده ها را با بچه هایش می فروختند. دخترانی که جوان و زیبا بودند، گران تر و آن هایی که بچه داشتند، ارزان تر بودند. وسام، پسربچه ۵ ساله ای که ۹ ماه در اسارت داعش بود، توضیح می دهد که چگونه او را کتک زده اند و زندانی کرده اند. وی می گوید به او قرآن و نماز را یاد داده اند و یک بار به قیمت ۴۵۰۰ دلار به یک تروریست الجزایری و بار دیگر با قیمتی بیش از ۵۰۰۰ دلار به یک تروریست سوری فروخته اند. وسام هم چنین تعریف می کند که دست و پای او را بسته اند و روی تانک سوارش کرده اند، سپس مقابل چشم او از روی سر یک نفر رد شده اند. حنان، مادر وسام توضیح می دهد:سام را بردند و گفتند به او تیراندازی و اسلام را می آموزند. بردند و مغزش را شستشو دادند. دائماً به او می گفتند تو در خدمت «دولت اسلامی» هستی، تنها دولت واقعی که وجود دارد. به او یاد داده بودند تیراندازی کند و اگر همین الآن هم سلاح پر به دستش بدهند، ممکن است دوستانش را بکشد. علاقه خاصی به تیراندازی پیدا کرده است. او را به دفتر خود بردند و عربی به او یاد دادند. وقتی پیش ما برگشت، دیگر کُردی حرف نمی زد. حتی به او گفته بودند موهایش را بگذارد بلند شود تا شبیه آن ها شود. نهایتاً شوهرم آمد و من به تروریست ها گفتم که پسرعمویم است. آن ها هم من را به قیمت ۲۰ هزار دلار به او فروختند. داعش پسربچه ها را از سن ۵ سالگی آموزش می دهند و از ۱۳ سالگی به جنگ می فرستند. ابو شجاع درباره یکی دیگر از عملیات های نجات خود هم توضیح می دهد:برخی می گویند داعشی ها باهوش هستند، اما به نظر من خیلی هم احمق هستند. من برای آزادی یکی از دخترهای ایزدی با یکی از تروریست ها طرح دوستی ریختم. به من شکایت کرد که این دختر همیشه با او بداخلاقی می کند. من هم گفتم دلش برای خانواده اش تنگ شده است. او را پیش سه دختر دیگر ببر که دختر خاله هایش هستند. وقتی عربی با او حرف زدم، او هم خوشش آمد و حرف را قبول کرد. وقتی دو روز می خواست برای جنگ اعزام شود، هر چهار دختر را نجات دادم و به ترکیه بردم. وی تعریف می کند که چگونه بعد از آن که تروریست داعشی را فریب داده، از او طلب کار هم شده است:بعد از چند روز به من زنگ زد و گفت «نبراز» در خانه نیست. من هم سر او فریاد زدم که مگر من او را به دست تو نسپرده بودم؟ با او چه کار کرده ای؟ باید بگردی و پیدایش کنی. به خاطر همین نوع عملیات هاست که داعش قول داده به هر کس درباره ابو شجاع اطلاعاتی به آن ها بدهد یا او را دستگیر کند و به آن ها تحویل دهد، ۵۰۰ هزار دلار پاداش خواهد داد. ابو شجاع در پاسخ به این سؤال که آیا از این تهدیدهای داعش ترسی ندارد، می گوید: "اولش می ترسیدم، اما بعداً به آن ها عادت کردم. الآن فکر می کنم دیگر اهمیتی ندارد. هر انسانی بالأخره می میرد و مرگ هم تنها یک بار سراغ آدم می آید، نه دو بار. من هم ترجیح می دهم با شجاعت و افتخار بمیرم تا با ذلت." این شهروند عراقی تا کنون حدود ۳۸۰ زن، دختر و کودک را از دست داعش نجات داده و می گوید احتمالاً ۲۷۰۰ یا ۲۸۰۰ نفر دیگر هنوز اسیر داعش هستند. ابو شجاع پس از پخش یکی از پیام های داعش علیه او با این مضمون که جنگ میان ما، جنگ فردی گمراه با انسان های درست و یکتاپرست است و تو دشمن خدا هستی، در واکنش می گوید: این ها صرفاً پارس کردن های یک سگ است. البته افرادی که من نجات داده ام می گویند داعشی ها فقط تهدید نمی کنند، بلکه واقعاً دارند به دنبال من می گردند. همسر ابو شجاع می گوید: به او گفتم، ما از مردن تو ترسی نداریم، اما می ترسیم داعش دستش به ما برسد. این ها وحشی هستند. هیچ چیز برایشان اهمیت ندارد. هر کدام از دخترهایی که او نجات می داد، می گفت همه داعشی ها اسم و شماره تلفن و عکس او را دارند. می گفتند داعش تهدید کرده که اگر هر کدام از اعضای خانواده ابو شجاع را بگیریم، شکنجه اش بی پایان خواهد بود. خانواده ابو شجاع از عراق به ترکیه فرار کردند تا در امان باشند. اما هنگام انتقال از ترکیه به بلغارستان، دستگیر شدند. آن ها اکنون در میان پناهندگان بی شماری هستند که از عراق و سوریه گریخته اند و به دنبال پناهندگی در اروپا هستند. این در حالی است که ابو شجاع هنوز هم به تلاش هایش برای نجات اسیران ایزدی از دست داعش ادامه می دهد.


دوشنبه ، ۲۵آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نسیم صبا]
[مشاهده در: www.nasimsaba.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن